ویژگی‌های وقف‌نامه قاضی رکن‌‏الدین عمیدالملک سمنانی

در میان اسناد خاندان هاشمی سمنان وقف‌نامه کهنی از قرن نهم هجری وجود دارد که با توجه به کمبود اسناد پیش از دوره صفوی، به‌ویژه برای مطالعات تاریخ وقف ایران دارای ارزش و اهمیت بسیار است.

واقف این سند، قاضی رکن‌الدین عمیدالملک سمنانی است و تاریخ آن 890 هجری قمری است. اسم و نسب کامل واقف را این‌گونه می‌توان نام برد: «قاضی رکن‏‌الدین عمید‌الملک بن محسن بن عبدالصمد بن حسن السمنانی». او بانی و آبادکننده منطقه رکن‌‏آباد، خانقاه رکن‌‏آباد و خانقاه طغانیه در محله اسفنجان و کاریزهای متعدد در محله‌های متعدد سمنان در دوره تیموری بود.

این وقف‌نامه برای شناخت رجال، خانقاه، نظام آبیاری، وضع مالی و طرز تفکر یک قاضی در شهر سمنان و حتی شناخت حدود اربعه شهر در دوره‏ تیموری حائز اهمیت است.

این وقف‏‌نامه به خط نسخ و برخی از کلمات به خط ثلث و به‌صورت طومار و از الصاق یازده قطعه کاغذ به‌ وجود آمده است. اندازه کامل آن به طول پنج متر و 47 سانتی‏متر است. البته اندازه این 11 قطعه یکسان نیست و اندازه‌های متفاوتی دارند.

 براساس سجل ممهور واقف و استفاده از «موضع مهر» در ذیل برخی سجلات صدر و حاشیه، به راحتی می‌‏توان متوجه شد که این نسخه، سوادی از روی اصل وقفیه است. این سواد طوماری که در زمان حیات واقف و به خط او نگاشته شده، نسخه‌ای است که بیست سال بعد از تحریر سند اصلی، استکتاب شده است. چون یکی از شرایط ذکر شده در این وقف‌نامه، تعیین زمان‌‏بندی برای استکتاب گاه به گاه وقفیه بوده است:

«... و شرط دیگر آن‌که هر بیست سال این وقفیه را تجدید کنند تا اگر حدود موقوفات به واسطه‏ فترات زمان و انتقالات محدود علیها متغیر شده باشد ظاهر و مبین شود و به سجل قضات اسلام  و شهود عدول رسانند.»

واقف هدف از این کار را دگرگونی اسامی یا قرائت زمان و تحول اسامی جغرافیایی اعلام کرده است.

به هر روی اختلاف زمان‏‌بندی‏‌های هر دوره را می‌‏توان به تحول اسامی، مرغوبی و نامرغوبی جنس کاغذ، جنس مرکب، اندازه قلم، تحول خط و تفاوت نسل‏‌ها و نوزایی رجال جدید ناشی از دگرگونی‏‌های سیاسی و شرایط اقلیمی و شیوه نگهداری سند نسبت داد. هم‏چنین بروز اختلافات بین ناظر و متولی، اختلافات بین موقوف علیهم، اختلاف‌های بین متولی و مستأجرها، مراجعه به فقهای این شهر و آن شهر نیز خواه ناخواه به استنساخ و تکثیر وقف‌‏نامه‏‌ها دامن می‏‌زده است. البته چنان‌که وقفیه‏ قاضی عمیدالملک آشکار می‏‌سازد، این استکتاب صرفا یک پیک‌‏برداری ساده نبوده است، بلکه حضار و عدول مجلس پس از استنساخ، آن را با عبارتی از قبیل «سواد مطابق اصل است.» تصدیق می‏‌کرده‏‌اند.

وجود شرط اعظم در متن وقف‌نامه و نص صریح آن در وقفیه دال بر این موضوع است که قاضی عمیدالملک از قدرت و روابط خود استفاده کرده و احکام و فرمان‌های لازم را مبنی بر معافیت مالیاتی موقوفات کسب کرده بود:

«... و تکالیف دیوانی اگر احکام سلاطین که این فقیر حاصل کرده که مطلقا تکالیف دیوانی نباشد.» 

مسلما او نگران آینده بوده که حکام و سلطان‌های دوره‏‌های بعدی برای آن‌ها اهمیتی قائل نشوند و وقعی نگذارند. لذا به عنوان شرط ضمن عقد، «شرط اعظم» را نیز به نص سند، اضافه کرده است:

«... و نگذارند که از دیوان یا حکام سمنان به ایشان مضرتی رسد و مطالبه و تکلیف واقع شود ... و موقوفات مذکور را "شرط اعظم" آن که هیچ حاکم و صدر و قاضی و متولی عام در این موقوفات به‌ هیچ‌وجه من‌الوجوه مدخل نکند و محاسبه و نسخه جمع و خرج از موقوفه علیهم نطلبد.»

چنان که ملاحظه می‏‌شود، براساس «شرط اعظم»، متولی عالی‏‌ترین مقام دست‏‌اندرکار موقوفه است و هیچ مقام دیوانی حق ندارد در کار او دخالت کند. به عبارتی واقف به صراحت، دیوانیان عالی‌رتبه و دون‌پایه را در حد توان و فرصتی که برای آن‌ها پیش می‏‌آمده از دخالت در امور موقوفه برحذر داشته است. آن‌ها با استفاده از حیل شرعیه، تفسیری مطابق میل خود به عمل می‌‏آوردند تا زمینه را برای مداخله و سوء‌استفاده‌‏های‌شان در موقوفات ریز و درشت فراهم کنند.

این مداخله‌ها هم‏چنین آشکار می‏‌سازند که دیوانیان، موقوفات را به‌عنوان منابع مالی بادآورده و قابل اهمیت می‏‌دانستند.  چنین شرطی نه تنها در وقفیه‌‏های سمنان بلکه در فارس، یزد و کرمان که از نظر زمانی قبل از وقفیه‏ قاضی عمیدالملک تحریر شده‌‏اند نیز وجود داشته است.

نکته مهم دیگر در وقف‌نامه عمیدالملک تنظیم نسخه هم‌سنگ است. این رسم در دوره‏ تیموری وجود داشته است. «نسخه هم‌سنگ» به این معنی است که از یک سند، یک یا چند نسخه همانند تهیه می‌‏شده است. به عبارتی حضار مجلس بیش از یک نسخه را در یک مجلس تصدیق می‏‌کرده‌‏اند و همه در حکم واحد والاصل بوده است.

 وقفیه قاضی عمیدالملک نمونه ممتازی از وقفیه‌‏نویسی توسط یکی از قاضی‌های دوره‏ تیموری ساکن در سمنان است. ابدیت وقف و تکثیر گاه‏ به‏ گاه وقفیه و ارسال آن در ازمنه و نزد رجال هر شهر، در انتقال تکنیک‏‌های نگارش و شروط ضمن عقد به مراتب بیش از دستورنامه‌‏ها در شکل‏‌دهی ذهنی محرران شرعیات و واقفان، کارساز و مؤثر بوده است.

وقف‌نامه عمید الملک سمنانی به شماره 1588 در فهرست میراث ملی کشور به ثبت رسیده است.

 

گزارش از سروش هاشمی، پژوهشگر میراث‌فرهنگی و کارشناس مسئول حفظ و احیای اداره کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان سمنان

انتهای پیام/

کد خبر 1399082151

برچسب‌ها