یوسف سلمان خواه - تهدیدهای نرم ، ناامنی و بی ثبات سیاسی ـ اقتصادی از چالشهای اساسی فراروی صنعت گردشگری است که ارتباط مستقیم در کشش تقاضا و میزان ورود گردشگران خارجی به کشورها دارد. امروزه سیاستهای جنگ طلبانه و مداخله جویانه قدرتهای جهانی تنشها و اصطکاکهای سیاسی در سطح منطقهای و بینالمللی را افزایش داده و بروز و ظهور تروریسم جهانی نیز مزید بر علت شده است تا امنیت و صلح جهانی را به مخاطره اندازد. کشورهای گردشگر پذیری که در کانون بحران وکشمکش ها و مناطق ژئوپولیتیکی قرار گرفته اند و دارای ظرفیت ها ی بسیار بالایی در زمینه جذب گردشگری می باشند با بحران آفرینی کشورهای پیرامونی و کشورهای مداخله گر بیرونی آسیب های زیادی به صنعت گردشگری این کشورها وارد آمده است. در واقع این تهدیدها و چالشهای پیرامونی و خارجی، انرژی (ارتباطات، تعاملات و معاملات )کشورها را در زمینه گردشگری کاهش داده است. تهدیدها، منازعات ، مناقشات، چالشها و بحرانهای ژئوپلتیکی بین المللی که همواره در طول تاریخ به صورت مختلف بروز و ظهور یافته است، بشریت را از رسیدن به صلح و امنیت پایدار که مقدمه پایداری توسعه و توسعه پایدارکردشگری است دور داشته است. اما دولت ها برای رسیدن به این آرمان بشری تلاش و کوششهای فراوانی برای تحقق صلح و امنیت جهانی معطوف داشته و همواره در سیاست گذاری ها و تصممیم سازی ها ، توسعه گردشگری بین المللی را به عنوان پوياترين فعاليت اقتصادي، سياسي و فرهنگي عصر حاضر با قدرت نرم و نیروی سیال و پرنفوذ خود که در تولید صلح و امنیت و تفاهم و درآمد کشورها و پیوند دولت ها و ملتها به یکدیگر تاثیرگذار می باشد، باور داشته و با بهرهگیری از توان جادویی دیپلماسی گردشگری و مدیریت فرصت محور تلاش های خود را برای جذب بیشتر گردشگر و رفع تهدیدها معطوف داشته اند.
در نظام دگرگون شونده جهانی که حاکمیت اقتصادی، سیاسی و فرهنگی دولتها تحت تأثیر جهانی شدن قرار دارد و تهدید نرم و سایر تهدیدها جهان را در معرض خطر قرار داده است، آنچه بیش از پیش اهمیت دارد مراودات، تعاملات و ارتباطات منطقهای و بینالمللی است، که نقش دیپلماسی عمومی(مردم محور) برای تنظیم روابط بینالملل اهمیت شایانی دارد به ویژه آنکه اگر منابع فرهنگی از جذابیت برخوردار باشند دیپلماسی عمومی، قدرت نرم بیشتری خواهد داشت. دولتها میتوانند با رویکرد توسعه گردشگری پایدار به عنوان فرصتی نرم با ایجاد سازههای ژئوپلتیکی گردشگری، سازمان جهانی و منطقهای، ضمن تقویت روابط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، بنیانهای گردشگری خود را باز تعریف نمایند و با تبادل انرژی (ارتباطات) میزان آنتروپی خود را کاهش و با ترسیم فضای باز و کاهش سطح استهلاک و اصطکاک بین المللی، قدرت نرم کشور خود را افزایش داده و موجب تحکیم مبانی دوستی و مودت فی مابین ملتها و دولتها گردد تا از پنجره گردشگری بینالمللی شمیم خوش صلح و امنیت در فضای جهانی عطرآگین و موجب رونق اقتصادی و درآمدزایی و فقر زدایی شود.
بسیاری از عناصر فرهنگی چون ظرفیتهای تاریخی ـ فرهنگی، علمی ، طبیعی، زبان، مذهب و مفاخر یک کشور میتواند به طور غیرمستقیم در مخاطب تأثیرگذار باشد و موجب جذب دیگران شود همانگونه که ژوزف نای در کتاب«قدرت نرم» که در سال 2004 به چاپ رساند قدرت نرم را این چنین تعریف کرد. قدرت نرم، توانایی تأثیرگذاری بر دیگران برای به دست آوردن نتایج مطلوب از طریق جذابیت به جای اجبار یا تطمیع است . با این رویکرد دولتها با دیپلماسی عمومی ، قدرت نرم گردشگری را تقویت و ارزش ها ، فرهنگ و تمدن آداب و رسوم خود را به عنوان یک فرهنگ جهانی بدون واسطه به گردشگران معرفی می کنند و در پرتو دیپلماسی مثبت نیروهای همگرای مناطق و در مجموع جهان را به سوی همگرایی بیشتر حرکت می دهند.
