کشور ایران به دلیل قدمت بالا و گذشتهای سرشار از فرهنگ غنی، ازجمله کشورهایی است که در هر نقطه آن قومیت و فرهنگ منحصربهفردی را میتوان دید. پوشاک، بارزترین سمبل فرهنگی، مهمترین و مشخصترین مظهر قومی و سریعالانتقالترین نشانه فرهنگی است که بهسرعت تحت تأثیر پدیدههای فرهنگ پذیری در میان جوامع گوناگون انسانی قرار میگیرد. نوع پوشش حاکم بر جامعه، بهطور بالقوه توان تأثیر بر ساختار و سبک زندگی جامعه را دارد؛ لباسهای سنتی در قالب کاربردی آنها عمدتاً ساده و بیپیرایه هستند و فقط به جنبه کاربردی آنها توجه میشود. نوع پوشاک مناطق گوناگون بهمنزله علامت و نشانه خاص برای معرفی اقوام مختلف است، جنس، رنگ و شکل لباس و زیورآلات و ضمایم آنهم به پوشن ده لباس منزلت اجتماعی ویژهای میبخشد.
در لباس محلی زنجان معمولاً برای سَر، از سه نوع پوشش استفاده میشود. ابتدا پارچهای به نام پوشن، موی سر را با قوس پیشانی، بهطور محکم محافظت مینماید. سپس ابزار دومی که برای حفاظت پوشن مورداستفاده است، چنه التی زیر چانه نام دارد که خود از سکههای قلابدار بههمپیوسته و یا منجوق رنگارنگ، تشکیلشده و از زیر چانه تا فرق سَر، پیچیده میشود. پوشش سوم، به نام یاشماق (روسری) است که برای پوشش دهان، چانه و گردن استفاده میشود.
پوشش بالاتنه، ابتدا جلیزقا (جلیقه)است که بدون آستین است. نوع آستیندار این پوشش که «یل» نام دارد، مورداستفاده متمولین است. زیر جلیزقا، پوششی به نام «کوینک» وجود دارد که اندکی بلندتر از جلیزقا است و از طرحهای رنگارنگ و رنگهای گرم انتخاب میشود. زیر کوینک، پوششی به نام «تومان» وجود دارد که خود بر دو نوع است. تومان بلند که «شلیته» نام دارد و معمولاً مورداستفاده گروه سنی ۴۰ سال به بالا است و تومان کوتاه، که «قصا تومان» نام دارد، مورداستفاده بانوان جوان است.
پوشش پایینتنه، شلوار نام دارد که معمولاً از پارچه تیرهرنگ و ضخیم انتخاب میشود. شلوار دیگری تحت عنوان نیم ساق وجود دارد. از این شلوار، در مهمانیها و مسافرتها استفاده میشود که در قسمت پا، به جوراب مجهز است که نوعی جورابشلواری است. لباس مردانه، شامل کتوشلوار معمولی است.
تنها پوشش سر که «کچه بورک» (کلاه نمدی) نام دارد و برای مردان، اجباری و از اهمیت خاصی برخوردار است و عدم استفاده از آن، نوعی بیحرمتی به جامعه تلقی میشود. قبل از ورود کفشهای پلاستیکی، سه نوع کفش با عملکرد جداگانه رایج بوده است. کفشهایی از نوع چارق و گیوه، برای کارهای روزانه و کفش دوبندی، که جهت مهمانیها و مسافرتها، مورداستفاده قرار میگرفته است.
امروزه باگذشت زمان لباسهای محلی دیگر از رونق افتادهاند و رنگهای شاد آنکه امید به زندگی را در دلها زنده میکرد، به کنج پستوها، صندوقها و بقچهها خزیده و در پشتبامها جای گرفتهاند. این لباسها کاملاً پوشیده هستند و بافرهنگ ایرانی اسلامی ما کاملاً همخوانی دارند. لباس محلی باید بهعنوان یک هویت ملی حفظ شود. حفظ لباسهای محلی موجود و احیای لباسهای محلی فراموششده، یکی از مهمترین جاذبههای گردشگری و دستمایه جشنوارههای فرهنگی خواهد بود.
انتهای پیام/