خرمشهرها را زنده کنيم، دريا را دريابيم

درست از سوم خرداد ١٣٦١ تا اکنون که بيش از ٣٥ سال از آن روز گذشته است، بحث بازسازی خرمشهر و آبادان و رؤيای بازگشت رونق و شکوه به اين دو پاره عزيز وطن همواره موضوع جدل‌های سياسی و اقتصادی بوده است. 

آبادان و خرمشهر که روزگاری دروازه دریایی ایران بودند و نیروی کار و فکر از سراسر ایران و حتی جهان به آنجا سرازیر می‌شد، اکنون با آمار بالای بیکاری و نابسامانی اقتصادی درگیرند و همچنان زخم عمیق جنگ را بر پیکرشان می‌شود به‌راحتی دید. اما خرمشهر را چگونه می‌توان خرم کرد؟ آبادان چگونه به دوره طلایی‌اش بازمی‌گردد؟ در پاسخ به این دو سؤال، می‌توان هزار گزاره مطرح کرد ولی یک گزاره ممکن و مقدور و عملیاتی وجود دارد که همچنان از آن غفلت می‌شود؛ اروند. اروندرود یکی از بهانه‌های صدام برای حمله به ایران بود. نقش اروند در توسعه آبادان و خرمشهر در پیش از انقلاب، مناقشه بر سر این رود تاریخی را برای دیکتاتور عراقی به موضوعی مرکزی در سیاست خارجیاش تبدیل کرده بود. اما از تاریخ بگذریم و به حال برگردیم، ٣٥ سال پس از برگشت اروند به وطن، برای این خط طلایی جنوب‌غرب کشورمان چه کرده‌ایم. اروندرود همچنان زخم جنگ به چهره دارد. 

مغروقه‌ها و مین‌ها و گل و لای، میهمان ناخوانده اروندند و بحث احیای اروند هنوز محل اختلافات سیاسی با کشور عراق است.اگر همت عالی داریم و موانع فوق را مرتفع كنیم، فقط از محل توسعه گردشگری دریایی می‌توان خرمشهر و آبادان را به دوره‌ای طلایی‌تر از قبل بازگرداند. این شعار و رؤیا نیست؛ بلکه گزاره‌ای است عملیاتی و مقدور. برای توسعه گردشگری دریایی در این دو شهر هر آنچه نیاز داریم در داخل موجود است. فقط باید زخم جنگ از چهره اروند بزداییم. 

خرمشهر تا پسابندر، آستارا تا بندر ترکمن

اما توسعه گردشگری دریایی فقط برنامه‌ای برای دو شهر نیست. سراسر سواحل شمالی کشورمان، از آستارا تا بندر ترکمن و سواحل جنوبی‌مان، از خرمشهر تا پسابندر در سیستان و بلوچستان و جزیره‌های زیبای‌مان در خلیج فارس و دریای عمان ظرفیتی بزرگ اما بلااستفاده برای توسعه پایدار دریاپایه هستند. تعدد دستگاه‌ها، تعدد قوانین و اقتصادی‌سازی سرمایه‌گذاری بخش خصوصی موانع نرم‌افزاری توسعه گردشگری دریایی هستند. برای غلبه بر این موانع باید از ترکیبی از برنامه‌های مختلف استفاده کرد. صرفا با گردش یک کشتی کروز در سواحل جنوبی و شمالی، توسعه دریاپایه رخ نخواهد داد. تدوین یک استراتژی ترکیبی می‌تواند بخش‌های مختلف پازل توسعه در این دو بخش باشد. 

استفاده از خطوط کشتی‌رانی «فری» برای حمل‌ونقل بار و مسافر و گردشگر در نوار شمالی و جنوبی، توسعه مارینا و رفع موانع برای شناورهای تفریحی کوچک مانند «یات» و قایق‌های تفریحی کوچک، تغییر کاربری لنچ‌های کوچک و متوسط از تجاری به تفریحی در سواحل جنوبی برای مقاصد ساحلی و کوتاه، توسعه تأسیسات گردشگری در پس‌کرانه‌های جنوب و شمال کشور و برنامه‌ریزی منسجم برای آزادسازی حریم دریا در شمال و نهایتا توسعه بنادر پذیرای کشتیهای کروز بزرگ، حلقه‌های گوناگون این استراتژی ترکیبی هستند.

برای تحقق این استراتژی فقط سازمان میراث‌فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری ذی‌مدخل نیست. تحقق این استراتژی نیاز به یک بسته منسجم همکاری و هماهنگی بین‌دستگاهی و فرهنگ‌سازی دارد. سازمان میراث در کنار سازمان محیط‌زیست، وزارت راه، وزارت امور خارجه، وزارت نیرو، سازمان مناطق آزاد، ستاد کل نیروهای مسلح، مجلس شورای اسلامی، رسانه‌ها، ایمه جمعه شهرهای ساحلی و... همگی باید برای تحقق این هدف آستین همت را بالا بزنند.توسعه پایدار گردشگری دریایی همان‌قدر که می‌تواند فقرزدا و شغل‌آفرین باشد، می‌تواند یک حلقه به حلقه‌های تأمین امنیت کشور بیفزاید.

 خلیج‌فارس و دریای عمان می‌تواند و باید روزی از شر ناوهای بیگانه غربی رها شود. امنیت خلیج فارس و دریای عمان میتواند محور اقدامات مشترک کشورهای حاشیه جنوبی و ما به‌عنوان تنها کشور حاشیه شمالی بدون ناوهای بیگانه باشد. یکی از راه‌های تحقق این رؤیا، توسعه گردشگری دریایی است. جاذبه دریای خزر فقط ویلای ساحلی و جنگلی و جاذبه دریای جنوب فقط ته‌لنچی و قاچاق نیست. اگر به این مقدار بهره از این خوان گسترده بسنده کنیم، شرمسار آیندگان‌مان خواهیم بود. می‌توانیم خرمشهرها داشته باشیم در سواحل شمال و جنوب‌مان.

*.معاون رئیس‌جمهوری و رئیس سازمان میراث‌فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری

**.منبع روزنامه شرق، 11تیر 96

انتهای پیام/

کد خبر 1396041131