دیپلماسی مردم محور و نفر به نفر ابزار قوی برای توانمندسازی گردشگران بینالمللی است تا گردشگران با درک جدید از کشور هدف به مبدأ باز گردند. بدون تردید بازدیدکنندگان بر پایه مشاهدات خود و ملاقات بیواسطه با شهروندان سایر کشورها درک جدیدی به دست آورده و آن را به دیگران منتقل می نمایند. افزایش قدرت نرم گردشگری به صورت مستقیم مستلزم برنامهریزی است و دولت ها با بهرهگیری از توان سایبری، رسانهها و فضاهای مجازی و تبلیغات مناسب کوشش مینمایند تا سایر دولتها و ملتها را به خود جذب نمایند. و با برجسته سازی بنیانهای فرهنگی، گردشگری و بسترساز ورود گردشگران شوند. در بستر این اقدامات و نفوذ در افکار عمومی و انتقال پیام، امنیت ملی را اشاعه و صلح و تفاهم را به ارمغان آورده و موجب رشد و توسعه گردشگری و افزایش درآمد می گردند.
شکل گیری قدرت نرم یکی از بخش های اصلی دیپلماسی عمومی است. از این رو دولت ها در صدد آن هستند تا حوزه های مردمی و حوزه های قدرت نرم کشور را بیش از گذشته فعال سازند. به عنوان نمونه مذاکرات هسته ای با کشورهای 1+5 به نحوی قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران را نیز در فضای بین المللی منعکس و به نمایش می گذارد. و در ملت ها و دولت های جهان تاثیر عمیقی به لحاظ جذابیت های تاریخی و فرهنگی ایجاد می نماید و حس اقناع پذیری ملت های جهان را تقویت می کند. (مذاکرات و رایزنیهایی که با کاهش تنشها، فرصتهای پیشروی جمهوری اسلامی ایران در عرصه سیاستخارجی و تجارت بینالملل را تقویت و با کاستن از کارکردها و روشهای نامناسب و تاکید بر تعاملات دیپلماتیک و مذاکره محور، زمینه تضعیف تهدیدها، تحدید تحریمهای ظالمانه و غیرحقوقی، کاهش تحمیل هزینهها و بازگشت از صحنه تنش و تهدید به میز مذاکرات را به دنبال داشته است.) و قدرت و وزن ژئوپولیتیکی کشور را افزایش داده و علاقه مندی ملت ها را در آینده نزدیک برای سفر به کشور ایران را تقویت می کند. در ذات مذاکرات نوعی تبلیغات توام با جذابیت نیز نهفته است که به ظرافت دنبال می شود.
فرهنگ به عنوان یکی از منابع اصلی قدرت نرم و گردشگری یکی از زیر شاخه های فرهنگ و به نوعی با توجه به توان خود نوعی قدرت نرم است که می تواند در خدمت دیپلماسی عمومی قرار گیرد. بنابراین از دستگاه هایی که قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران است و نقش آفرینی آن در دیپلماسی عمومی انکار ناپذیر است، سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری است که می تواند با بهره گیری از سه عنصر قوی میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری وزن ژئوپولیتیکی، قدرت ملی و همگرایی جهانی را افزایش دهد. دیپلماسی عمومی و قدرت نرم گردشگری یک وجهه و رنگ و بوی آزادی نیز دارد و در بطن خود یک حرکت روان مردمی را در برمی گیرد. توانش های زیادی برای دیپلماسی عمومی و ارتفا و معرفی فرهنگ ایران دارد. نقش گردشگری برای ایجاد جذابیت فرا کشوری بسیار مهم است.
فقط وزارت امور خارجه به طور ویژه دیپلمات ها مسوول حفظ وجهه کشور و انجام مذاکرات نیستند. حوزه های قدرتی کشورها متنوع تر شده است و جایگاه هر کشور در سطح بین المللی با این قدرت ها مشخص می شوند. گردشگری از مباحث اصلی دیپلماسی عمومی است چرا که گردشگری یکی از پررونق ترین و جذاب ترین صنایع جهان است و تاثیرات عمیق اجتماعی، فرهنگی و سیاسی آن بر هر کشوری اجتناب ناپذیر است. لذا ایجاب
می نماید سازمان میراث فرهنگی،صنایع دستی و گردشگری به عنوان یکی از بازیگران مکمل دستگاه دیپلماسی کشور رسالت ملی خود را در دنیای رقابتی کنونی با بهره گیری از عناصر پر نفوذ فرهنگی با رویکرد نوین جهانی در کنار سایر دستگاهای فرهنگی ایفا و در جهت افزایش قدرت ملی، همگرایی جهانی،درآمدزایی، فقرزدایی و به ویژه صلح و امنیت جهانی نقش آفرینی نماید.
یوسف سلمان خواه
کارشناس ارشد جغرافیای سیاسی
انتهای پیام/