گزارش نگاهی به پرونده قنات ایرانی، نامزدی دیگر در فهرست میراث جهانی به قلم فيروزه سالارى** دكتر محمد حسن طالبيان در نهمین شماره نشریه میراث ملی منتشر شده است.

امروزه، بهره بردارى و حفاظت از محيط زيست و منابع طبيعى و حمايت از آنها به عنوان داد وستد هماهنگ انسان و طبيعت رو به فزونى است. آشكار است كه در هزاره سوم، بحران آب، يكى از اصلىترين نگرانىهاى انسان آيندهنگر امروزىاست كه سبب شده كشورهاى گوناگون با توجه به جايگاه بنيادى آب درتوسعه،به سوى مديريتی جامع براى حفظ، احياء، اصلاح،توسعه و بهره بردارى از اندوخته هاى آبى روى آورند؛ و اين امر توجه جدى تر به احيا و روزآمد كردن اين صنعت و هنر يا شگرد بومى را دوچندان مى سازد.
\n
قناتها افزون بر آنكه به سبب پيشينه تاريخى ارزشمندشان در گروه ميراث ملى ايرانيان قرار دارند، به سبب سازگارى با محيط طبيعى نيز يكى از پايه هاى بنيادى براى حفظ طبيعت به شمار مى آيند. يكى از موارد مهمى كه در حفظ قنوات توسط كارشناسان اين فن مورد توجه قرار مىگيرد؛ تعادل بخشى به سطح سفره هاى آبهاى زيرزمينى است. قنات ها، آبهاى زيرزمينى را به شكل كنترل شده در اختيار بشر قرار مى دهند و از اين لحاظ تفاوتى اساسى با عملكرد چاه دارند. آب جارى در شبكه قنات پس از سده هاى پياپى پايدار مانده و در مجموع مى توان گفت: قناتها نه تنها هيچ آسيبى را متوجه محيطزيست نمىسازند، بلكه در مواردى با اعمال مديريتى هوشمندانه مى توان از آنها براى يارى طبيعت در پيشگيرى از حوادث فاجعه آفرين بهره گرفت.
\n
ساخت قنات يك شاهكار مهندسى است،ساختارى كه دردرازاى سه هزاره، همچنان كارآيى خود را حفظ كرده است. در كنار اين شاهكار مهندسى ارزشمند، نظامهاى ديگرى چون نظام كشاورزى مبتنى بر آب قنات نيز فرصت مناسبى را براى بروز مشاركت و هم سويى جوامع محلى براى دستيابى به الگوهاى اقتصادى و توسعه پايدار فراهم مىآورد و اين نظام افزون بر تأمين امنيت غذايى، چشماندازهاى برجسته از لحاظ دانش بومى و تنوع زيستى را نيز دربردارد. نظام كشاورزى مبتنى بر قنات به ويژه در مناطق خشك و نيمه خشك ايران يكى از خدمات برجسته ايرانيان در امنيت غذايى است كه در سال 2014 به عنوان ميراث جهانى كشاورزى به ثبت رسيده است.
\n
كشاورزى مبتنى بر قنات در كليه مناطق ايران مانند كاشان، خراسان و يزد در بخش كشاورزى ديده مى شود، از اين رو پيشنهاد پرونده نامزدى قنات ايرانى براى ثبت در فهرست ميراث جهانى، تلاشى در ترويج و بازشناسى اين فرهنگ و كمك به توسعه پايدار در راستاى حفاظت و توجه به منابع طبيعى جهانى است.
\n
پرونده نامزدى قنات ايرانى، شامل يازده قنات كشور است كه هر يك از آنها به نوعى بيانگر جنبه هاى گوناگون فن آورى و خلاقيتهاى فرهنگى، اجتماعى و اقتصادى دورههاى مختلف تاريخى است.
\n
ريشه واژه قنات
دستكند زيرزمينى حفرشده توسط انسان كه براى جمع آورى آب شيرين و انتقال آن به سطح زمين براى مصارف كشاورزى، انسانى و دامى ايجاد شده است را در ايران و آسياى ميانه قنات و كاريز و در كشورهاى عربى فقره مى گويند. در لغت نامه دهخدا، قنات، برابرنهاده با «كاريز، كهريز و كاهريز» است. در فرهنگ معين چنين تعريف شده است: «راهى كه در زيرزمين مىكنند تا آب از آن جريان يابد.» از سوى علماى فرهنگ و زبان سامى و در پى آن از سوى همگان به گونهاى فراگير پذيرفته شده كه ريشه واژه قنات برگرفته از «كانو» آكادى به معناى «نى» است كه در عبرى به «كانا» و درآرامى به «كاينا» تبديل شده و در سير تحول خود به شكل واژه «كانال» در زبان لاتين وارد شده و در آن جا به معناى «مجرا» از آن ياد شده است.
\n
واژه فارسى قنات، كاريز است كه به اعتقاد برخى تركيبى از كن (كندن) + ريز (ريختن و خالى كردن) است.
\n
