این مرد هنرمند گمنام شهر قم، همه عمرش تکهتکه، آینهها را بُرش داده و با هنرمندی تمام در کنار هم چیده، طرح و نقش زده، تا بر سقف و ایوان حسینیهها و مساجد آثار ماندگاری خلق کرده باشد، اما اثری از نام او در هیچجا وجود ندارد. اسامی شاگردان او هست، اما اثری از او دیده نمیشود، مگر هنرمند بودن تنها به اسم و رسم ختم میشود؟ البته که نباید اینگونه باشد. او یکی از هنرمندان بزرگ این شهر است و اگر در و دیوار حرم کریمه اهلبیت (س) زبانی برای سخن داشت به طور حتم از روزهایی میگفت که محمدتقی کوهخضری با تعهد و مسئولیت در آنجا مشغول بوده و هست. او حرفهای ناگفته زیادی دارد که در ادامه میخوانید:
در ابتدا بهتر است معرفی کوتاهی از شما داشته باشیم.
محمدتقی کوهخضری هستم متولد سال ۱۳۲۱ در شهر قم، درکوچه سیدعبدالله گذرخان بزرگ شدهام، سه نسل است که در خدمت فاطمهمعصومه (س) مشغول به خدمت هستیم و هماکنون من خادم دختر رسولخدا (ص) به این سمت افتخار میکنم.
چه موقع و از چه زمانی به هنر آینهکاری روی آوردید؟
قبل از این که به سربازی بروم در حرم فاطمه معصومه (س) شاگرد آینهکار بودم و طی همین دوران، همه فوت و فن هنر آینهکاری را یاد گرفتم حتی در زمان مرخصیهای سربازی آینهکاری میکردم.
نمونه آثار شما را در کجا میتوان جستوجو کرد؟
شناسنامه کاری من حرم حضرت فاطمهمعصومه (س) است از جوانی تا پیری در آنجا کار کردهام، امروز هم که به عنوان خادم کریمه اهل بیت (س) هستم بیشتر تعمیراتِ آینهکاری حرم را انجام میدهم. نمونه کارهای جوانی من در حرم حضرت زینب (س) در دمشق و شاه چراغ در شیراز است، همچنین در امکان مجللی مانند کاخ نیاوران و کاخ سعدآباد نیز کارهای جوانی من هست، همچنین حسینیهای در استان احمدی کویت آینهکاری کردهام.
چقدر از کارهای استاد کوهخضری راضی هستید؟
شکر خدا کارهایی که من در حرم حضرت زینب (س) انجام دادهام بعد از ۵۰ سال هنوز هم نیاز به تعمیر ندارد. این به دلیل همان مسئولیتی است که در حین انجام کار داشتهام و از این نظر راضی هستم.
از شاگردانی که تربیت کردهاید، بگویید.
اول از همه بگویم هنر آینهکاری بر پایه عشق بنا شده است. هرکسی نمیتواند در این هنر باقی بماند کسانی که ماندهاند مثل خودم عاشق این هنر هستند، از معروفترین شاگردانی که تربیت کردهام محسن شریفی است که نمونه کارهای او در قم زیاد است و همچنین نمونه کار او در حرم شاهعبدالعظیم (ع) هم هست من به وجودشان افتخار میکنم و همچنین محمد عبدالهی، حسن رضوانی از آینهکارانی هستند که این هنر را از من آموختهاند.
مهمترین ابزارکار هنرمند آینهکار چیست؟
یک الماس شیشه برای بُرش آینه و یک متر! دیگر ابزار خاصی نیاز ندارد بسته به ابتکار خلاقیت و دانش هنرمند نسبت به طرح و نقشهای سنتی، هنرمند کارش را انجام میدهد. من بیشتر مواقع به هنرجویان میگویم در بُرش ترس نداشته باشند تمرین کنند تا بتوانند به راحتی کار را یاد بگیرند. من شاگردی داشتم که دانشگاه میرفت و همین رشته آینهکاری را میخواند وقتی برای آموزش عملی، پیش من آمد، تکنیک بُرش را به گونهای به او آموختم که در بخش عملی نمره کامل را گرفت.
در هنر آینهکاری چه طرحها و نقشهایی وجود دارد؟
هنر آینهکاری ظرافت و زیبایی زیادی دارد مهمترین طرح رسمی نام دارد که در مقرنسها کاربرد دارد. گُل، برگ، لچک که آثار هنری بسیار زیبا و منحصر بهفردی از آن ساخته میشود.
آیا بیمه هنرمندان شامل شما هم شده است؟
نه! بیمه هنرمندان به من تعلق نگرفته است دلیل آن این است که مُدام در سفر بودم برای مثال دو سال در قم کارمیکردم، یک سال در سوریه و یک سال در کشوری دیگر و شهری دیگر، به همین علت یکجا پاگیر نبودم که بتوانم خودم را بیمه کنم.
انتظار یا سخنی با مسئولان دارید؟
من خواسته زیادی ندارم. موی سرم را در این هنر سفید کردهام به قول قُدما در این کار استخوان خُرد کردهام، زمینهای ایجاد کنند تا بتوانم این هنر را به نسل جدید آموزش بدهم. من صفر تا صد این هنر را میدانم ذهن من لبریز از دانستههای این هنر منحصر بهفرد است، تا هستم فرصتی ایجاد کنند به عنوان مشاوره آینهکار سنتی بتوانم دانستههایم را در زمینه حفظ و نگهداری این هنر در اختیار نسل جوان قرار دهم. خواسته دیگرم این است که به هنرمندان بهای بیشتری بدهند. به نظر من هنرمند صنایعدستی از جایگاه واقعی برخوردار نیست. در حالی که در گذشته بیشتر به هنرمند بها داده میشده است. نکته مهم دیگر اینکه در شهر قم هنرمند کم نیست بهویژه هنرمندان صنایعدستی، حتی هنرمند آینهکار، اما هنرمندان زیادی را میشناسم که بیکار هستند ولی متاسفانه هنرمند از شهر دیگری میآورند، نمونهای از این افراد را سراغ دارم ولی ادب حُکم میکند از کسی نامی نبرم. اما این درست نیست که هنرمند صنایعدستی شهر بیکار باشد و هنرمند از شهر دیگری بیاید و کار را به دست بگیرد این را به جرات میگویم که هنرمندان آینهکار قم بینظیر هستند، اما متاسفانه از آنها استفاده نمیشود که امیدوارم این رویه تغییر کند.
گفتوگو به پایان آمده بود اما حالا دیگر میتوانستم بدانم چرا این هنرمند سالخورده غمی در ته چهرهاش دیده میشود او یک هنر گمنام است درحالی که از سوریه گرفته تا کربلا، شاهچراغ وحرم کریمه اهلبیت (س) آثار هنری او وجود دارد، بدون آن که نشانی از او وجود داشته باشد. از صمیم قلب برای محمدتقی کوهخضری و همه هنرمندان گمنام شهر آرزوی عمری با برکت داریم باشد که قدر او را بدانند و بر صدر نشانند.
انتهای پیام/