تحليل خيلي از وقايعي که ميبينيد و ميشنويد سخت است ولي بعضي از آنها واقعاً غيرقابل درک هستند. از جمله اين وقايع ميتوان به تورهاي تهرانگردي شهرداري اشاره کرد. تورهايي که قرار است آثار و بناهاي تاريخي و جاذبههاي گردشگري تهران را به شهروندان نشان دهند.
چه بسيار آثاري که در سال گذشته به دست شهرداري تخريب شد. اينجا است که علامت سؤال در ذهن شما ايجاد ميشود آيا اگر اين آثار هنوز در زمره ابنيه تاريخي استان تهران قرار داشتند در اين تور تهران گردي جايي را به خود اختصاص ميدادند، يا خير؟
شايد اين آثار از نظر مقامات شهري! ارزش نشان دادن به شهروندان را نداشتند که اينگونه با بيتفاوتي هرچه تمامتر به آوار تبديل شدند. حتي آنهايي که ملي شده بودند و تاريخ سرنوشتسازي را پشت سر گذاشته بودند.
بارها شده که خبري از تخريب ميراث فرهنگي استان تهران در رسانههاي مختلف ديده و يا شنيدهايم. اي کاش اين اخبار به گوش مراتب بالاتر شهرداري نيز رسيده باشد. اگر اينطور است پس چرا آنها از يک سو دست به تخريب ميزنند و از سوي ديگر تورهاي بازديد از آثار تاريخي برگزار ميکنند. اين سياست دوگانه شهرداري در خصوص ميراث استان تهران جزءهمان وقايعي است که درک آن سخت است.
البته مديران محترم شهري بايد بدانند با سياست تخريبي که در پيش گرفتهاند شايد براي سال 89 ديگر آثار براي معرفي به مخاطبان باقي نمانده باشد. در نتيجه سياست دوم آنها که همانا ميراث دوستي است قابليت اجرا ندارد. پس حداقل آنها براي برگزاري تورهاي سال 89 هم که شده از تخريب ميراث فرهنگي اجتناب کنند./120
انتهای پیام/