شهرموزه‌ کنگ، روایتی از میراث زنده یک شهر

تجربه زیست هر شهر نشان‌دهنده‌ دریافت‌ها و منظرهای مشترک جامعه محلی آن است. منظری که به‌واسطه تعامل با محیط‌زیست و گذر در طول زمان حاصل شده است. آنچه یک شهر را شهر می‌سازد همین تجربه منحصربه‌فرد است، تجربه‌ای که فقط در آن شهر می‌توانست حاصل شود و سبب تمایز آن از دیگر شهرها می‌شود.

هویت شهری همان چیزی است که سرمایه و ارزش شهر محسوب می‌شود، آنچه یک شهر را پایدار می‌سازد توجه به همین ارزش‌ها و سرمایه‌های فرهنگی و اجتماعی است که می‌توان از آن به‌عنوان کیفیت شهر یا میراث شهری نام برد. اما باید در نظر داشت که میراث‌ شهر روی به گذشته ندارد تا شهر را به یک پدیده خاطره‌ای و نوستالژیک تبدیل کند بلکه میراث شهر در واقع آنی است که در قلب شهر وجود دارد و آن را زنده نگه می‌دارد همچون ریشه‌ای فرهنگی، این ریشه‌ فرهنگی برآمده از نسبت شهر با بسترهای خود است. همچون تنه درختی که تناور و استوارتر شده است. 

میراث شهر سرمایه‌ای است که به بالندگی آن شهر کمک می‌کند و هر شهر سرمایه خود را در هرلحظه و موقعیت بازخوانی می‌کند تا بتواند در همان موقعیت به کارگیرد. این‌گونه است که میراث شهر همچون خود شهر قطور می‌شود و بر آن افزوده می‌شود و هرچقدر میراث شهر بیشتر و محکم‌تر می‌شود، شهر می‌تواند به دوام بیشتری دست یابد. در کنار این ثبات میراث شهر باعث پویایی می‌شود و ازاین‌رو میراث‌های هر شهر باعث تکاپو و زایندگی آن می‌شوند. حال اگر میراث‌های شهری را دریابیم، چشمه زاینده فرهنگ و حیات آن شهر را دریافته‌ایم و دریافت آن وقتی است که بتوان آن را در ساحت پویایی و زایندگی شهر به کار برد. مهم‌ترین چالش میراث‌های شهری هم دست‌یابی به نقش و کارکرد پویای امروزی است.

کنگ، شهری است که از جهات مختلفی در مجموعه شهرهای ساحلی خلیج‌فارس قابل توجه است. از سویی پیشینه قابل‌توجهی را از گذشته تاریخی خلیج‌فارس با خود دارد، از سوی دیگر این شهر روایتگر بخشی از میراث دریانوردی اهالی خلیج‌فارس است که هنوز در خاطره جمعی مشترک شهروندانش زنده است. در کنار میراث دریانوردی می‌توان شاهد یادگارهایی از صیادی سنتی منطقه نیز بود که گویای نسبت مردمان کنگ با دریا است. همین نسبت است که منظر فرهنگی کنگ را شکل داده است. منظری که حاصل تعامل اهالی کنگ با طبیعت هم‌جوارشان در طول زمان است. منظری که حیطه‌های دریا، ساحل و بافت شهری را به هم پیوند می‌دهد. این پیوند تنها در صورت ارتباطی آن‌ها نیست بلکه باورها و سنت‌هایی است که از هر سو زاده شده و به دیگر سو جاری می‌شود.   

از دریا به ساحل و از ساحل به خانه‌ها می‌رود و زندگی از خانه به ساحل و از ساحل بر روی امواج تا دورها می‌رود. این تداوم زندگی در دو سو را می‌توان در باورها و خاطره‌ها و آیین‌ها مشاهده کرد. اما یادمان باشد که خاطره‌ها باید زنده باشند و تا منتقل شوند و بر انباشت خاطره‌های جمعی افزوده می‌شود و باورها در موقعیت دگرگونی و چالش‌ها قرار دارند.

