ردپای زنان در معماری سنتی قشم

اگر معماری را به تجسم و شکل‌دهی فضای زندگی و روابط انسان‌ها در طول تاریخ تعریف کنیم، روابط و فضاهای ایجادشده و روابط آن با انسان، امکانات موجود و ملاک‌های زمان و مکان اهمیت بسیاری می‌یابد. برای رسیدن به نقش زنان در معماری سنتی قشم لازم است تعریفی جامع از معماری و معماری سنتی ارائه شود؛ آن‌گاه بستر زمانی و مکانی آن و نقش و جایگاه زن در آن بستر بررسی شود.

معماری به‌عنوان اجتماعی‌ترین هنر بشری با فضای اطراف انسان مرتبط است به همین دلیل نمی‌توان جدای از انسان و نقش و جایگاه او تصورش کرد. موضوع معماری درباره فضاست و تعاریف مختلفی که تاکنون از این واژه ارائه شده است، اغلب به گونه‌ای بر اهمیت فضا در آن تاکید می‌کنند به طوری که وجه مشترک بسیاری از این تعاریف، فن شکل‌دهی فضایی است. موضوع اصلی این شکل دهی فضایی، این است که چگونه فضا را با استفاده از انواع مصالح و روش‌های مختلف و البته نیاز، سازمان‌دهی کنیم.

معماری زبان گویای زمانه

معماری همواره غنی‌ترین مفهومی است که بیانگر فرهنگ و تمدن دوران شکل‌یابی و شکل‌دهی فضایی است. از دیدگاه فرهنگ، معماری فرایندی است از علم، هنر، ذوق، اعتقاد، ایمان و مهارت‌های خاص که در راستای تمدن و در رهگذر تاریخ می‌توان آن را زبان گویای زمانه خویش دانست؛ اما اگر به دنبال تعریف معماری سنتی باشیم، متوجه می‌شویم که همه مفهوم آن را می‌دانند و کسی نمی‌پرسد معماری سنتی چیست؟ ولی اگر عمیق‌تر به موضوع فکر کنیم یا از افراد تعریفی دقیق از آن بخواهیم هر کسی از ظن خود این عبارت را معنی می‌کند، نتیجه سخن این که تعریف واحدی از آن وجود ندارد.

در تقسیم بندی‌های موجود برای معماری توجه به این ملاک‌ها اهمیت فوق العاده‌ای دارد، مصالح به‌کار‌رفته، کاربری بنا، فرم ساختمان و غیره. اما آیا می‌توان با این ملاک‌ها معماری سنتی را از سایر تقسیم بندی معماری جدا کرد؟ خیر، با این ملاک‌ها نمی توان محدوده معماری سنتی را مشخص کرد. پس لازم است به دنبال ملاک‌های دیگری باشیم که بتوانند محدوده مشخصی را برای معماری سنتی تشکیل دهند. مهمترین واژگانی که از پی معماری سنتی به ذهن ما خطور می‌کند می‌تواند این واژه‌ها باشد، معماری تاریخی، معماری کهنه و یا قدیمی، معماری اصیل، معماری محلی، معماری خودی، معماری با هویت و... هر کدام از آنها را می‌توان تعریف کرد، اما جمع‌بندی‌ای که ما می‌توانیم از واژگانی که به دنبال معماری سنتی به ذهن ما خطور می‌کند داشته باشیم این است که در معماری سنتی عواملی دیگر و فراتر از کاربری بنا، مصالح به کار رفته و فرم و شکل بنا تاثیرگذار هستند. این عوامل  عبارتند از زمان، مکان، مهارت در اسلوبی خاص، فرهنگ و دین، البته اگر دین را جدا از مقوله فرهنگ بدانیم. اما این چهار عامل همیشگی نیستند و شاید تغییر کنند و جای خود را به عواملی دیگر بدهند.

