با مرضیه منصوریزاده کارشناس ارشد فرهنگ و زبانهای باستانی درباره تألیف کتاب «بیطال» و انگیزه او از نوشتن این کتاب که مورد توجه اقشار مختلف جامعه قرار گرفته و مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده است، گفتوگویی انجام دادیم که میخوانید:
انگیزه شما از نوشتن کتاب «بیطال» چه بود است؟
کتاب «بیطال» یا در اصطلاح محلی «شکستهبند» یک نوع درمان محلی است که برای رفع برخی بیماریها و آسیببهای بدنی با تهیه و تولید داروهای گیاهی محلی و فنون مخصوص جا انداختن و یا آتلبندی استخوان بدن انجام میشود . البته باید گفت که این هنر پزشکی قدیم، در گذشته بهصورت پراکنده مورد مطالعه قرار گرفته است اما آنچه در این کتاب به نگارش در آمده است بیشتر با تأکید بر فرهنگ مردم بوده و مبنای پزشکی و علمی به معنای امروزی ندارد. داستانهای شفاهی را ضبط و ثبت کردم و پس از آن با شنیدن این داستانها متوجه فرهنگ معالجه بیماران در قدیم شدم که بیطالها بهعنوان پزشکان محلی کار درمان را گاها به خوبی انجام میدادند.از همان زمان تصمیم گرفتم گوشهای از فرهنگ این مرز پرگهر را گردآوری کنم و با ملاقات زنان و مردان سالخورده، اطلاعات زندگی، روشهای معیشت فرهنگ و خاطرات گذشته آنها را جمعآوری و مکتوب کنم.
چه کسانی در نوشتن این کتاب به شما کمک کردند؟
شاید پاسخ این سوال جالب باشد، زیرا اغلب افرادی که بهعنوان بیطال فعالیت میکردند و در این راستا با من همکاری داشتند، هماکنون در قید حیات نیستند. حدود پنج سال تحقیق و مطالعه در این خصوص از افراد سالخورده که در قدیم بهعنوان بیطال فعالیت میکردند می تواند جذابیتهای خاص خودش را داشته باشد . البته این نکته را باید اضافه کنم که خیل عظیمی از مطالب از دست رفته است، زیرا افرادی که دارای تجربه بودهاند، قبل از آنکه اطلاعات خود را به کسی منتقل کنند از دنیا رفتهاند بههمین خاطر بعضی منابع محدود شده است.
بجز کتاب «بیطال» چه کتابهای دیگری نوشتهاید؟
در دهه 70 طرح مردمنگاری سرزمین را با یک گروه از کارشناسان خوب کشوری و استانی اجرا کردیم و افتخار این را داشتم که در این گروه حضور داشته باشم و همان اوایل دهه هفتاد مردمنگاری در شهرهای دشتستان، تنگستان، دشتی، کنگان و دیر انجام شد، از همان زمان دریافتم که این سرزمین دارای فرهنگ متنوع و دست نخورده و زیبا از آداب و رسوم، آیینها، ادبیات شفاهی، غذاهای محلی بینظیر، فناوری محلی، لباسهای بومی رنگارنگ، بازیها و هنرهای سنتی برخوردار است و این باعث شد که روی این موضوعات وقت بیشتری بگذارم. این اطلاعات مردمشناسی میتواند به روشن شدن گوشههای مبهم تاریخ باستانشناسی کمک شایانی کند.
کتاب دیگری به اسم هفتاد روایت کهن شامل هفتاد قصه قدیمی که دارای نکاتی اخلاقی و بیانگر روحیات، خلق و خوی مردم منطقه است به چاپ رسیده. کتابی هم در خصوص صنایع بومی منطقه که بعضاً در حال فراموشی هستند یا فراموش شدهاند را برای چاپ در نظر گرفتهایم، تحقیقات اولیه را بهنام گبه انجام دادهایم که در نوبت گرفتن مجوز برای انتشار است.
کتاب دیگری هم درباره فرهنگ دریانوردی و کشاورزی سنتی می خواهم بنویسم که تحقیقات میدانی آن در حال انجام است. با توجه به آسیبشناسی انجام شده، از آنجا که موضوعات بهصورت تحقیق از فرهنگ عامه است به طور قطع مخاطبان زیادی خواهد داشت. مردم با آنها احساس یگانگی کرده و زندگی بومی و خاطرات گذشته را برای آنها زنده میکند.برای تألیف این کتاب از همه قشر تحقیقات میدانی گستردهای شده است، به طور مثال در خصوص فعالیت ماماهای محلی (قابله)، درمانگری با داروهای گیاهی تحقیقات شده و با افرادی که در این زمینه فعالیت داشتند، مصاحبه شده است.
موضوع دیگری هست که به آن اشاره کنید؟
برای تحقیق و پژوهش در فرهنگ عامه باید به کار عشق ورزید، همینطور دغدغه حفظ فرهنگ بومی را داشت، چون تحقیقات بیشتر میدانی هستند. این نوع کار مستلزم صرف وقت و هزینه زیادی است و ارتباط گرفتن با کسانی که مطلع هستند کاری بسیار طاقت فرسا است. فقط عشق و علاقه است که هر نویسنده در کتاب خود به کار میبندد و با این روش میتوان کار فاخری ارائه داد.
انتهای پیام/