برنامه وزارت برای جذب گردشگرانی از 10 کشور اول و هدف که کشورهای همسایه و منطقه است، چیست؟
کشورهای منطقه بهدلیل قرابت فرهنگی، نزدیکی مسافت و تنوع دسترسی همواره برای همه کشورها جذاب بودهاند و 85 درصد بازار گردشگری کشورها را شکل میدهند. این امر برای ایران نیز صادق است. از میان 10 کشور اول بازار هدف گردشگری ایران، 7 کشور همسایه جمعیتی 400 میلیون نفری و سه کشور چین، روسیه و هند با ما قرابت فرهنگی دارند. معتقدیم که جاذبههای گردشگری ایران بنابر اصل همسایگی در این کشورها شناخته شدهتر است. راهبرد اول برای توسعه این بازارها برقراری ارتباطات و تعاملات نزدیک دولتی و بخش خصوصی است. با اغلب این کشورها یادداشت تفاهم، برنامه اجرایی یا کمیته فنی همکاریهای مشترک گردشگری داریم که تفاهمنامههای خوبی نیز بین بخش خصوصی این کشورها برقرار است. راهبرد دوم استفاده از ظرفیت سازمانهای تخصصی مانند ECO، IORA، OIC و... است که تقریباً همه کشورها در آن عضو هستند و پیوند دارند. مباحث گردشگری را در این سازمانها فعال کردهایم. راهبرد سوم؛ راهبرد انطباق بازار با محصولات گردشگری ما و استفاده از مزیتهای گردشگری ایران است؛ محصولاتی مانند گردشگری تاریخی و فرهنگی، سلامت، زیارتی، VFR و طبیعت گردی که نسبت به کشورهای همسایه رقابتی است و هر یک از این محصولات برای بازارهایی جذاب هستند و بر آن تمرکز داریم. در کنار این موارد از ظرفیت ابزارهایی چون گردشگری الکترونیک برای معرفی و جذب گردشگران کشورهای همسایه استفاده میشود.
دولت روحانی هم به روی آوردن گردشگران چینی تأکید میکند؛ برنامههای وزارت برای آوردن چینیها چیست؟
ابتدا تحقیقات بازار را برای گردشگران این کشور انجام دادیم و برنامهای نوشتیم. در این برنامه سعی شد که اول نقشه راه داشته باشیم یعنی ما بهدنبال 5 سال کار و سپس جذب یک درصد گردشگران خروجی چینی هستیم. دوم اینکه مشخص کردیم که بازار هدف ما در چین چه استانهایی هستند. 7 استان را هدفگذاری کردیم. برنامهای میان مدت و برنامه اقدام یک ساله برای آن تدوین شده که دارای پیوستهای تبلیغاتی و دیجیتال مارکتینگ است. از نظر عملی هم سعی داریم که این هدف را با استفاده از همافزایی دستگاهها و ارگانهای فرابخشی به سرانجام برسانیم؛ یعنی از ظرفیتهای وزارت امور خارجه در لغو روادید استفاده کردیم. بهدنبال آن هستیم تا به کمک وزارت امور خارجه از ظرفیت مسافران ترانزیت این کشور نیز بیشتر بهره ببریم. وب سایت اصلی و رفرنس را در پرتال Visitiran به زبان چینی نیز ارائه میکنیم که بزودی با این زبان هم بالا میآید. در فضای مجازی آنها یعنی در Wechat یک صفحه رسمی برای ایران خواهیم داشت که آن هم در آیندهای نزدیک عملیاتی میشود. در حال حاضر استانهای مقصد ما برای بازار چین، بروشورهای چینی را بارگذاری کردهاند که در صورت سرچ شدن امکان پاسخ وجود داشته باشد و به همین منظور اقلام تبلیغاتی به زبان چینی تهیه و چاپ شده است. برای ذینفعان کلیدی این بازار در حال فراهمسازی بستر آموزش هستیم تا متناسب با ویژگیهای این بازار توانمند شوند. سعی کردیم در بخش تعاملات دولتی نیز گامهایی را برای هماهنگی برداریم. همچنین عناصر کلیدی بازار گردشگران خروجی را در کشور چین شناسایی کردیم و تلاش داریم ارتباط بین بخشهای خصوصی خود و آنها را تقویت کنیم.
چینیها هنوز ایران را با عراق اشتباه میگیرند. این مسأله نشان میدهد که ما در تبلیغات ضعف داریم. برنامه وزارت برای تبلیغات جدی چیست؟
نقد شما وارد است، در حوزه بازاریابی گردشگری قوی عمل نشده و این موضوع هم به ضعف در حوزه دانشی و هم به خدمات پشتیبانی و تأمین منابع مرتبط است. بنابراین علاوه بر روشهای متداول و کلاسیک بازاریابی و تبلیغات، تمرکز خود را روی تبلیغات در فضای مجازی کشور چین قرار دادیم، بزودی خبرهای خوبی در این حوزهها خواهیم داشت. دعوت از اینفلوئنسرها، برگزاری تورهای آشناسازی برای خبرنگاران و وبلاگ نویسان را در کنار تورآشناسازی برای تورگردانان دنبال میکنیم. معتقدیم که در بستر IT و عصر الکترونیک خود مردم بهترین مبلغ هستند. تحقیقات بازار ما این قابلیت را در بین گردشگران چینی بیش از پیش تأیید میکند.