معماری سنتی محصول روش سنتی در طراحی و ساخت

سنت کلمه دومی است که اگر به تعریف و معانی آن نگاه کنیم آن چه در این زمینه می‌تواند حاصل شود این است، همان دست به دست شدن تمام چیزهایی که جامعه در یک دوره زمانی خاص دارد و یا چیزهایی که قبل از آن در جامعه بوده و الان هم هست. به تعریفی عامیانه‌تر، سنت، مفهومی کلی است که دامنه شمول آن  قوانین، فلسفه، سیاست و حکومت را شامل می‌شود.

با این مقدمه حال می‌توانیم تعریفی جامع و قابل پذیرش برای عموم از معماری سنتی ارائه دهیم.

معماری سنتی به نوعی از معماری گفته می‌شود که محصول روشی سنتی در طراحی و ساخت است، دارای الگوهایی است که در طول زمان دست به دست شده و استمرار یافته و تبلور فرهنگ جامعه است که با معنا و با ارزش هستند و از نوعی قداست برخوردارند.

قداست معماران در جامعه سنتی قشم

با این تعریف در جامعه سنتی قشم معماران گاهی همانند روحانیون مذهبی از پایگاه و قداستی برخوردار بودند که سایر مردم این ویژگی را نداشتند.

معماری در طول تاریخ همواره بازتاب خصوصیات فرهنگی و اجتماعی یک جامعه بوده است. نیاز انسان و نوع بینش او در انتخاب روش برای رفع نیازها در ایجاد و شکل دهی فضایی موثر بوده و هست؛ علاوه بر نیاز و بینش، جایگاه افراد نیز در این شکل دهی اهمیت بسیار داشته و دارد؛ به نحوی که انسان‌ها بر اساس جایگاهی که در جامعه داشته‌اند نقش‌های متفاوتی را در این فضاسازی اطراف خود ایفا کرده‌اند. حال اگر بخواهیم یکی از عوامل مهم در این جایگاه‌ها را معرفی کنیم جنسیت انسان‌ها است.

نقش جنسیت در شکل‌دهی معماری

در طول تاریخ جنسیت نقش مهمی در شکل دهی فضایی (معماری) ایفا کرده است. در جوامع مردسالار عرصه برای زنان در این مقوله تنگ تر بوده و همواره جایگاه زنان و نقش‌های مربوط به این جایگاه نازل‌تر از مردان بوده است. اما هیچ کس نمی‌تواند بگوید حتی در این جوامع، زنان در شکل دهی معماری بی تاثیر بوده و نقشی نداشته‌اند. نیاز، اصلی‌ترین عامل برای شکل‌دهی فضایی و پیوند دهنده مرد و زن در این مبحث است و شاید در معماری، جنسیت با نیاز این دو به همدیگر در خلق فضاهای جدید اهمیت بیشتری به خود بگیرد. گاهی وقت‌ها نقش زنان و نظر آنها در این مقوله نقشی اعتراضی علیه جامعه مردسالار است، که خواستار سهم بیشتر از گذشته و اثبات وجود خویش بوده است. در هر صورت نقش زنان از جایگاه جنسیتی در معماری در همه جوامع با توجه به قوانین مردسالارانه، زن سالارانه و لیبرال متفاوت و غیرقابل انکار است.

معمولا شمار زنان هر جامعه‌ای به تعداد مردان آن جامعه است و بی شک هر چه تعداد زنان و شمار جمعیت آنها، در طی زمان افزایش می‌یابد، میزان اثر گذاریشان بر این شکل دهی بیشتر می‌شود.

زنان قشم در بستر زمان (تاریخ) و از حیث تعداد، دوره‌های مختلفی را سپری کرده‌اند. در چندین دوره جمعیت زنان افزایش چشمگیری داشته و در پاره‌ای مواقع حتی از مردان بیشتر بوده است. در دوره‌هایی از تاریخ که بر اثر جنگ و خونریزی مردان قربانی تیغ تیز فاتحان شده‌اند و یا به دلیل سیاست‌های مذهبی و جمعیتی جزیره پناهگاه مهاجرانی از سرزمین مادر بوده است. چند نمونه از آنها شامل دوره پیروزی اعراب مسلمان بر ساسانیان (نقش دین در مهاجرت)، دوره حمله مغول‌ها و نوادگانشان (حفظ جان و مال در مهاجرت)، دوره صفویه (نقش مذهب در مهاجرت) و دوره پهلوی (سیاست های جمعیتی) می‌شود.