كاريز واژهاى پارسى و قنات كلمه پارسى معرب شده آن است. در ايران خاورى و افغانستان و آسياى ميانه واژه كاريز بيشتر كاربرد دارد و در ايران باخترى واژه قنات. قنات خود عربى شده كنات فارسى است كه از ريشه فعل كندن گرفته شده است.
\n
قنات را در واژه شناسى برخى به معناى نيزه معنى كرده اند كه جمع آن، قنوات، قنيات و قنياست، كه سپس، به معناى كانال و مجراى آن و برابرنهاده كاريز به كار رفته است، برخى نيز آن را از واژه پهلوى كانيكه برگرفته از كانال و فعل كن و كندن مى دانند كه به زبان عربى رفته و معرب شده است. اين كلمه در زبان آكدى و آشورى به شكل قانو (نى، نيزه)، در عبرى به شكل قنا و قانو و در لاتين، به شكل كانال ديده مىشود. 
\n
ساختار و توسعه قنات
پايدارى و ماندگارى بسيارى ازشهرهاى مركزى و حاشيه كوير ايران در درازاى تاريخ اين سرزمين، وابسته به اين سازه به ظاهر ساده ولى بسيار ارزشمند ايرانى است كه به عنوان آفرينشى سترگ در تاريخ صنعت آب جهان، شهرت يافته است و بيشترين خدمت را به امنيت غذايى در درازاى سه هزار سال گذشته داشته است.
\n
قنوات در گذر از تاريخى چندهزار ساله، شريان زندگى را در نواحى بيابانى و حاشيه كوير مركزى در دست داشتهاند، چرا كه در واقع اسباب ضرورى برقرارى و استمرار تمدن را در مناطق كمآب (lands dry (بهوجود آوردهاند. اعجاز فرهنگ كشاورزى ديرپاى ايرانى در بستر بيابانهاى پهناور اين سرزمين كهن يكى از نمونه هاى تمدن كاريزى يا قنات است. به سبب برپايى قنات است كه ايرانيان باغ ايرانى را همچون گوشهاى از بهشت در منظر زيباى كوير ايجاد كرده اند. پيشينه قناتهاى ايران بيانگر آن است كه ايرانيان از ديرباز جايگاه و احترام ويژهاى براى آب و آبادانى قايل بوده اند.
\n
به زبان ساده، ساختار قنات مشتمل بر مادرچاه، چاه ها، مجرا و هرنج يا مظهر قنات در يك شيب ملايم است.
هرنج يا مظهر همان دهانه روباز قنات است. مجرا يا كوره قنات تونل زيرزمينى آن است كه ساختار افقى دارد و چاهها كه با ساختار عمودى، مجرا يا كوره زير زمينى را در فاصله هاى مشخص با سطح زمين ارتباط مىدهد.
\n
چاهها كه به آنها در موقع حفر، ميله هم گفته مىشود، افزون بر مجارى انتقال مواد حفارى شده به خارج، به عنوان تهويه هواى كانال زيرزمينى نيز عمل كرده و راه ارتباطى براى لاىروبى، تعمير و بازديد از داخل قنات نيز به شمار مى رود.
آغاز قنات، همان دهانه قنات است كه مظهر قنات ناميده مىشود. مظهر قنات جايى است كه آب از دل قنات بيرون مىآيد و نمايان مىشود و توانايى آبيارى را دارد.
\n
بخش پايانى قنات، پيشكار قنات ناميده مىشود كه در آخرين مرحله آن، مادرچاه قنات قرار دارد. بخشهايى از قنات كه با حفر آنها هنوز آب بيرون نمىآيد «خشكه كار» وبخشى كه آبدار است (بخش پايانى) بخش» آبده قنات» يا تركار ناميده مىشود.
\n
درازاى يك رشته قنات كه در ميزان آبدهى آن نيز مؤثر است، نسبت به شرايط طبيعى متفاوت است. اين شرايط بستگى به شيب زمين و ژرفاى مادرچاه دارد. از ديگرسو هرچه سطح آب زيرزمينى پايينتر  باشد، ژرفاى مادرچاه بيشتر مىشود.
مهمترين عاملى كه درازاى قنات را مشخص مىكند، شيب زمين است. هرچه شيب زمين كمتر باشد درازاى قنات بيشتر و هرچه شيب بيشتر باشد درازاى قنات كمتر خواهد بود.ايجاد قنات به ظاهر امرى ساده است ولى در حقيقت كارى طاقت فرسا است.
\n
اين كار احتياج به محاسبه دقيق از نظر شيب آبهاى زيرزمينى دارد و اين محاسبه بايد به گونه اى دقيق انجام گيرد كه آب پس از پيمودن دهها كيلومتر در نقطهاى كه محاسب معين كرده؛ روى زمين جارى شود.  شبكه بهره بردارى در قنات به گونهاى است كه آب بدون كمك و صرف هزينه فقط با استفاده از نيروى گرانيگاه از زمين خارج مىشود و آب قنات دربرابر آبى كه از چاه خارج مىشود، ارزانتر بوده و آب قنات هميشگى است.
\n