داشته فرهنگی دیگر کنگ بافت تاریخی آن یعنی مجموعه معماری آن است. مجموعه به‌هم‌پیوسته که می‌تواند فراتر از خود روایت معماری از بین رفته پهنه گسترده‌تری از حوزه جنوب ایران و خلیج‌فارس باشد. همین بافت محفوظ مانده سبب می‌شود که بتوان تصور بهتری از یک شهر کامل در ساحل تاریخی خلیج‌فارس را داشت. اما باید در نظر داشت که بافت تاریخی و منظر فرهنگی بدون سازندگانش یعنی مردمان ، دچار نقصان است و نمی‌تواند روایت کاملی داشته باشد.

معماری به‌تنهایی یک داستان کامل نیست و درواقع آنچه داستان کنگ و تجربه‌هایش را می‌سازد حضور و شیوه‌ زیست مردمانش در میانه‌ همین نقش‌های معمارانه و محیط‌زیستی است. این‌گونه است که کنگ را باید بویید، کنگ را باید چشید، کنگ را باید شنید تا بتوان تصویر درست و روایت کاملی از آن را به دست آورد. همین چشیدن‌ها، بوییدن‌ها و شنیدن‌ها یک فرصت و یک سرمایه برای کنگ است. سرمایه‌ای که حاصل تمایزها و تجربه‌های اختصاصی آن است.

از سوی دیگر سرمایه‌ کنگ تنها خاطره‌های دور و یا افسانه‌ای آن نیست بلکه پدیده‌ای چون فیلم سینمایی ناخدا خورشید هم که حالا از سی‌سالگی عبور کرده است نیز سرمایه و خاطره جمعی یا اعتبار این شهر به حساب می‌آید. فیلمی که خود گویای تعامل بینفرهنگی و یا سندیت برهه‌ای از تاریخ معاصر کنگ است. همان‌گونه که ناخدا خورشید خاطره و ارزشی برای کنگ محسوب می‌شود، دستاوردهای جدیدتری که قابلیت پذیرش عمومی و ماندگاری روایی دارند نیز در این زمره قرار می‌گیرند.

همه‌ آنچه به‌عنوان سرمایه و میراث کنگ برشمرده شد یک فرصت است که می‌تواند آن‌ها را به یک قطب پویا در حوزه فرهنگ و گردشگری تبدیل کند. این تبدیل اما نباید در شمایلی تفکیکی صورت بپذیرد که بخواهد داشته‌هایی را از نگاهی تک‌وجهی ببیند بلکه تمام ارزش و فرصت آن‌ها در مجموعه بودنشان است. مجموعه فرهنگی که در نسبت با طبیعت همچون یک اکوسیستم انسانی است. فرصت این ادراک یک بهره و رویکرد است که به شیوه روایتگری و تجربه‌گرایانه حاصل می‌شود. همین رویکرد روایت‌گرایانه و تجربه­‌گرایانه سبب می‌شود تا تمام شهر کنگ بتواند در ساحت موزه‌ای قرار گیرد و بتوان آن را همچون یک بافت‌موزه یا شهرموزه با نظام اکوموزه‌ای مورد توجه قرار داد. این نظامی است که حیات فرهنگی کنگ را موضوع خود دانسته و توسعه و پویایی آن را به‌واسطه جامعه محلی به پیش می‌برد و جامعه‌ای که دیگر ابژه گردشگری نیستند بلکه خود مخاطب و مجری یک برنامه فرهنگی و اجتماعی محسوب می‌شوند.

برای رسیدن به چنین چشم‌اندازی باید کنگ را بازشناخت. شناختی که از دریچه چنین منظری به‌دست می‌آید. شناختی که ما را به دسته‌بندی جنبه‌های مختلف اکوسیستم فرهنگی کنگ برساند و بتواند نشان دهد که این نظام چگونه ساختاری دارد و عناصر آن چگونه با هم در ارتباط هستند و این نظام و ارتباط را بتوان در ساحت امروزی فعال کرد.

یادمان باشد که فعال‌سازی و بهره‌گیری از میراث کنگ نه تنها سبب انتفاع خود کنگ خواهد شد بلکه می‌تواند تمام پهنه‌های هم‌جوار را به پویایی برساند و تحت تأثیر قرار دهد.

انتهای پیام/

کد خبر 1399092520

برچسب‌ها