بهگزارش میراثآریا بهنقل از روابطعمومی پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری، محمد فرجامی سرپرست هیئت ششمین فصل کاوش کارآموزی دانشگاه بیرجند در محوطه کَهنِک شهرستان سربیشه، خراسان جنوبی، با اعلام این خبر گفت: «محوطه كَهنِک در استان خراسان جنوبی، شهرستان سربیشه، بخش مرکزی این شهرستان و در دهستان مؤمنآباد و 50 متری شرق روستای كَهنِک واقع شده است.»
او افزود: «محوطه کَهنِک سربیشه بهعنوان محلی برای فعالیتهای آموزشی گروه باستانشناسی دانشگاه بیرجند در نظر گرفته شده و از سال 1392 بهصورت مستمر فعالیت کاوش در این محوطه ادامه داشته است.»
این باستانشناس گفت: «ششمین فصل از کاوش باستانشناسی در این محوطه با همکاری 14 نفر از دانشجویان ورودی 1394 دانشگاه بیرجند با هدف شناسایی و خواناسازی فضاهای معماری موسوم به قلعه کَهنِک در قسمت شرقی این محوطه انجام و ادامه پیدا خواهد کرد محوطه کَهنِک با توجه به دادههای سطحی و کاوشهای صورت گرفته متعلق به دوره زمانی از قرون سوم و چهارم هجری تا دوره صفوی است و بیشترین دادههای به دست آمده شامل سفال، آجر و سازههای معماری مربوط به قرون میانه اسلامی است.»
توصیف محوطه کَهنِک
فرجامی محوطه باستانی کَهنِک را ازجمله محوطههای اسلامی مهم در شرق کشور دانست که ضعف الگوهای زیستمحیطی و محدودیتهای اقلیمی در شرق ایران، خصوصاً کمبود منابع آبی و همچنین خاک مناسب که دو شاخصه کشاورزی است باعث نبود سایت ها و سکونت گاههای پرجمعیت و وسیع در این منطقه شده است.
او گفت: «به همین دلیل این محوطه در مطالعات باستانشناسی شرق کشور و ارتباط آن بین مناطق شمالی (خراسان) و جنوبی (منطقه سیستان) از اهمیت زیادی برخودار است. این اثر در تاریخ 10/03/1382 با شماره 8941 در فهرست میراث ملی به ثبت رسیده است.»
سرپرست هیئت کاوش، تصریح کرد: «روش کار در محوطه کَهنِک در فصل ششم این کاوشها مطابق روش کانتکست (Context) بوده و تمام دادهها، خصوصاً سفالینهها در جداول سفالی و فرمهای کانتکست ثبت و ضبط شده است.»
او افزود: «در این روش با هر تغییر رنگ خاک و پیدایی هرگونه سازه جدید یا یافتهای که دارای اطلاعات نسبتاً کامل و بافتار منسجمی است، یک شماره خاص شماره کانتکست داده شده است.»
سرپرست هیئت کاوش ادامه داد: «ترانشه فصل ششم کاوش در محوطه کهنک در شرق محوطه انتخاب شده و محل ترانشه دقیقا در جایی قرار گرفته که بهعنوان قلعه کاربرد داشته است، این ترانشه با ابعاد 5 × 10 متر در راستای شمالیجنوبی ایجاد شده است.»
او بیان کرد: «بخش اعظم مکانی که موسوم به قلعه کهنه کَهنِک است، طی دهه اخیر به دلیل عملیات راهسازی و برداشت خاک آن برای زیرسازی جاده با ماشین آلات راهسازی همچنین کاوشهای غیرمجاز توسط افراد محلی بیشتر قسمتهای ترانشه مضطرب و بهصورت آواری است.»
این باستانشناس، ازجمله ویژگیهای معماری قلعه کَهنِک را با توجه به کاوشهای صورت گرفته که تاکنون انجام شده، وجود بقایای چند اتاق مسکونی و حیاط و همچنین بقایای برجی کشف شده دانست.
سرپرست هیئت کاوش گفت: «در معماری این قلعه از دیوارهای چینهای استفاده شده و برای اینکه استحکام و مقاومت اثر را بالا ببرند، ضخامت دیوارهای بنا در پایین بیشتر است و هر چه دیوار ارتفاع میگیرد از ضخامت آن کاسته میشود.»
او با اشاره به استفاده از سنگهای بزرگ آندزیت به رنگ مشکی جمعآوری شده از محیط پیرامون در ساخت بنا افزود: «روش کار به اینگونه بوده است که بعد از یک ردیف توده گلی در دیوار، یک رج سنگ کار شده و دوباره توده گلی مورد استفاده قرار گرفته که این امر نه تنها نه تنها از لحاظ استحکام بنا مفید بوده، بلکه در صرف زمان نیز برای ساخت دیوار مورد توجه بوده است.»
فرجامی تصریح کرد: «در بسیاری از موارد دیده میشود که برای ساخت دیوارهای رابط و فرعی فضاهای معماری برای اینکه این فضاها از داخل از سطحی صاف و یک دست برخودار باشد، به جای ساخت دیوارهای چینهای از خشت خام با ابعاد 32 × 32 سانتیمتر با ضخامت هفت سانتیمتر مورد استفاده قرار گرفته است.»
او افزود: «همانگونه که گفته شد، قلعه کَهنِک بر روی تپهای قرار گرفته که نسبت به محیط پیرامون از ارتفاع بیشتری برخوردار است.»
این دانشجوی دکتری باستانشناسی دوره تاریخی، دانشگاه تهران اظهار کرد: «ارتفاع این قلعه، علاوه بر اشراف و دید کامل بر محیط اطراف (با توجه به اینکه محوطه کَهنِک در مسیر ارتباطی شمال و جنوب (خراسان و سیستان) قرار گرفته) امکان دفاع را به ساکنان داخل قلعه در مقابل مهاجمان می داد.»
این باستانشناس در ادامه دادههای فرهنگی يافت شده را عمدتا سفال و همچنین قطعات شیشه بهصورت مفتول و مربوط به دستبند و ظروف شیشهای، قطعات شکسته ظروف سنگی از جنس سنگ صابون و استخوانهای حیوانی، مهره، چوب و فلز اعلام کرد.
او گفت: «قطعات سفالی مربوط به قرون سوم و چهارم هجری قمری تا صفوی را شامل میشود.»
این باستانشناس گفت: «سفالهای به دست آمده دارای تزیینات مختلفی از جمله نقش کنده، نقش استامپی، نقش افزوده، نقاشی بدون لعاب، نقاشی زیر لعاب و روی لعاب و... است.»
او قطعات فلزی و مسی به دست آمده به دلیل قرار گرفتن بر روی بستر صخرهای دارای رطوبت ماندگاری بیشتر مورد تجزیه قرار گرفتهاند.»
این دانشجوی دکتری باستانشناسی دوره تاریخی، دانشگاه تهران گفت: «وجود نمک و حتی آهک در خاک محوطه کَهنِک نه تنها در امر کشاورزی محدودیتهای به وجود آورده است بلکه به دلیل ساخت سفالهای موجود در محل و وجود ذرات نمک و آهک موجب شده که سطح سفال به مرور زمان دچار ترکیدگی و فرسودگی شده و در بسیار از موارد موجب متخلخل شدن ظرف و قطعات سفالی شده که این امر تأثیر منفی بروی آثار فلزی و شیشهای نیز گذاشته است.»
ششمین فصل کاوش کارآموزی دانشگاه بیرجند در محوطه کَهنِک شهرستان سربیشه خراسان جنوبی با مجوز ریاست پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری در حال انجام است.
انتهای پیام/