اما آنچه همه پژوهشگران برجسته داخلى و خارجى از آن به عنوان شاهكار مهندسى مديريتى ياد مىكنند اشاره مستقيم به نقش مقنيان درايجاد اين پديده شگرف است.
\n
افزون برساخت كالبد قنات كه استاد كاران مقنى آن را با ظرافت و محاسبات دقيق و طاقت فرسا اجرا مى كردند در كنار اين ساختارهاى سترگ با توجه به ويژگىهاى منطقه گاهى براى بهرهبردارىبيشتر و بهتر عناصر معمارى وابسته به ساختار قنات و يا مكمل اين ساختار، ساخته مى شدند كه خود آنها نيز از جمله عناصر معمارى اصيل و فاخر ايران محسوب مى گردند. آسيابهاى آبى، پاياب ها، آب انبارها، يخچالها و... از اين نوع عناصر معمارى هستند كه بخش مهمى از ويژگى هاى قنات ايرانى محسوب مى گردند.
\n
قنات، فن آورى فرهنگى ايرانى ـ تمدن كاريزى\n
\n
در واقع اين فنآورى مورد استفاده مادها و پارسهابوده وسپس به سرتاسر فلات ايران گسترش يافته و آنگاه از ايران به ساير نقاط جهان رفته است. قنات توسط هر مرجع اعم از پادشاه، حاكم، مالك يا فرد نيكوكار حفرشده باشد، هدف از حفر آن، ايجاد سكونتگاه، اجتماعات پايدار، توسعه كشاورزى و رونق اقتصادى بوده است. در نقاطى كه هواى گرم و خشك دارند و آبهاى سطحى آنها كم است،قناتها بهترين وسيله براى بدست آوردن آب براى آبيارى زمينهاى ورزيگرى(كشاورزى) بودند. قنات در واقع قديمى ترين روش هيدروتكنيك (فن آورى آبى) است. اين روش از كانال و يا مجارى زيرزمينى تشكيل مى شود كه سرچشمه اين مجارى دركوهپايه ها و مظهر آنها دركشتزارها است. 
\n
ميراث جامع ملموس وناملموس قنات
\n
قنات به عنوان يك سنت فرهنگى در درازاى سه هزار سال، سبب شكلگيرى پديده ايجاد منظرهاى ويژه گشته است. اين ساختار كه شاهكار سكونت گاهههاى انسانى و فن آورى ويژهاى بشر در ارتباط با محيط است با توجه به معمارى و نبوغ خلاقانه با توجه به نقش فرهنگى آن كه دارد به عنوان ميراث ملموس بشرى مطرح است و تمدن، جنبه هاى گوناگونى از ميراث در جوامع به عنوان شاهدى ويژه از فرهنگ و ناملموس را نيز در بر دارد.
\n
فرهنگ و قنات
در واقع جايگاه قنات ريشه در خاستگاه فرهنگ ايرانى دارد. شرايط ساخت قنات كه وجود يك سفره ژرفاب در پاى مخروط افكنه بستگى دارد با شرايط به شرايط اقليم و پشتكار ايرانيان در بهره بردارى خشك ايران كه فرهنگ سخت كوشى و اقليمى گرم و از طبيعت خشن اين منطقه را پديد آورده، هم ساز است. ايرانيان فرهنگى ويژه در رام خشك فلات مركزى از طريق دوستى با مظاهر اين طبيعت ايجاد كردن طبيعت سخت و كرده اند كه بيشترسبب آفرينش پديده هايى دست ساخت همچون قنات شده است كه آن نيز منجر به آفرينش باغ ايرانى گرديده است.
\n
قنات در باورهاى محلى\n
\n
به عنوان يكى از مظاهر توليد آب، براى ساكنان كوير همواره جنبه اهورايى داشته و از آن جا كه آب يكى از مشكلات زندگى باشندگان سرزمينهاى كويرى است، قنات نيز از اين رو با فرهنگ عامه مردم مناطق مختلف ايران آميخته شده است. در فرهنگهاى باورهاى محلى آنها نقش گوناگون نواحى مختلف ايران قنات در مراسم، آيينها و پررنگى دارد.
\n
اعتقاد به جنسيت قناتها از جمله باورهايى است كه در بيشتر مناطق ايران رايج با توجه به اين عقيده هنگامى كه آب است. در باور مردم قناتها يا نر هستند يا ماده و آنها كاستى مىگيرد، مراسم ازدواج قنات را به شكلى آيينى برگزار مىكنند. اين مراسم در انجام مراسم، كوزهاى از آب گاهى با انجام يك مراسم كامل ازدواج همراه است و زن قنات كه بيشتر زنى بيوه است كه شوى نمى كند قنات را سر سفره عقد مى گذارند و شوى قنات كه بيشترجوان بلند مخارج خود را از اهالى روستا دريافت مى كند و اين دو، هر از چند گاهى يك بار در آب بالايى است از مردم هدايايى دريافت مى كند و فرهنگ عامه مناطقى از يزد، لار، شهر كرد، اصفهان قنات تن مىشويند. در آثار ادبى و اراك از برگزارى چنين مراسمى ياد شده است.

