2777 قدم برای گذری در بازار زنجان

قدم زدن در بازار زنجان به سفری می‌ماند 235 ساله در میان تمام روزهای خوش و ناخوش قجری، مردمان سرزمینی که دلشان آن دورها، به قرص نانی و پاتیل آبگوشتی خوش بود آن هم اگر گوشتی گیرشان می‌آمد چراکه زمان قحطی بزرگ دوران احمدشاه را هم از سر گذرانده بودند.

حرمت نان‌ونمک نگه می‌داشتند. دنگ دنگ درای اشتران برایشان نوید سر رسیدن کاروانی تازه از بلاد خمسه و اردبیل بود و کلاه‌هایشان سفت‌وسخت بر سرشان استوار! سربلند و سرافزار که رزق و روزی حلال به خانه می‌برند.

در این سفر هر جا نوایی داشت. موسیقی بازار را گویی موقع ساخت برایش تنظیم کرده بودند. راسته آهنگرها صدای پتک بود، دو ضرب. تق! تق! تق! تق! و صدای خاموش شدن خشم آهن گداخته در آب. اصلاً انگار از اول هم قرار بود یکی آب روی آتش باشد تا همیشه صلح پابرجا بماند زیر سقف این دالان دو کیلومتری.

اما میدان میوه‌فروش‌ها نوای زندگی داشت. به‌وقت تابستان صدای بلند سبزی‌فروش‌ها، هندوانه‌فروش‌ها و خربزه فروش‌ها با صدای بلند شاگردانی که برای این کار استخدام می‌شدند باعث می‌شد همهمه‌ای عظیم به راه بیافتد. هرکسی به سهم خود از مشتری قانع بود و آن‌ها که دستشان سبک بود، صبح به صبح دشت ناچیزی به همسایه‌های خود می‌دادند تا کاروبار آن‌ها هم آن روز سکه شود.

همین‌طور گاری و قاطر و الاغ  بود که بار می‌آورد. زنان چادر چاقچور به سر، پشت سر شوهرانشان راه می‌رفتند، رسم بود که زنان دوشادوش همسرانش راه نمی‌رفتند و همیشه قدمی عقب‌تر بودند هرچند این احترام به خاطر جبر زمانه بود وگرنه چه شعرها و روایات و حکایت‌ها از زنان قدرتمند ایرانی نقل شده است. آن‌ها که به‌تنهایی خرید آمده بودند گاهی روبنده را بالا می‌زدند تا خوب ببیند جنسی که می‌خواهند بخرند.

اما فرش‌فروش‌ها عوالم خودش را داشت. حاجی‌های حجره‌دار در سکوت چرتکه می‌انداختند و فقط صدای خوردن مهره‌های چوبی به هم، آن‌ها با صلابت و قدرت شنیده می‌شد. گاهی هم حساب که به انتها می‌رسید چرتکه را بلند می‌کردند و صدای روی هم ریختن مهره‌ها به گوش می‌رسید. فرش‌ها را شاگردها روی هم می‌انداختند و مردان وارسی می‌کردند که کدامشان به مهمانخانه می‌آید و کدامش به اندرونی زنانه!

و بدین ترتیب هر راسته، هر دالان، هر میدان، گرمابه‌ها و مساجدش و هر سرا و کاروانسرا رسالتی داشت با موسیقی مخصوص به خود. بازاری که طی 8 سال ساخته شد تا اکنون، در سال 1398 هجری شمسی برابر با 1440 هجری قمری عنوان طولانی‌ترین بازار سرپوشیده ایران را داشته باشد. بازاری که 2777 قدم باید بردارید تا از ابتدای آن به انتهایش برسید.

بازار زنجان، طولانی‌ترین بازار سرپوشیده ایران

طبق اسناد و متون تاریخی به سال 1205 هجری قمری در دوران حکومت آقامحمد خان قاجار ساخت بازار زنجان آغاز می‌شود و به سال 1213 هجری قمری مقارن حکومت فتحعلی شاه قاجار به اتمام می‌رسد. در دوره‌های بعد نیز به بنای آن افزوده می‌شود با ساخت چندین سرا، مسجد، گرمابه و….