در حال حاضر چقدر گردشگر چینی داریم؟
در سال گذشته بیش از 52 هزار گردشگر چینی وارد ایران شدند. در سه ماهه اول امسال نیز نزدیک به 11 هزار گردشگر چینی وارد ایران شدند.
بخش خصوصی معتقد است که سهم مؤثری از گردشگران عراق ندارد و آنها هیأتی و خارج از آژانس وارد کشور میشوند و سهم مالی به گردشگری نمیرسانند. نظر شما چیست؟
با شما هم عقیده نیستم که بخش خصوصی ما این برداشت را داشته باشد چرا که این موضوع میتواند توسط یک آژانس دار بیان شود که تا حدودی درست هم هست ولی هتل دار ما در مشهد، ویلا دار ما در شمال، بیمارستان بخش خصوصی ما در تهران و شیراز و سنندج این نظر را ندارد. بیش از 30 درصد سهم بازار گردشگری ما مربوط به کشور عراق است. بله به دلیل ویژگیهای فرهنگی چندان تمایل به سفرهای گروهی ندارند ولی مقاصد اصلی ما هم در طول زمان تا حدود زیادی خود را با آنها انطباق دادهاند. کمی مشکل در مرزها داریم که باید با هماهنگی سایر دستگاهها آن را حل کنیم ولی اینکه بخواهیم از مبدأ مشکل را حل کنیم این طرز فکر اشتباهی است چرا که گردشگر عراقی این جوری شکل گرفته است.
البته این نظر انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرت هوایی و جهانگردی است و با توجه به اسکان مسافران عراقی در خانه اقوام و ایرانیانی که روزگاری مقیم عراق بودند و امروز در مشهد زندگی میکنند، نمیتواند دور از واقعیت باشد. همچنین منتقدان ادعا دارند که دولت روحانی نه از برجام برای آوردن گردشگر سود برده و نه امروز از تحریم و ارزان شدن سفر. نظر شما در این خصوص چیست؟
البته منتقدان این حق را دارند و آزاد هستند که عملکرد دولت را نقد کنند. منتها در مباحث کارشناسی باید دید که آمار و اعداد و ارقام چه میگویند. شرایط تحریم موضوعی است که فشار مضاعف میآورد یعنی هم در آن طرف آب علیه ایران تبلیغ میکنند و مانع سفر میشوند و هم در تأمین منابع مالی دچار مشکل میکنند.
در سال اولی که برجام شکل گرفت (تیرماه 1394) با 25 درصد افزایش گردشگر ورودی نسبت به سالهای قبل روبهرو بودیم. خطوط هواپیمایی جهانی به کشور ما برگشتند (لوفتانزا و بریتیش ایرویز و...)، سرمایهگذار خارجی وارد شد (هتل آکور فرودگاهی) و مسائلی از این دست موجب قوت صنعت گردشگری ما شد.
بنابراین روند رشد گردشگری کشور در این سالها ادامه دار است، یعنی از سال 1387 که تنها 2 میلیون گردشگر داشتهایم این عدد در سال 1390 به 3.2 میلیون رسید و در سال 96 به 5.1 میلیون گردشگر رسید. این رقم با بیش از 50 درصد رشد در سال 1397 به 7.8 میلیون گردشگر رسید. یعنی در این 12 سال نرخ رشد گردشگری ما هیچ گاه کاهشی نبوده است، حتی در اوج تحریم ها. این نشان میدهد که حرکت مردمی قابل تحریم نیست. گردشگری سنبل تعاملات مردمی است، خوشبختانه این آمار در سه ماه اول 1398 نیز با جذب بیش از 2 میلیون گردشگر، در حدود 40 درصد رشد داشته است.
نکته مهم آن است که تحریمها یا نبودن تحریمها موجب میشود که در برخی از بازارها گردشگر کم (مثل بازار اروپایی و امریکایی) یا زیاد شود ولی در مقیاس کلان حجم گردشگر ورودی به کشور کاهش نیافته است و از درصد رشد خوبی - بالاتر از میانگین جهانی- برخوردار بوده است.
گردشگری سلامت ما هم همچنان با مشکلات نبود نظارت کافی روبهرو است. فعالان این حوزه از، از دست رفتن گردشگران سلامت کشورهای همسایه در شمال خبر میدهند مثل آذربایجان. سفیر ایران هم از افتادن بازار ایران به دست هندوستان خبر میدهد. چرا ما این بازار را از دست دادهایم؟
البته ما معتقدیم در حوزه گردشگری سلامت نظارت از سوی وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی وجود دارد و فعالان حوزه پس از اخذ گواهی حرفهای گردشگری سلامت در چارچوب مقررات وزارت فعالیت میکنند.