آب، عنصری مهم در شکل دهی فضاهای جزایر

در هر مهاجرتی معمولا دستاوردهای یک قوم نیز به میزبانان و پذیرفتگان منتقل می‌شد. نمونه این دستاوردها ساخت بادگیر و ایجاد تغییرات در نحوه ساخت آن به دست معماران جزیره است. در تعریف معماری سنتی گفته شد نوعی از معماری که استمرار یافته و دست به دست شده است. حال اگر بخواهیم موضوعی را مطرح کنیم که نقش زن و مرد در آن در طول تاریخ این خطه در شکل دهی فضاها موثر بوده، مسئله آب است. شاید از نمونه‌های معماری دوره مادها چیزی به جز غار خربس (این نوع معماری تداوم و استمرار نداشته) باقی نمانده، ولی آب موضوعی است که نقش زن را در معماری به خوبی مشخص می‌کند. هیچ با خود فکر کرده‌ایم که چرا عمق چاه‌های تلا در بندر لافت کم است؟ شاید برای راحتی و آسایش زنانی بوده که برای بالا کشیدن آب از این چاه‌ها متحمل مشقت زیاد نشوند و آب مورد نیاز خانه‌های خود را تامین کنند. یکی از کارهای رایج زنان قشمی در گذشته همین بوده است. مثلا ورودی های آب انبارها (برکه) را در نظر بگیرید، چرا همیشه دو در یا بیشتر و به صورت قرینه و زوج دیده می‌شود؟ آیا نمی‌تواند به این نکته اشاره داشته باشد که برای حفظ حرمت زنان و برای برداشت آب به دست آنان ایجاد شده است. اگر به لحاظ تاریخی به این قضیه نگاه کنیم آب از دوره هخامنشیان و خصوصا ساسانیان عنصری مهم در شکل دهی فضاهای جزایر و به خصوص قشم بوده است.

تاثیر حجله‌بندی خانه عروس در معماری سنتی

حجله‌بندی و آینه‌کاری خانه عروس یکی دیگر از تاثیرات زنان در معماری سنتی است که برگرفته از تاریخ ایران باستان است. همان طور که قبلا هم در تعریف معماری گفته شد هر گونه شکل‌دهی فضایی را معماری می‌گویند، پس حجله یک نمونه شکل‌دهی مقدس، مستمر و ارزشی است. هر چند حجله واژه‌ای عربی است ولی ریشه در فرهنگ ایرانی دارد. وجود تعداد زیاد آینه در حجله و  وجود رنگ‌های مختلف و شاد همگی نشانه‌ای از ایرانی بودن این فضا است. جالب است که هنوز در مراسم عقد ایرانی‌ها از آینه استفاده می‌کنند و هنوز زرتشتیان لباس‌های رنگی، شاد و سنتی در جشن‌های خود بر تن می‌کنند که شباهت بسیاری به رنگ پارچه‌های مورد استفاده در حجله دارد.

با ورود اسلام به این خطه و تاکید اسلام بر حفظ حریم و حرمت زنان، فضاها نیز دست خوش تغییراتی می‌شوند. برای بررسی بهتر لازم است بیان کنیم آن معماری ارزشی که قداست داشته و استمرار یافته و نقش زنان در آن پررنگ تر بوده به دوره ورود اسلام به جزیره برمی‌گردد.