مجموعه تاریخی بازار زنجان در قلب بافت قدیمی که روزگاری مشرف به دروازه قلتوق، دروازه جنوبی شهر بود قرار دارد، این بازار که طولانی‌ترین بازار ایران است از سوی غرب و شرق گسترده شده و به همین خاطر به بخش بازار پائین و بازار بالا تقسیم و نام‌گذاری شده است.

استاد محمد کریم پیرنیا، در کتاب \"آشنایی با معماری اسلامی ایرانی\" در بخش چرایی احداث بازارهای ایران، از بازار زنجان به‌عنوان طولانی‌ترین بازار سرپوشیده ایران نام می‌برد که به خاطر سرمای زیاد و طولانی شهر احداث شده است.

مجموعه بازار بالا مشتمل بر بازار قیصریه، بازار بزازها، حجت‌الاسلام، امامزاده و عبدالعلی بیگ است. این مجموعه از نظر تولید و عرضه کالا و خدمات جنبی وابسته، بسیار غنی و مهم‌ترین مرکز اقتصادی و تجاری شهر محسوب می‌شده است.

چه شد که بازار زنجان ساخته شد

اگرچه تشخیص نحوه تشکیل بازار زنجان به‌درستی و با دقت زیاد میسر نیست اما بیان مورخین و همچنین چگونگی قرارگیری اجزا گوناگون آن در کنار یکدیگر تا حدود زیادی روشنگر شکل‌گیری و رشد و توسعه این بازار است.

بازار زنجان با توجه به قرارگیری زنجان در مسیر راه‌های تجارتی شرق – غرب، در امتداد مسیر قزوین – تبریز ایجاد شده و متصل‌کننده دروازه قزوین به دروازه تبریز است. از سوی دیگر ارتباط بسیار قوی زنجان با مناطق مرکزی از طریق کردستان و همین‌طور نیاز روستائیان اطراف به‌ویژه در بخش‌های جنوبی منطقه زنجان در استفاده از مسیر ارتباطی عمده  شرق – غرب، وجود پل میر بها الدین مؤید این مطلب است که ارتباط مناطق جنوبی این ناحیه با زنجان از طریق این پل. راهی که از آن به شهر و بالطبع به بازار منتهی می‌شود بوده است. بنا براین می‌توان نتیجه گرفت که نطفه اولیه تشکیل بازار را باید در محل تلاقی این دو راه عمده جستجو کرد.

بررسی نقشه بازار و شهر زنجان نشان می‌دهد که این نقطه تلاقی، در محل برخورد کوچه حمام میر بها الدین با راسته بازار است. و حمام میر بها، مسجد میرزائی و منازل مسکونی باارزشی که در این بخش وجود دارند این نظر را تقویت می‌کنند. به‌طورقطع نزدیکی این هسته به میدان ورکچی ها در سمت غرب آن، که با توجه به چگونگی شکل‌گیری شهر و نقشی که این‌گونه میادین در شهرها و بازارها داشته‌اند یکی دیگر از دلایل اثبات این مدعاست.

مطالعه موقعیت شهر و حصار آن و وضعیت فعلی بازار بیانگر این مطلب است که رشد بازار، در مراحل بعدی به سمت شرق بوده و بخش شرقی بازار زنجان متأخرتر از بخش غربی آن است چراکه حصار شهر در بخش غربی، در حوالی خیابان اصغریه بوده و این امر امکان تصور رشد بازار در خارج شهر را منتفی می‌سازد .

 و بازار زنجان روزبه‌روز بزرگ می‌شود و در این دالان گذر عمر راسته‌ها، سراها، میادین، تیمچه‌ها، بازارها، دالان‌ها، مساجد، حمام‌ها، تکیه‌ها و سایر عناصر به آن افزود می‌شود  تا جایی که امروزه با رقمی معادل یک هزار باب مغازه و در حدود پنجاه نوع مشاغل مختلف، نقش مهمی در سطح شهر و منطقه دارد.

بازار زنجان پس از گذر سال‌ها همچنان زنده، پویا و فعال است و به همت مردمانش برقرار و بردوام خواهد ماند تا آیندگان نیز میراث نیاکانشان را ببینند.

 

* گزارش از الهه اسرافیلی

انتهای پیام/

کد خبر 1398102634

برچسب‌ها