جالب اينجاست که امروز ديگر سخن گفتن از واقعيت ها به نوعي جناح بندي سياسي بدل شده است و مديران جايگاه‌هايي را که از مردم به امانت گرفته‌اند آنچنان حوزه هاي مديريتي‌شان را جدا سازي مي‌کنند که کسي پرواي پر زدن به حياط خلوتشان را نداشته باشد و انگار کليد شهر را به دستشان سپرد و حتي به قدر يک شهروند هم حق سوال پرسيدن و به چالش کشيدن مدير کليد به دست شهر را به خود راه نداد.
در اين ميان حکايت نشست آب از برج ميلاد يک چيزي است و چاله هاي خيابان هاي اصلي شهر چيز ديگر. شهروندان دقيقا آمار تعداد درخت‌هاي قطع شده خيابان وليعصر (عج) را به خاطر دارند، آنها با چشمان خود، فروريختن آسفالت خيابان شريعتي به علت حفاري‌هاي نادرست مترو را ديده‌اند و طبيعتا شهرداري نيز با واکنش تندي دستور برخورد با عامل چنين رخدادهايي را صادر کرده است اما ديدن چکه هاي سقف برجي که هنوز هيچکدام از شهروندان ديدار نزديکي از آن نداشته چگونه ممکن است آيا در چنين مسائلي نبايد به ديده‌ها و گزارش‌هاي روزنامه نگاران اعتماد کرد؟
خدا را شکر در اين مورد ويژه عکس‌هاي زيادي هم گرفته شده و البيته مهر تاييد بسياري از کارکنان کم حرف برج ميلاد هم به پاي آن هست، حالا مديران شهري مي خواهند اين موضوع را تاکيد کنند يا تکذيب. خوشبختانه اهالي رسانه در فاش کردن اين چالش کهنه مديريتي بر فراز برج 400 متري تهران تنها همان‌زور که رئيس کميسيون عمران شوراي شهر تهران نيز در بازديد دو روز گذشته خود با تاييد چکه کردن سقف برج ميلاد به نوعي بر راست بودن اين خبر صحه گذاشت.
اما اين که چرا مديران شهري و به ويژه شخص قاليباف همچنان بر موضوع خود پافشاري مي‌کنند جاي سوال است؛ آيا شکيب که مدرک دکتراي عمرانش اثبات شده هم حرف غيرکارشناسي و غير منطقي مي‌زند؟ اتفاق ديگري که نشان از اندکي ناهماهنگي در شهرداري تهران دارد به وضعيت نابسامان سازمان تاکسيراني بر مي‌گردد.
قاليباف در مصاحبه ديروزش تاکيد کرد: امروز هم رانندگان تاکسي و هم مجموعه تاکسيراني و برخي شهروندان از وضعيت موجود ناراضي‌اند ناگفته پيداست که در اين مورد حق با جناب دکتر است، اما سوال اينجاست که مسئول وضعيت بد موجود کيست و مديريتش چگونه بايد انجام شود.
اگر تاکسي ها تاکسيمتر استفاده نمي‌کنند. اگر برچسب‌هاي قيمت سال جديد نيامده کنده شده و به دور افتادند، اگر ساماندهي تاکسي‌هاي گردشي هنوز به نتيجه نرسيده و هزاران اگر ديگر ... آقاي شهردار!
به نظر مي رسد که بايد به عنوان نهاد بالا دستي سازمان تاکسيراني به تمام اين اگرها پاسخي قانع کننده بدهيد وگرنه انتقاد از وضعيت موجود وظيفه ما رسانه هاست و ما نيز به کار خود مشغوليم البته اتفاقات تازه شهرداري تهران به همبن مساله بي اهميت 200 ميلياردي خلاصه نمي‌شود چرا که ديروز شهردار محترم پ1ايتخت اقدام به افتتاح موزه‌اي کرده است که طبق اخبار از سال‌ها پيش موزه بوده و در قالب يک مجموعه بازديدي فعاليت کرده است. موزه شهيد رجايي که به گواه خبر روابط عمومي شهرداري تهران، صبح روز گذشته با حضور محمدباقر قاليباف افتتاح شده از سال ها پيش با همين عنوان و در همين مکان قرار داشته و همين مساله پيچيدگي کار را بيشتر مي‌کند.
اگر شهرداري مدعي است که اين موزه را نوسازي و بازسازي کرده، ديگر احتياجي نبود که در خبر افتتاح موزه عنوان شود و اگر اين کار به صورت يک کار نمادين براي آغاز پروسه تبديل خانه شهداي محله‌هاي تهران به مراکز فرهنگي انجام شده است، لازم بود روابط عمومي شهرداري فيتيله تبليغاتي خبرش را اندکي پايين کشيده و از موضع ديگري به انعکاس خبر بپردازيم.
وضعيت عجيب و غريب شهرداري تهران در اين روزها بيشتر شبيه کارگردان فيلم‌هاي عروسي سريال اشک ها و لبخندها شده که در عين کم‌سوادي در حوزه‌هاي هنري و روشنفکري با ژست‌هاي نمايشي مدام تاکيد مي‌کرد ما به کجا مي رويم.
انتهای پیام/