همچنین آمار و ارقام نشان میدهد که بازار در گردشگری سلامت از کشورهای همسایه از جمله آذربایجان نه تنها از دست نرفته بلکه رشد چشمگیری نیز داشته است. اما بدیهی است با توجه به وجود رقبای قدرتمند مانند هند و ترکیه، برنامهریزی دقیق و سرمایهگذاری در تبلیغات از جانب بخش خصوصی و دولتی در سطح کلان و حرفهای ضروری است.
بازار گردشگری سلامت عراق هم همچنان از سوی دلالان تهدید میشود. چرا باوجود دادن وعدهها برای ساماندهی، این بازار همچنان بیمار است. چرا نظارتی روی قیمتهای جراحی نیست؟
ایران مرز زمینی با کشور عراق دارد که تردد گردشگران عراقی از معابر مرزی براحتی و بدون ویزا در نقاط مختلف کشور امکان پذیر است. لذا با توجه به دسترسی آسان و وجود هموطنان عرب زبان و پذیرش این افراد توسط مراکز درمانی، تهدید رشد دلالان جدی است که با برنامهریزی و اعتبارسنجی فعالان قانونی این حوزه و همکاری شرکتهای گردشگری عراقی سعی در ساماندهی و ثبت آمار ورودی در این حوزه داریم.
بدیهی است همکاری دستگاههای مرتبط از جمله وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در مکلف کردن به پذیرش گردشگران سلامت از مجرای قانونی (شرکتهای خدمات مسافرتی و گردشگری) و نظارت دقیق بر ارائه نرخگذاری و ارائه خدمات پزشکی بسیار مؤثر خواهد بود.
با توجه به اینکه جراحیهای زیبایی یکی از را ه های ورود گردشگران سلامت به ایران است و از سوی دیگر عملهای جراحی توسط پزشکان غیرمتخصص انجام میشود. چه برنامهای برای جلوگیری از اتفاق احتمالی مرگ توریستهای سلامت دارید؟
اساساً با این صورت مسأله (مرگ توریستهای سلامت) مخالفم. توانمندی های علوم پزشکی، پیشرفت تکنولوژی و امکانات مراکز درمانی از مزیتهای نسبی کشور در گردشگری سلامت است و خدمات ارائه شده در همه رشتههای پزشکی از جمله جراحیهای زیبایی به هموطنان عزیز و گردشگران سلامت در سطح قابل قبولی است و آمار منفی در این خصوص بویژه در گردشگری سلامت بسیار ناچیز است، البته که همکاران ما در وزارت بهداشت میتوانند دقیقتر پاسخگوی موارد فوق باشند.
خبر تعطیلی دفاتر اطلاعرسانی گردشگری جمهوری اسلامی ایران را در کشورهای مختلف تأیید میکنید؟ جایگزین وزارت برای دفاتر چیست؟
سازمان میراثفرهنگی در راستای عملیاتی کردن سیاست کلان صنعت گردشگری کشور بهعنوان دیپلماسی عمومی و با هدف شناساندن و معرفی ظرفیتهای گردشگری، اطلاع رسانی، تبلیغات، بازاریابی بینالمللی گردشگری و ایجاد تعامل در کشورهای هدف گردشگری با تمرکز روی توانمندی ایرانیان مقیم خارج از کشور، از سال 1394 اقدام به اعطای مجوز نمایندگیهای اطلاعرسانی گردشگری خارج از کشور کرد. در همین راستا و براساس توافقنامه معاونت گردشگری و کانون جهانگردی و اتومبیلرانی فرآیند صدور مجوز با استعلام از مراجع ذیصلاح انجام پذیرفت و بر همین اساس تعداد 22 نمایندگی در 15 کشور مجوز فعالیت خود را دریافت کردند. در حال حاضر مهلت اعتبار آنها منقضی شده و معاونت گردشگری تا اتخاذ تصمیم مناسب، هیچ یک از آنها را تمدید نکرده است. اگرچه تعدادی از نمایندگیهای مذکور در چارچوب وظایف ابلاغی و بدون حمایت مالی از طرف سازمان، جهت معرفی ایران به انحای مختلف از هیچ تلاشی فروگذار نکردند.
همچنین در پارهای از موارد نیز حواشی و سوءاستفادههایی از این مجوز و اعتبار سازمان صورت گرفته لذا شرایط به گونهای پیش رفت که این معاونت را بر آن داشت تا تدبیر دیگری برای معرفی توانمندی های گردشگری کشور درخارج از کشور اتخاذ کند. معاونت گردشگری با بررسی تجارب سایر کشورها به این نتیجه رسیده است که آنچه بهعنوان دفاتر اطلاعرسانی خارج از کشور در بسیاری از کشورهای موفق در حوزه گردشگری وجود دارد دقیقاً مشابه اقدامات و ساختاری است که رایزنان فرهنگی سازمان فرهنگ و ارتباطات کشورمان، بدان مشغول هستند.
گفتوگو: زهرا کشوری
انتهای پیام/