شاهد این مدعا وجود کتیبههای فراوانی است که در گستره وسیع شمال غرب کشف شده و دائماً در حال کشف هستند، بخش وسيعی از شمال غرب كشور در نيمه نخست هزاره اول قبل از ميلاد در انقياد دولت مقتدر اورارتو بوده است.دو قرن حضور اورارتوها در شمال غرب ايران منجر به تأثير و تأثرات فراوانی در زمينههای فرهنگی، اجتماعی، سياسی و عمرانی شده است.
از زمان شروع مطالعات اورارتوشناسی تاکنون بیش از 15 سنگنوشته مهم و دهها کتیبه کوتاهتر از پادشاهان اورارتویی در شمال غرب کشور شناسایی شده و از این میان بیشتر آنها در آذربایجان غربی بهدست آمدهاند.
به استناد مدارک موجود، ایشپوینی فرزند ساردوری، اولین شاه اورارتویی است که وارد منطقه شمالغرب ایران شده و از خود سنگنوشته برجای گذاشته است.
کتیبه ترقه در بوکان یکی از آنها است که متأسفانه بهدست قاچاقچیان از محل اصلی خود در کوه ترقه بوکان به سرقت رفته است.
ایشپوینی پس از چندی پسر خود منوا را در پادشاهی با خود شریک کرد و از این دو پادشاه در آذربایجانغربی دو کتیبه سد قلاتگاه اشنویه و کیلهشین اشنویه که متن آن در خصوص بنیانگذاری یک شهر و پیروزی در جنگ و فتح موصاصیر و قربانی برای خدای خالدی بوده برجای مانده است، منوا پسر ایشپوینی شاهی است که بهتنهایی از خود سه سنگنوشته در آذربایجان غربی برجای گذاشت.
از جمله این کتیبهها کتیبه قلاتگاه اشنویه و کتیبه عینالروم( اژدها بولاغی) اشنویه و کتیبه داشتپه میاندوآب که دو کتیبه در خصوص احداث چشمه، آبنما و اقامتگاه(یا قلعه) و یک مورد در خصوص گسترش قلمرو و فتح شهرها و قلعهها است.
از این پادشاه اورارتویی کتیبههای بسیاری در گستره حکومت اورارتو باقی است که در خصوص بناهای عمرانی و احداث چشمهها ایجاد شده که او را بهعنوان پادشاه سازندگی نشان میدهد.
101 سنگنوشته که برابر با بیش از نیمی از سنگنبشتههایی است که تا این زمان از اورارتو بهدست آمده، متعلق به دوران پادشاهی منوا است که از آن جمله 31 کتیبه مربوط به کارهای ساختمانی و 19 کتیبه مربوط به کانالهای آبرسانی است.
از پادشاهان پس از منوا یعنی آرگیشتی اول و ساردوری دوم کتیبههایی در جوانقلعه، عجبشیر، رازلیق سراب و سقندل اهر در آذربایجان شرقی برجای مانده است.
پس از آنها، رؤسای اول سه کتیبه مهم از خود در آذربایجان غربی برجای گذاشته است که از جمله کتیبه مرگه کاروان اشنویه، کتیبه محمودآباد و موانای ارومیه که به ترتیب در خصوص گسترش قلمرو و قربانی کردن به درگاه خدای شهبیتو و تثبیت حکومت اورزانا شاهک سرزمین آردینی هستند.
رؤسای اول پس از منوا، بیشترین سنگنوشتهها را از خود در آذربایجان غربی به یادگار گذاشته است، پس از رأسای اول، آرگیشتی دوم، کتیبههایی در نشتبان سراب و شیشه اهر آذربایجان شرقی ایجاد کرده است.
رأسای دوم یکی از آخرین شاهان اورارتویی است که کتیبههای مهمی از خود در بسطام قرهضیاالدین در آذربایجان غربی ایجاد کرده است.
کتیبه مهمی در خصوص احداث شهر یا قلعه بسطام(روساییـاوروـتور) شهر کوچک روسا، و دهها کتیبه کوتاهتر به روی الواح گلی، خمرهها، فلزنوشتهها و غیره از محوطه تاریخی بسطام به دست هیئت باستانشناسان آلمانی کشف شده است.
در مجموع و با بررسی این سنگنوشتهها و مضامین آنها میتوان گفت شاهان اورارتویی با ایجاد چنین کتیبههایی سعی کردهاند تا حضور سیاسی خود را در منطقه شمال غرب ایران توجیه کرده و به اثبات برسانند.
این سنگنوشتهها اسناد غیرقابل انکاری از تمایل شاهان اورارتویی به گسترش قدرت، تمایل به عمران و آبادی و مدارک متقنی بر باورهای عمیق اعتقادی این شاهان به خدایان خود بهویژه خدایان سهگانه(تثليث خدايان)، خالدی بزرگترين خدا و خدای خدایان، تیشه با خدای طوفان و شيوينی خدای خورشيد هستند.
کتیبههایی که بیش از هر مدرک دیگری، حضور اورارتوییان را برای بیش از دو قرن در شمال غرب ایران به اثبات رسانده است.
* بهروز خانمحمدی، کارشناس باستانشناسی ادارهکل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی آذربایجان غربی
انتهای پیام/