برای درک بهتر نقش زنان در معماری، جامعه و زنان روزگار گذشته جزیره را از حدود پانصد سال پیش تصور می‌کنیم، جامعه‌ای سنتی و به شدت مرد سالار، تعدد زوجات و افزایش زاد و ولد، ایجاد فضاهای جدیدی را سبب می‌شود. سهولت امر طلاق و ازدواج خود مسئله‌ای دیگر است که برای زنان، فرصت‌های زیادی برای ازدواج پیش می‌آورد. مرد نان‌آور خانه است و پیشه او در ارتباط با دریاست، داشتن فرزند پسر به دو دلیل امری مهم و ارزشی به حساب می‌آید، یکی این که می‌تواند هم پای پدر کار کند و دیگری تداوم نسل. قحطی و مرض تنگناهای زیادی را برای جامعه ایجاد می‌کند و موقعیت جزیره‌ای و ارتباطی به گونه‌ای است که مهمانانی خوانده یا ناخوانده به این جامعه وارد می‌شوند؛ پس امنیت برای آنان چالشی همیشگی است، به خصوص که کار مردان با دریاست و در پاره‌ای موارد خانه‌ها بدون مرد و نگهبان می‌ماند. پس لازم است فضاها برای بالا بردن امنیت زنان ایجاد شود. باورهای دینی در بین مردم ریشه‌های عمیقی دارد و تعصب و غیرتی را در مردان ایجاد کرده که برای حفظ ارزش‌های خود تغییراتی را در فضاها ایجاد می‌کنند.

\"\"

ایجاد حریم برای صیانت از زنان

نتیجه‌ای که از تصویرسازی بالا حاصل می‌شود را می‌توان این گونه بیان کرد، در معماری سنتی قشم ردپای زنان قشمی و نقش آنها را نمی‌توان نادیده گرفت؛ زن در این جامعه عنصری مهم به حساب می‌آید و قاعدتاً به خاطر او و وجود همیشگی او در این فضا و نیز نوع نگرش به او تغییرات زیادی در این شکل دهی ایجاد شده است. در ادامه برای بررسی بیشتر به چند مورد از عواملی که نقش زنان در معماری سنتی قشم را پررنگ تر کرده، اشاره می‌شود.

در جامعه‌ای مردسالار مفاهیمی چون حریم، حرمت و امنیت را تصور کنید. به سادگی می‌توان نشانه‌هایی از این عناصر را در حفظ و پاسداشت این گوهر (زن) در هر خانه قشمی و معماری سنتی قشم پیدا کرد. جوامع مختلف بر حسب فرهنگ‌های متفاوت خود، نقش‌های متفاوتی را به زن و مرد نسبت داده‌اند؛ در غالب موارد، به جز در بعضی جوامع مادرسالار گذشته، جایگاه زن و نقش‌های مربوط به این جایگاه نازل‌تر از مردان بوده است.

از سوی دیگر نیاز به حضور در فضا برای همه امری ضروری است و این نیاز برای زنان قشمی به علت حضور همیشگی در این فضا ضروری‌تر به نظر می‌رسد. تمام ساختارها در این محیط نشان از ایجاد حریم برای صیانت از زنان و ایجاد آرامش و رفاه برای آنان بوده است. برای نمونه می‌توان به دیوارهای پرده مانند در جلوی در ورودی حیاط خان‌ها اشاره کرد. این دیوارها در فضای داخلی حیاط ساخته م‌شود تا شخصی که در جلوی در قرار گرفته نتواند داخل حیاط را ببیند. همچنین می‌توان وجود فضاهایی به نام مَیلِس (مجلس) جدا و مستقل از اندرونی خانه‌ها برای پذیرایی از مهمان‌ها را در معماری سنتی قشم یادآور شد. حال اگر دین و مذهب را به این قضیه اضافه کنیم، پیچیدگی و تاثیر زن در معماری سنتی قشم مشخص تر می‌شود. در معماری سنتی قشم زنان، به عنوان نیمی از جمعیت جامعه و ساکن در این فضاها، همواره عامل موثری بوده‌اند.

از قدیم یکی از نقش‌های زنان در جامعه قشم، آشپزی کردن و فرآوری مواد موجود در خانه برای استفاده دیگران بوده و این نقش تاکنون نیز ادامه دارد، ایجاد فضاهایی برای پخت و پز و تنور برای پخت نان در خانه یا حیاط به خواست و نظر زنان صورت می‌گرفته است.

