اگرچه مطالب منتشره در روزنامه جام جم کشورمان! با جوابيه سازمان ميراث فرهنگي همراه شد که در اين جوابيه ضمن طرح پاره اي از شواهد، اين پرسش جدي مطرح شده بود که به راستي اگر يک روزنامه عربي قصد تخطئه تاريخ ايران را داشت، به شکل ديگري با اين موضوع برخورد مي کرد يا دقيقا همان طورکه روزنامه جام جم کشورمان! به اين موضوع پراخت ايشان نيز گزارش خود را تهيه مي کردند؟
اين درحالي است که از گذشته تا کنون همگان شاهد تلاش برخي دول عربي و به تبع آن رسانه هاي ايشان در تخريب تاريخ و فرهنگ کشورمان بوده و هستند و از اين جهت همگامي روزنامه جام جم کشورمان! با اين خط جاي پرسش و صد البته تاسف دارد.
اين در حالي است که روزنامه جام جم کشورمان! بدون اشاره به دليل روشني از چاپ جوابيه سازمان ميراث فرهنگي دچاره واهمه شده و طفره رفت. جالب آن که اين روزنامه پس از ارسال برخي پيام هاي مستقيم و غير مستقيم تهديد آميز مبني بر عدم چاپ جوابيه سازمان ميراث فرهنگي در نهايت در نامه اي کتبي و کاملا خارج از عرف، از اين سازمان درخواست کرد تا جوابيه خود را تعديل کنند!
اگرچه سازمان ميراث فرهنگي با انتشار اطلاعيه اي ضمن رد درخواست عجيب گردانندگان اين روزنامه، بر پيگيري چاپ پاسخ خود تا انتها نيز تاکيد کرد. اما در شرايطي که تصور مي شد، روزنامه جام جم کشورمان! متوجه قرار گرفتن خود در خط برخي از روزنامه هاي عربي تخريب کننده تاريخ کشور شده باشد، به ناگاه اين روزنامه بار ديگر تلاش کرد تا در يک گفت و گو به اصطلاح مستندات بيشتري را براي طرفداري از طرف مصري تهيه و گردآوري کند.
اين درحالي است که روزنامه جام جم کشورمان! همچون برخي روزنامه هاي عربي مغرض، به درج گزارش هاي يکطرفه خود در حمايت از اين مقام مصري مشغول بوده، و از درج پاسخ سازمان ميراث فرهنگي نيز طفره مي رود.
ليکن خدمتگذاري روزنامه جام جم کشورمان! به اين مقام مصري و هر آنچه که در پس اين ماجرا مي گذرد، مانعي براي عدم پيگيري سازمان ميراث فرهنگي در بررسي حساس و دقيق مسايل مربوط به تاريخ کشور نخواهد بود.
از اين رو توضيحات زير در پاسخ به روزنامه جام جم کشورمان! و همچنين تنوير افکار عمومي لازم است.
1 – نخستين موضوعي که توجه ما و بسياري را به خود جلب کرده و البته پاسخي نيز نتوانستيم براي آن بيابيم اين است که آيا اختلاف سليقه هاي سياسي و سرخوردگي هاي شخصيتي به بهاي سنگين فروختن تاريخ کشور بايد تمام شود؟
آيا قرار بر اين است که هر آنچه برخي از کشورهاي عربي و رسانه هاي آنها بر عليه ايران مي گويند، با حمايت قاطع روزنامه هاي داخلي کشورمان همراه شود؟! پاسخ به اين پرسش منفي است اما گويي روزنامه جام جم کشورمان! رويه اي ديگر دارد.
2 - به اين ترتيب اگر روزي ببينيم روزنامه جام جم کشورمان! در جست و جوي مستندات و مدارکي براي حمايت از اقدام جاعلانه تغيير نام خليج فارس به خليج عربي باشد، جاي تعجبي ندارد. آقايان گرداننده روزنامه جام جم کشورمان! که در تلاشي سخت براي تاييد اظهارنظر اين مقام مصري هستيد، بد نيست بدانيد که کم نيست ادعاهايي بي ارزش مبني بر به کارگيري عنوان جعلي خليج عربي، اگر اينطور است چرا گزارشي در حمايت از اين ماجرا منتشر نمي کنيد؟
شما که در پي اثبات تنها يک اظهار نظر اين مقام عربي هستيد و صفحه روزنامه خود را در اختيار تاييد ايشان گذاشته ايد، بدانيد که در جنجال عربي سازي خليج فارس تا دلتان بخواهد مدعي و سند جعلي دارند که مي توانيد، محکمتر! به آنها استناد کنيد.
3- بيايد ما هم فرض کنيم موضوع کشف بقاياي ارتش کمبوجيه در شمال مصر از اساس صحت ندارد، در اين صورت همچنان چيزي که در اين ميان پاسخي براي آن يافت نمي شود، علت سينه چاک کردن و خدمتگذاري مبسوط روزنامه جام جم کشورمان! به اين مقام عربي باز هم توجيهي ندارند.