گوبلو، دهها صفحه از كتاب خود را به بررسى صادر شدن فن قنات از ايران به ديگر كشورهاى شرق و غرب و غيره اختصاص داده است. طبق فرضيه هانرى گوبلو قنات در گستره فرهنگى ايران، ساخته شده است. بر مبناى اكتشافات فعلى، ايجاد قنات به اوايل هزارهاول پيش از ميلاد باز مى گردد. طبق اين نظريه استفاده گستردهاز آب قنات به منظور كشاورزى چند صد سال بعد رايج مىشود و بر اساس همين فرضيه، گوبلو تعريف صحيح قنات را به شكل زير بيان مىدارد: قنات فنى است داراى ويژگىهاى استخراجى معادن و عبارت است از بهره بردارى از سفره آبهاى زيرزمينى به كمك دهليزهاى زهكشى آب. اين فن كم كم مورد استفاده كشاورزان واقع شد و به سراسر فلات ايران و از آن جا به ساير نقاط جهان گسترش يافت.
\n
در حال حاضر در 34 كشور جهان قنات وجود دارد و در اين ميان، در حدود چهل هزار قنات فعال موجود در ايران چند برابر بيشتر از مجموع قناتها در ساير كشورهاى جهان است. مهم ترين قناتهاى ايران در استانهاى كويرى خراسان، يزد، اصفهان، كرمان، مركزى و فارس وجود دارد.
\n
افزون بر اين با نگاهى به سفرنامه ماركوپولو (1254 -1324 م) به نام ايل ميليونه مشخص مىشود كه اين جهانگرد درسفر به ايران به قناتهاى منطقه يزد و كرمان اشاره مىكند؛ جالب اين كه ماركوپولوى ونيزى نخستين بار قنات را در ايران ديده و از آن به عنوان رودى ياد مىكند كه در مسيرش غارهايى كنده شده است. اين مورد از دو نظرداراى اهميت است؛ نخست اينكه ماركوپولو كه بيش از 17 سال در چين اقامت داشته است به وجود قناتى در اين كشور اشاره نمىكند؛ دوديگراينكه اين فن آورى در زمان ماركوپولو در ونيز (كه البته شهر پر آبى است) و روم نيز ديده نمى شود.
\n
در پايان چنين مىتوان گفت كه موجود بودن بيشترين تعداد قنات (بيش از 40 هزار رشته) و درازترين قنات در منطقه يزد و قنات قصبه گناباد با 350 متر ژرفاى مادرچاه و پر آبترين قنات در منطقه فسا در ايران، خود تأييدى است بر نظريه هاى دانشمندان خارجى كه ايران خاستگاه قنات است و اين فن از اين كشور به ديگر كشورهاى جهان راه يافته است.
\n

