بازار اراک را چو دریابید، دُر یابید!

قلب هویت‌بخش اراک همین بازار است که روزگاری خوش را سپری نمی‌کند و با فروافتادن تک‌تک آجرها و خشت‌هایش زخمی بر تن شهر می‌نشیند... با توجه به اوضاع اقتصادی کشور از یک سو و کارکرد اقتصادی بازار از سوی دیگر، ایجاد هماهنگی کامل برای حفظ این بنا بدیهی و الزامی به‌نظر می‌رسد.

چندی پیش، در یکی از جلسات استانی که درخصوص وضعیت بازار اراک تشکیل شده بود، یکی از مسئولان محترم استان اظهار داشت: «به‌دلیل آنکه بازار تاریخی اراک ثبت‌ملی شده، این وظیفه دولت است که مرمت، سامان‌دهی و بازسازی این اثر تاریخی را برعهده بگیرد.»

هرچند دولت نشان داده که در راه حفظ آثار تاریخی و فرهنگی از هیچ کوششی دریغ نمی‌کند و وقتی هم ویرانه‌ای به‌نام اقتصاد را تحویل گرفته، قدم در راه اصلاح و احیا گذاشته است، بااین‌حال، باید در نظر داشت که این مجموعه فاخر کماکان به‌عنوان رگ اقتصادی شهر درحال انجام‌وظیفه است و همچون یک واحد تجاری مالکانی دارد که باید در راه نگه‌داری از آن کوشید.

این کلام ناقض وظیفه سازمان میراث‌فرهنگی کشور به‌عنوان متولی حفاظت و صیانت از این‌دست بناها نبوده و نیست، بلکه با توجه به اوضاع اقتصادی کشور از یک سو و کارکرد اقتصادی بازار از سوی دیگر، یک هماهنگی کامل برای حفظ این بنا بدیهی و الزامی به‌نظر می‌رسد.

این هماهنگی جزئیاتی در خود دارد که به‌لحاظ منفعت مالی اولین نگاه را معطوف کسبه‌ای می‌کند که روزیِ خود را از این بازار و واحدهای تجاری آن کسب می‌کنند. بازاریانی که همواره، به‌عنوان حافظان این دُر گران‌بها، تلاش‌هایی در سال‌های گذشته از خود نشان داده‌اند، اما به‌فراخور تغییر نسل و شناخت اندک پوسته جدید کسبه از این بازار، اکنون شاهد کم‌لطفی‌ها و بعضاً تخریب‌های عمدی و سهوی هستیم که درحقیقت خطی بر تاریخ دو قرن این بناست؛ این در حالی است که بازاریان تبریز با یک جمع‌بندی کامل و اجرای طرح سامان‌دهی اداره‌کل میراث‌فرهنگی آذربایجان شرقی، توانسته‌اند این طرح را جهانی و جوایز معتبر مرمتی را از آنِ خود کنند.

هیچ مسئول و شهروند و مدیری مانند بازاریان را در مواجهه با نگه‌داری و مرمت این بنا ماندگاری و دیرپایی ندارد؛ ازاین‌رو، باید متولیان اصلی بازار اراک را کسبه شریفی دانست که حبیب خدا و این بازار هستند.

سپس باید نقش اصلی را متوجه سازمان میراث‌فرهنگی دانست که در مقام کارشناس، مسئول حفظ و مرمت و نگاه‌داری اصالت بازار است. البته این تعریف، به‌علت کلی‌گویی، ابهاماتی دارد که نیازمند توضیح است، زیرا به‌کارگیری لفظ «حفظ» نوعی دربرگیری را در پی دارد که تمام وظایف و اجرائیات را متوجه این سازمان می‌کند؛ اما باید توجه داشت که وظیفه این سازمان در صدر همه نظارت است و سپس ارائه برنامه در چارچوب اصالت بازار و سپس پرداختن به اقدامات اجرایی که با توجه به بودجه درنظرگرفته‌شده اندک است، بودجه‌ای که با واقعیت همخوانی ندارد و درنتیجه، به‌علت محدودیت این بودجه توان سازمان نیز محدود است (وگرنه بسیار آسان‌تر می‌بود که سازمان رأساً و در قامت حقوقی برای مرمت کامل بازار وارد گود شود).

روی دیگر این داستان متوجه اداره محترم اوقاف استان مرکزی، در جایگاه بزرگ‌ترین مالک بازار، است که در چهارچوب حفظ ارزش‌ها و حقوق شهروندی وارد گود شود و رسالت خود را در حفظ این بنا تحقق ببخشد.

اما شهرداری و شورای اسلامی شهر، به‌عنوان مردمی‌ترین رکن، در این ساختار وظیفه‌ای ویژه دارند که تا حدودی آن را عملیاتی کرده‌اند؛ بااین‌حال، خواست عمومی در حفظ این بنا همچون مطالبه‌ای شهروندی است که شهروندان از وکلای خود در شورا و مجریان متخصص خود در شهرداری دارند.

به‌هرروی، باید درنظر داشت که امروز قلب هویت‌بخش شهر همین بازاری است که روزگاری خوش را سپری نمی‌کند و با فروافتادن تک‌تک آجرها و خشت‌های آن زخمی بر تن شهر می‌نشیند. درحال‌حاضر، با توجه به نیاز شهر و شهروندِ هویت‌جو، بر هر مسئول و کاسب و شهروندی واجب است که نگه‌داری از این شریان حیاتی شهر را ــ همچون پاسداشت دیگر رسوم و آثار نیاکانمان ــ جزو وظایف خود در قبال عموم بداند و در این راه از هیچ کوششی دریغ نکند.

درج این خطوط به‌قلم نگارنده صرفاً دغدغه‌ای مدیریتی نبوده و نخواهد بود، بلکه وصف دلهره‌های سازمانی است که با توجه به داشته‌های اندکش نگرانی‌های فراوانی را با خود بر دوش می‌کشد.

بر سر بازار جانبازان منادی می‌زنند

بشنوید ای ساکنان کوی رندی، بشنوید

حافظ

 

* مدیرکل میراث‌فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری استان مرکزی

انتهای پیام/

کد خبر 1395121839