موضوع وقتي عجيب تر مي شود که در هياهوي قبضه و تخريب منطقه اي و فرامنطقه اي تاريخ و ميراث ايرانيان، اين تنها روزنامه جام جم کشورمان! است که يک تنه در پي گردآوري مدارک و مستندات براي رد موضوع اخير است.
4 – به راستي چه چيزي در پشت پرده روزنامه جام جم کشورمان! مي گذرد و ايشان در چه انديشه و راهي به سر مي برند که در قامت يک روزنامه عربي ظاهر شده و بخش هايي از اين روزنامه را به تاييد تنها نظر مخالف با موضوع کشف اخير تخصيص داده اند. اگر قصد داريد بنا به برخي اختلافات و عقده هايي که با دولت در دل داريد، تاريخ و گذشته کشور را به بازي بگيريد، که باز هم تاکيد مي شود سوژه هايي به مراتب بهتر آن هم با اسنادي به مراتب بيشتر! از پروژه مجعول خليج عربي گرفته تا مصادره بسياري از مشاهير ايراني به نام برخي کشورهاي منطقه نيز وجود دارد!
5 – بسيار عجيب است که روزنامه جام جم کشورمان! با خوش خدمتي ظاهرا بدون جيره و مواجيب خود به اين مقام مصري (که احتمالا خود نيز خبر از داشتن يک حامي سينه چاک در خاک ايران ندارد،) بر اين تصور است که سازمان ميراث فرهنگي و به تبع آن دولت را به چالش مي کشد!
اما بد نيست گردانندگان روزنامه جام جم کشورمان! بدانند و آگاه باشند که يک دستاورد ملي و تاريخي، چيزي نيست که متعلق به دولت باشد، بلکه اين مهم به مردم و کشور تعلق داشته و دست اندازي به آن نيز به مثابه يک مخالفت سياسي نيست بلکه از جنس يک مخالفت ملي است.
6 – در خصوص مصاحبه اخير روزنامه جام جم کشورمان! با کاميار عبدي که باستان شناس معرفي شده نيز، اگرچه از يک سو کشف مذکور تا حدي محتمل انگاشته شده است، اما در بخش پاياني گزارش به شکلي قاطع از اظهارات مقام مصري مبني بر تکذيب موضوع دفاع شده است.
اما از جمله نکاتي که در مصاحبه مذکور جلب توجه مي کند به تشابه بسيار زياد بخش هاي از اظهارات اين باستان شناس، با گزارش قبلي روزنامه جام جم کشورمان! مربوط مي شود. نکته ديگري که در مطلب نيم صفحه اي اين روزنامه به چشم مي خورد، اختصاص تمام گفت و گو به تنها نظر يک باستان شناس است. اين امر نشان مي دهد که روزنامه جام جم کشورمان! طي روزهاي گذشته و در ادامه تلاش هايش براي تاييد نظر مقام مصري، تنها توانسته يک نفر را با خود هم داستان کند.
اگرچه با رويه اي که اين روزنامه در پيش گرفته، بعيد نمي دانيم به هر ترتيب که شده فردا روزي طوماري نيز درحمايت از اظهارات اين مقام مصري تهيه و منتشر کنند!
در ادامه جا دارد تا بار ديگر براي به خاطرسپاري گردانندگان روزنامه جام جم کشورمان! موارد ديگري مجددا تاکيد و تکرار شود.
7 - همانطور که پيش از اين نيز با انتشار اطلاعيه اي از سوي سازمان ميراث فرهنگي اشاره شد، شوراي عالي عتيقهجات مصر زير نظر رئيس جمهور مصر اداره ميشود و همين امر نيز ميتواند بار سياسي خاص اين ادعاها و تأثير تعيين کننده فشارهاي احتمالي وارده را دو چندان کرده باشد.
اما گويي نويسنده مطلب مذکور و روزنامه جام جم کشورمان! هيچ اهميت و توجهي به وضعيت موجود نداشته و همچنان از هر گوشه و کناري تلاش مي کنند تا صفحهات بيشتري را به حمايت از طرف مصري اختصاص دهند.
8- تصور و باورمان اين بود که بعد از اظهارات کاملا غير رسمي و قابل ترديد اين مقام مصري، نويسنده علاقه مند! به ايران و روزنامه جام جم کشورمان! نه تنها نسبت به اين اظهارات واکنش منفي نشان مي دادند، بلکه با اتخاذ رويکردي برخواسته از غرور ملي و تاريخي، از سازمان ميراث فرهنگي کشورشان نيز مي خواستند که با جديت بيشتري پيگير سرنوشت ماجراي مذکور شوند. اما گويي تصورمان در حمايت و دفاع ايشان از يک کشف تاريخي مربوط به کشورمان سخت اشتباه و البته گران بود.
9- بار ديگر صرفا مي توانيم ابراز اميدواري کنيم که روزنامه جام جم کشورمان! به جاي قرار گرفتن در صف غارتگران و تحريف کنندگان تاريخ و فرهنگ ايران، نسبت به اصلاح رويه موجود اقدام لازم را به عمل آورده و به جاي نگراني و تلاش براي تامين و تاييد مدعاي برخي مقامات مصري، به حساسيت ها و غرور ملي کشورمان توجه کند.
انتهای پیام/