انتخاب نمايندگان قنات ايرانى بررسى مسائل گوناگون فنى،فرهنگى، اجتماعى و مديريتى در زمينه قنات ايرانى آنچنان گسترده است كه انتخاب تنها چند نمونه به عنوان نمايندگان قنات ايرانى براى معرفى به دنيا امرى بسيار پيچيده است، چگونگى شناسايى آبهاى زير زمينى به روش سنتى در هر محل، مشخص نمودن مسير قنات در زير و روى سطح زمين، فن آورى هاى گوناگون در مناطق مختلف اين سرزمين براى حفر قنات، ترازيابى ها، تنوع فرهنگى و  انتقال دانش، فناورى و تجربه قنات به ساير نظامهاى مديريت سنتى در هر اقليم، نقش قنات در شكلگيرى سكونتگاههاى بشرى و خلق منظرها و سير تحول و تكامل اين فناورى فرهنگى در بستر زمان و در درازاى تاريخ، همگى ويژگىهاى برجسته جهانى را نشان مىدهد.

هر يك از قناتهاى مطرح شده در پرونده نامزدى به عنوان بهترين نماينده و نمايان كننده برجسته ترين ويژگىهاى قناتهاى ايران است.
\n

آنچه بيش از همه در ويژگىهاى برجسته اين قناتها مطرح است؛ تداوم خلاقيت و عملكرد قنات از دوره هخامنشى تا دوره معاصر است. فناورى كهن وديرپايى كه در قنات قصبه گناباد در سرزمين خراسان وجود دارد؛ در يك پيوستگى تاريخى در ساخت ساير قناتهاى منطقه نيزبه چشم مىخورد. نحوهارتباط قناتهاى بلده و قصبه در چارچوبيك منظر فرهنگى ويژه، الگوىقناتهاىمنطقه خراسان را به وجود آورده اند. همچنين دانش و روشهاى خلاقانهاى كه در ايجاد قنات زارچ به عنوان دراز ترين قنات و يا قنات حسن آباد مشير به عنوان نمونهاى از پر آبترين قناتهاى يزد به كار گرفته شده است؛ اين فن آورى بى نظير در ساخت قناتهاى اصفهان نيز ديده مىشود. به كار گيرى فنونى چون استفاده از سدهاى زيرزمينى و يا ساخت قنات در سطوح مختلف مانند قنات مون كه در دو طبقه ايجاد شده است آن را به عنوان الگوى قناتهاى دوطبقه مطرح مىسازد. جامع ترين نمونههاى قناتهاى اصفهان به عنوان بهترين نمايندگان منطقه مركزى فلات ايران كه داراى فن آورى سد زيرزمينى هستند؛ انتخاب شده اند. (قناتهاى وزوان و مزدآباد نشان دهنده توسعه طراحى و فن آورى قنات در فلات مركزى ايران (اصفهان) هستند كه الگوى ساخت قناتهاى ديگر در منظر منطقه مركزى فلات ايران بودهاند. اين قنات و ديگر قناتهاى اصفهان جزء عجيبترين قناتهاى ايران هستند. قنات پرآب ابراهيم آباد اراك نيز نماينده ديگر از منطقه فلات مركزى ايران است كه در مجموعه قنات ايرانى جاى دارد. شاهكار خلاقانهاى كه در استفادهاز منابع آبى گسلها براى تأمين آبقناتدر كرمان ديده مىشود همچون قنات جوپار و قناتهاى بم، در اين راستا جاى مىگيرند. همه اين ويژگىها در فرآيند تاريخى اين معمارى سترگ به عنوان ارزشهاى برجسته جهانى در انتخاب اين نمونه ها مطرح بوده است. قناتهاى اكبرآباد و قاسم آباد، دو نمونه از قناتهاى جوان بم كه از ميان ديگر قناتهاى كهنسال بم انتخاب شده اند، جزئى از منظر فرهنگى جهانى بم محسوب مىشوند و همچنان پس از وقوع زلزله بم جارى و زنده هستند كه نشان از پويايى فن و فرهنگ ساخت قنات در ايران است.

