سیاهچادر دست بافتهای بسیار ساده با موی بز است که در سقف و دیوارهای چادر عشایر کاربرد دارد. ماده اولیه و مهم مورد نیاز برای بافت سیاهچادر موی بز است که از رنگ سیاه زاغ آن استفاده میشود. علت بافت همیشگی سیاهچادرها از موی بز چند ویژگی مهم این مو است که مهمترین آن خاصیت بسیار مطلوب موی بز برای مقاومت در برابر رطوبت در مواقع بارندگی است زیرا آب باران از جداره آن عبور نمیکند.
در دسترس بودن و ارزانی، دومین ویژگی این ماده اولیه اصلی و سومین خاصیت، سبک بودن موی بز است بنابراین سیاهچادر نسبت به چادرهای برزنتی مدرن نیز امکان جمعآوری و حمل راحتتری دارد. تابستان در روزهای آفتابی نیز استراحت کردن در زیر سیاهچادرها لذتبخش و لطفی منحصربهفرد دارد.
سیاهچادر سقفی برای دل روشن عشایر
سیاهچادر در حقیقت سقف و به تعبیری خانه عشایر است. خانهای که گرچه به رنگ سیاه است اما هنر بافت و ساخت آن از دل روشن و دست توانای زنان و مردان عشایر برمیآید و مشارکت جمعی در بافت آن نشانگر دل دریایی عشایر این مرزوبوم است.
مراحل موچینی و پاکیزه سازی و ریسندگی موی بز برای بافت سیاهچادر توسط مردان و زنان بومی و عشایر انجام میشود و بیشترین محصول تولیدی این رشته تختههای سیاهچادر است که برای تهیه چادر عشایری با اندازههای مختلف بافته میشود.
طول تقریبی هر تخته سیاهچادر ۱۰ تا ۱۲ متر و عرض آن یک متر است. چادر عشایر از دوخته شدن چندتخته سیاهچادر تهیه میشود. اصل سیاهچادر ساده و به رنگ سیاه است اما برخی افراد برای ایجاد تمایز بین سیاهچادر خود در حین بافت بر روی این تختهها با نخ سفید پنبهای نقشهای سادهای ایجاد میکنند.
هماینک بافت سیاهچادر توسط خود عشایر انجام میگیرد اما در حقیقت رشته سیاهچادر بافی رو به فراموشی است.
احیای این هنر قدیمی از ضرورتهایی است که همانند سایر رشتههای صنایعدستی هنر سیاهچادر بافی بهشدت به آن نیازمند است.
هنرها و صنایعدستی یادگار و نمادی از تاریخ، قومیت و هویت هر قوم و منطقه هستند که نوع، مواد اولیه، کاربرد و نحوه ساخت آن با سبک زندگی مردم آن منطقه در ارتباط نزدیک و تنگاتنگ است. ماندگاری این هنرها به دو اصل مربوط است که مهمترین آن وجود هنرمندان و سپس تقاضا و مصرف از سوی مردم است.
خاموش شدن یک به یک هنرمندان صنایعدستی در یک رشته و فقدان تمایل نسلهای بعد برای اشتغال در آن زمینه و هنر در کنار صنعتی شدن زندگی شهری و لوکس شدن اسباب و لوازم مصرفی و غیرکاربردی شدن برخی محصولات هنری و دستی از جمله عواملی هستند که مرگ یا فراموشی برخی هنرهای دستی را رقم زده است.
حمایت از صنایعدستی در خطر نابودی
رشتههایی مانند رشته سیاهچادربافی هنری قدیمی در میان عشایر تمام کشور محسوب میشود و گرچه با زندگی عشایر عجین شده اما حمایت از آن و جلوگیری از نابودی و فراموشی و جایگزینی آن با دیگر تولیدات امری ضروری است.
در شهرستان دهلران که تاریخچه دیرینه در بافت سیاهچادر دارند اقدام به اجرای برنامه حمایتی و احیای هنر سیاهچادر بافی میشود، برای ماندگاری و حمایت از هنرهای دستی که منسوخ شده و یا در شرف منسوخ شدن هستند برنامهها و ایدههای نوینی در اداره میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی شهرستان در نظر است که البته نمیتوان تا قطعی شدن این برنامهها به آنها اشاره کرد.
ترویج و آموزش هنرهای صنایعدستی بین نسل جوان و ایجاد و تقویت علاقهمندی آنان به فعالیت در این عرصهها ازجمله ایدههای پیش رو برای سالهای آینده بهمنظور حفاظت و ماندگاری هنر تولید و ساخت صنایعدستی است.
با هدف حمایت از رشتهها و هنرهای دستی منسوخ شده و یا در شرف فراموشی، این رشتهها باید تحت حمایت دولت و بهرهمند از تسهیلات کمبهره روستایی باشند که این موضوع نیز در حال پیگیری است.
تعیین کاربری و موارد مصرف جدید برای سیاهچادر بافی میتواند گشایشی برای ترویج دوباره این هنر باشد که از جمله موارد مصرف آن میتوان استفاده از سیاهچادر در باغها، مراکز تفریحی و مراسم مختلف بهعنوان سقف و یا پوشش باشد که البته این یکی از کاربریهای جدید این محصول است.
پیشبینی میشود فعالیت کارگاهها آغازی باشد بر رونق دوباره این رشته صنایعدستی گرچه سیاهچادرها در گذشته فقط در زندگی دامداری و عشایری مورد استفاده قرار میگرفت اما امروزه غیر از کاربرد گذشته خود جنبه کالای لوکس هم پیدا کرده و در باغها و ویلاها نیز از آن برای پذیرایی میهمانان ویژه و در نمایشگاهها استفاده میشود.
باید فرهنگسازی برای ترویج این هنر جذاب و کاربردی و محصول مفید آن در سطح جامعه و میان نسل جوان انجام شود.
هنر سیاهچادر بافی سودمند و مفید بوده و کاربریهای متفاوتی میتواند برایش تعریف شود، این هنر به دلیل استفاده در زندگی عشایری و از میان رفتن هنرمندان بافنده آن به انزوا رفته و قبل از فراموشی کامل آن باید بیش از پیش مورد حمایت قرار گیرد.
* دکترای جامعهشناسی اقتصادی توسعه
انتهای پیام/