*اسدالله درویش امیری- جمعه گذشته سفر کوتاهی به کرمانشاه داشتیم که رفت و برگشت بصورت هوایی انجام گرفت، سالهااست که حمل و نقل هوایی ایران دچار مشکل اساسی و جدی ناشی از تحریم های ظالمانه خارجی قرار دارد و تحریم ها ناوگان حمل و نقل هوایی ایران را فرسوده و زمین گیر کرده و اغلب هواپیماهای ایران قدیمی و با تکنولوژی و ناوگان مدرن هوایی دنیا فاصله زیادی گرفته است،که فشار سنگینی را بر ملت مظلوم ایران وارد نموده است، اگرچه بخشی از این فشارها قابل پیش بینی و قابل تحمل است امّا ضعف مدیریت و بی برنامگی و رهاسازی مردم در لابه لای فشارهای موجود در ناوگان هوایی بی انصافی و توهین به مردم صبور ایران است .
تا جائیکه اینجانب مطلع می باشم اداره هر فرودگاهی مطابق با ضوابط و مقررات بین المللی و ایکائو می باشد، از جمله محیط و محوطه فرودگاهها باید تابع مقرراتی همچون جلوگیری تردد پرندگان و ... باشد .در جریان سفر به کرمانشاه با بسته بندهای یونجه در محوطه حاشیه باند فرودگاه برخورد نمودم، از یکی از دست اندرکاران اداره فرودگاه سوال شد که کاشت یونجه و دپوی آن بعد از برداشت خود موجب تجمع پرندگان در محوطه فرودگاه است ،این چه کاری است که انجام داده اید؟ در پاسخ اعلام شد که ما برای کسب درآمد و تأمین هزینه های نگهداری فرودگاه محوطه اطراف باند را جهت کاشت علوفه به کشاورزان اجاره داده ایم و دپوی بسته های یونجه به این دلیل است!در پرواز بازگشت، رأس ساعت حرکت مسافران سوار هواپیما شدند لیکن متأسفانه پس از بسته شدن درب هواپیمابیش از 45 دقیقه مسافران در داخل هواپیما نشسته و منتظر پرواز شدیم، هوای فوق العاده گرم داخل هواپیما بر اثر عدم کارکرد سیستم تهویه داخل هواپیما شرایط بسیار بدی را را در بین مسافرین حاکم کرده بود. در جمع مسافران چهار پنج نوزاد و کودک زیر یکسال همگی بر اثر گرمای بیش از حد فضای داخل هواپیما به گریه افتادند و هریک از مسافران با تکه روزنامه به بادزنی خود پرداختند.ناله خردسالان معصوم صحنه عجیبی در فضای هواپیما بوجود آورده بود طفلکی ها همانند بزرگسالان زبان اعتراض هم نداشتند فقط با گریه پیام آور شرایط سخت داخل هواپیما بودند به هرحال هواپیما به سمت تهران حرکت کرد. به سلامتی به تهران رسیدیم خوشبختانه به خیر گذشت و اینبار چرخ هواپیما هم باز شد-بر خلاف سفر پیشین به کرمانشاه که پس از چندین بار دور زدن در آسمان تهران سرانجام چرخ باز شده بود- به راحتی به زمین نشست. خوشحال شدیم بعد از یک ساعت تأخیر پرواز، به تهران رسیدیم از مسیر باند عبور کردیم به سمت محل پارکینگ هواپیمایی، همگی با نگاه به یکدیگر پیام میفرستادیم که لااقل در فضای آزاد محیط فرودگاه نفسی تازه خواهیم کرد .
مسافران از جمله کودکان و نونهالان منتظر باز شدن درب هواپیما بودیم بعد از خاموش شدن سیستم هواسازمجدداً فضای گرم و آزار دهنده به داخل هواپیما موجب گریه کودکان و خردسال گردید، مسافران یکدیگر را نگاه می کردند و با سکوت به همدیگر پیغام می دادند آیا اتفاقی افتاده که درب هواپیما باز نمی شود این شرایط حدود 30 دقیقه ادامه یافت از یکی از مهمانداران سوال شد که چرا درب هواپیما باز نمی شود در کمال ناباوری و تعجب پاسخ داد باید خدمات زمینی، پله هواپیما را بیاورد تا بتوانیم مسافرین را به بیرون منتقل کنیم. راستی کمبود پله یا تأخیر درآوردن پله هم مربوط به تحریم است؟ در کجای جهان نشان داریم که پله هم جزئی از مشکلات حمل و نقل هوایی است و نکته بسیار مهمی که در چنین فضایی نظرم را جلب نموده تسلیم مردم صبور کشورمان در مقابل چنین سوء مدیریتهاست! آیا ملت ایران سزاوار اینگونه بی مهری ها هستند که بدلیل نیاوردن راه پله هواپیما باید 30دقیقه در فضای گرم داخل هواپیما شاهد عرق ریختن خود و گریه کودکان باشند .
من که در جمع مردم نشسته بودم به خود گفتم لابد مردم فکر می کنند سکوت شرافتی دارد که گفتن و اعتراض ندارد. بیان ماوقع مسافرت کوتاه بنده به کرمانشاه با هدف گسترش گردشگری داخلی و خارجی نشان می دهد با توجه به میراث تاریخی و فرهنگی و طبیعی استان کرمانشاه و سایر نقاط ایران عزیز مستلزم توجه جدی تر به زیر ساخت های گردشگری از جمله ارتباطات زمینی و هوایی است.با وضعیت موجود و برخی ضعف ها و کم کاری ها و نیز بی مهری های این بخش نمی توان چندان به آینده این صنعت مهم به خصوص امید به کشاندن سیل بی شمار گردشگران بین الملی به داخل کشور چندان امیدوار بود. بی گمان پیش از هر اقدامی برای توسعه گردشگری ضروری است مشکلات موجود از جمله مسایل مرتبط با زیر ساخت های ارتباط هوایی و زمینی و ریلی را باید برطرف کرد.
* معاون حقوقی، مجلس و امور استان ها
انتهای پیام/