هر يك از اين قناتها و نقشى كه درآفرينش منظركشاورزىو باغ ايرانى داشته اند؛ افزون بر ساختار فن آورى و دادوستد با طبيعت و محيط زيست ارزشهاى بى شمار ملموس و ناملوس را به جهان معرفى مى كنند.
\n
شرايط ايجاد قنات به وضعيت اقليمى، هيدروژئولوژيك و توپوگرافيك و وجود يك سفره ژرفاب در پاى مخروط افكنه بستگى دارد. توزيع سكونتگاههاى نخستين بر روى مخروط افكنه ها در فلات داخلى و حواشى كويرها و بيابانهاى ايران به شكل تنگاتنگ با الگوى توزيع شبكه قناتها ارتباط دارد، همچنين قانون مندى شبكه آبيارى سنتى، در فرايند تاريخى توسعه كالبدى روستا و تغيير كاربرىها و تكامل آنها مؤثر بودهاست.

نظام مديريتِ سنتى قنات و قوانين حمايتى و حفاظتى قنات قنات هميشه به عنوان يك منبع آب پايدار مورد توجه بوده وحيات ساكنان و بهره برداران به ويژه كشاورزان به اين منبع بستگى داشته و بر اين اساس، آنها حتى در قحطى ها يا بروز هر نوع اتفاق ديگر در نگهداشت قنات تلاش مىكردهاند. همين تلاش كه در پى يك نوع وابستگى ايجاد شده،كشاورزان و بهرهبرداران را به مديريت درست قنات رهنمون كرده و قراردادها و توافقات ميان آنها را استحكام بخشيده است. نظام حق ابه برى و مالكيتهاى خصوصى و وقفى قناتها ازشاخصه اى مديري تسنتى قنات استك ه لازم است تا اين ساختار سنتى حفظ گردد. به همين سبب در ساختار مديريتى معرفى شده به يونسكو، در بخش مديريت بر حفظ ساختار مديريت سنتى قنات ايرانى تأكيد ويژه شده و مقرر گرديده كه حمايت و مشاركت نهادهاى دولتى با تعيين وظايف مشخص به شكل غير مستقيم با شوراهاى مديريت سنتى قناتها همكارى كنند. شرح كامل اين برنامه ها در پرونده نامزدى ذكرشده است. برنامههاى حفاظتى، پژوهشى، معرفى و آموزش و زيرساختهاى گردشگرى و ديگر برنامه هاى حمايتى از جمله مواردى است كه در پلان مديريت جامع و يكپارچه قنات ايرانى مطرح شده است.