تغییرات در معماری دستخوش سیاست‌های دولتمردان

تاریخ یکی دیگر عوامل تاثیرگذار در معماری قشم محسوب می‌شود. بی‌شک سیاست‌های دولتمردان در گذشته، معماری و جایگاه افراد را دست خوش تغییراتی کرده است. برای نمونه می‌توان به قانون کشف حجاب اشاره کرد. مردان برای حفظ حرمت، کرامت و حجاب زن‌ها و برای در امان ماندن از دست ماموران حکومتی بر روی کوچه‌ها در و چارچوبی قرار می‌دادند تا عوامل حکومت نتوانند به آن وارد شوند، و این فضاها را به صورت حیاطی برای چند خانه در می‌آوردند، نمونه‌های این چنینی در خود شهر قشم بسیار است.

جزیره قشم با قرار گرفتن در دهانه تنگه هرمز در طول تاریخ همواره پذیرای مردمانی از اطراف و اکناف دنیا بوده؛ گاهی این مهمانان چشم طمع به این خاک داشتند و گاهی برای به دست آوردن روزی وارد این خاک می‌شدند. این موضوع سبب شده بود مسئله امنیت مخصوصا برای زنان اهمیتی فوق‌العاده یابد. برای رفع این مشکل، شکل و چیدمان خانه‌ها دستخوش تغییراتی شده است. اگر خوب به روستاها و نحوه قرارگیری خانه‌ها بنگریم خانه‌هایی به هم چسبیده با کوچه‌هایی باریک را مشاهده می‌کنیم که امکان دفاع از این فضاها را برای زنان در کنار مردان فراهم کرده است.

حضور زنان باعث آرامش و آسایش در فضاهای مردساخت

اگر زن به عنوان کاربر فضا در نظر گرفته شود اهمیت ایده‌های زیباشناسی اثر، کم‌تر از امنیت، حفظ حریم و نحوه تعامل او در این فضا نخواهد بود. معماری با ظرافت و لطافت همراه است و چون زنان از لطافت بیشتری برخوردارند پس به طور حتم با حضور آنان در فضاهای مردساخت، این فضاها تعدیل شده و موجب آرامش و آسایش همگانی را فراهم می‌کند. زنان به واسطه طبع لطیف خود همیشه برای زیبایی و تمیزی فضاها تلاش کرده‌اند. برای مثال در گذشته دوغابی که از نوعی گل مخصوص درست می‌شد را به دیوار داخلی فضای خانه‌های گلی می‌پاشیدند، که این امر هم سفیدی و تمیزی دیوار و هم بوی مطبوع و دلپذیر سراسر فضا را سبب می‌شد. در روستاهای قشم فراهم آوردن گل و تهیه این دوغاب و پاشیدن آن به دیوار داخلی خانه‌ها همواره از وظایف زنان بوده است.

اما نکته‌ای که هرگز نباید فراموش کرد ساخت بناهایی است که به خواست زنان ایجاد شده‌اند. این بناها که گاهی تصور می‌شود برای سهم خواهی و یا اعتراض به نقش بیش از حد مردان در معماری باشد به بهانه‌های دینی و مذهبی (نذر یا گشایش کار) ساخته شده که در معماری سنتی قشم نمونه‌های فراوانی دارند. نمونه چنین فضاهایی آب انبارها (برکه‌ها)، مساجد و بناهای عام المنفعه‌ای است که به خواست زنان بنا شده و نام زنی را با خود به همراه دارد.

بی‌شک یکی از عواملی که بین نسل حاضر و گذشته ارتباط برقرار می‌کند معماری است. بازگشت به شیوه‌های زندگی گذشتگان میسر نیست و مسلما شیوه و چگونگی زندگی گذشتگان جوابگوی شرایط زندگی امروز نخواهد بود اما درک و دانستن ارتباط عناصری که سبب شکل‌دهی شده‌اند لازم و ضروری است چرا که در تجربه گذشتگان آگاهی نهفته است. در معماری کنونی جزیره قشم نقش زنان با وجود امکان تحصیل دختران در رشته معماری و امکانات آموزشی موجود، از گذشته کمتر شده و تنها به طراحی فضای داخلی و تزئینات داخلی کاهش پیدا کرده است.

* گزارش از محمد نگهبان/ کارشناس تغییرات آب و هوایی

انتهای پیام/

کد خبر 139909045

برچسب‌ها