\n
وضع قوانين ويژه و مخصوص براى حفاظت از قناتها و تعيين دقيق عرصه و حريم حفاظتى و تعيين ضوابط مربوط به عرصه و حريم هر قنات از جمله ويژگىهاى مديريت و حفاظت از قناتها است.
\n

حفاظت و پايش قنات و رويكردهاى حفاظتى جديد با مشاركت غير مستقيم دولتى روند حفاظت و نگهدارى مردمى و محلى از منابع آبهاى زيرزمينى و قنوات ايران با توجه به تحولات در نظام مديريت حفاظت و نگهدارى از ارزشهاى برجسته قنوات است. مديريت و حفاظت از قنات را همواره خود مردم دردست داشته و بدون نفوذ نيروهاى دولتى يا حاكميتى، در نحوه بهرهبردارى و حفاظت از قنات در ميان خود توافق مى كردند و با بهره گيرى از گروههاى مقنى محلى و كارآزموده در نگهدارى و حفاظت از قناتها اقدام مىكردند. در هرحال مىتوان گفت پايدارى قنوات در درازاى تاريخ به شدت تحت تأثير نگهدارى و پايش و مديريت و مشاركت مردمى بوده است، چرا كه امكان بهره بردارى از قنات به چگونگى نگهدارى آن بستگى دارد. با توجه به اينكه امروزه حدود چهارده درصد ازتوليدات كشاورزى كشور وابسته به آب قنوات بوده، نگهدارى، مرمت و احياء قنوات با محوريت نظام مديريت سنتى و مردمى قنات با همكارى و حمايت بخشهاى دولتى به طور كامل توجيه اقتصادى دارد. با توجه به نياز مردمان اين سرزمين بهره بردارى و حفاظت از آب و منابع آب زيرزمينى و قنوات همواره مورد حمايت حاكميتهاى محلى بوده و براى طول عمر قنوات، حفاظت و نگهدارى از آنها نيز بر عهده بهره برداران، مالكان و كشاورزان محلى بوده است؛ با تحول در نظام مديريتى كشور و به موجبشروع دوران قانونگذارى در ايران، با تدوين قانون مدنى در تاريخ18/2/1307 دوره جديدى از برنامه حفاظت و مديريت در راستاى حفاظت از اين آثار به وجود آمد.

به همين سبب آنچه در برنامه هاى حفاطتى قنات در پرونده نامزدى ثبت جهانى قنات بر آن تأكيد شده است، حفاظت، نگهدارى و بهره بردارى از قنوات تحت نظام مديريت وحفاظ تسنتى،توسط بهره برداران محلى و كشاورزان با حمايت و مشاركت غير مستقيم دستگاههاى حكومتى و دولتى است. مشاركت بهره برداران در قالب شوراى سنتى قنات در كنار دستگاههاى اجرايى دولتى از جمله وزارت جهاد كشاورزى، وزارت نيرو (مؤسسهى گنجينه آب ملى؛ سازمان آب منطقهاى استانها)، سازمان ميراث فرهنگى، صنايع دستى و گردشگرى است. چنانچه اشاره شد در اين باره تفاهمنامه هاى بين سازمانى براى حمايت و مشاركت غير مستقيم ارگانهاى دولتى مربوطه تنظيم براى تحقق كامل اهداف پيگيرى مىشود. بر اين اساس وزارت جهاد كشاورزى در زمينه اقدامات حفاظتى و مرمتى، وزارت نيرو در زمينه پژوهش و مطالعات لازم و سازمان ميراث فرهنگى، صنايع دستى و گردشگرى در زمينه صيانت و حمايت حقوقى قناتها به طور غير مستقيم با اين شوراها همكارى مىكنند.

به شكرانه آنچه هنوز باتوجه به موقعيت جغرافيايى هر محل در پرتو فرهنگ و نگرش بهره برداران قنات ومديريت سنتى آن در هر محل حفظ و باقى مانده؛ شايسته است تا همه باشندگان اين سرزمين به پديدهى قناتهاى ايرانى كه داراى منظرى ويژه است توجه داشته و با هميارى و همكارى يكديگر، به پيوستگى اين فرهنگ پربارايرانى يارى رسانند.

متن کامل این گزارش در نهمین شماره نشریه میراث ملی منتشر شده است.


انتهای پیام/

کد خبر 1395042212