امروزه صنعت گردشگری یکی از منابع درآمدی حائز اهمیت برای بسیاری از کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه در نظر گرفته میشود. این صنعت در سالهای اخیر جایگاه ویژهای یافته است و باید نگاه دقیقتری به فرهنگ، که نقش اساسی در رشد و شکوفایی و توسعه گردشگری داشته و زیربنای توسعه این صنعت است، داشت.
واژه فرهنگ یا (culture) ریشه در زبان کلاسیک لاتین دارد و ابتدا در آلمان بهکار برده شده است اما با معنایی متفاوت با آنچه ما امروز از آن استفاده میکنیم و به معنی کشت و کار و بهسازی.
پدید آمدن مفهوم پیشرفت در تاریخ موجب پیدایش مفهومی جدید برای فرهنگ شد، فرهنگ در زبان فارسی مرکب از دو جزء فر و هنگ از ریشه اوستایی ثنگ به معنی کشیدن، قصد و آهنگ است. یکی از تعاریفی که از طرف سازمان آموزشی علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد (یونسکو) در مورد فرهنگ گفته شده است بیان میکند که فرهنگ به مجموعه پیچیده از خصوصیات رفتاری فکری و مادی و غیرمادی اطلاق میشود که شاخص یک جامعه یا گروه اجتماعی است و این استدلال فرای هنر و آثار ادبی است، به طوری که اشکال زندگی، نوع ساخت و ساز، رسومات، قوانین و همچنین ارزش،ها، نظامات و اعتقادات جامعه را شامل میشود.
فرهنگ و تمدن کهن کشورمان در برگیرنده گنجینهای غنی از آداب، رسوم، اقوام، ادیان و همچنین ادبیات و اسطورهها و معماری خاص خود است، از این رو فرهنگ نقش کلیدی در توسعه زیربنای گردشگری فرهنگی دارد و با برنامهریزی و مدیریت صحیح میتوان از این سرمایه ارزشمند استفاده و از ظرفیتهای بالای آن بهره برد.
گردشگری قبل از آن که به عنوان یک پدیده اقتصادی مطرح باشد یک امر فرهنگی است به گونهای که در کنار آن آثار فرهنگی بسیاری شکل میگیرد. گردشگری انسان را با فضاهای جغرافیایی و فرهنگهای دیگر آشنا میکند و این آشنایی مقدمهای برای شناخت بیشتر انسان از همنوعان خود است، این در حالی است که فرهنگ خود به عنوان جاذبه اصلی گردشگری محسوب میشود، بدون فرهنگ که تفاوتها را ایجاد میکند همه جا شبیه هم خواهد بود و گردشگری عینیت نخواهد داشت، فرهنگ هر جامعه بستر مناسبی برای رشد و تکامل گردشگری است و گردشگری ایجاد شده میتواند بر مبنای فرهنگ رایج در جامعه تعریف شود، بسیاری از قابلیتهای فرهنگی و مدنی در پهنه گستره تاریخ و فرهنگ هر کشور باید به جهانگردان عرضه شود.
امروزه گردشگری به عنوان یک پدیده گسترده فرهنگی و تاثیر گرفته از جهان پست مدرن از نوع گردشگری تودهای به دیگر اشکال آن که دارای تنوع و انعطاف بیشتر و همچنین شامل تجربهگرایی فردی هستند بروز میکند، از سوی دیگر فرهنگ در جوامع پسا صنعتی میتواند مقصدی جذاب برای جوامعی باشد که در پی سفر به مکانهایی با فرهنگ سنتی و با اصالت هستند، در واقع گردشگران فرهنگی در پی کسب تجاربی واقعی و موثق بوده و در نتیجه موفقیت گردشگری فرهنگی در جوامع میزبان با توسل به فرهنگ اصیل و رسوم و سنتهای آن مناطق به ثمر میرسد.
برای رسیدن به توسعه پایدار در گردشگری، توسعه خود به صورت فرایندی فرهنگی در میآید و به جای دستیابی به اهداف کوتاه مدت به برقراری رابطه فرهنگی بین محیط، انسان و برنامه توسعه تبدیل میشود و بدین طریق امکان اجرای بیشتر برنامه و تدوین اجرای آن عاملی برای رشد فرهنگی خواهد بود.
توسعه پایدار بر پایه یک فرهنگ پربار و پویا استوار است و این امر نیز نیازمند تجدیدنظر در بسیاری از نگرشها و برخوردها نسبت به انسان، توسعه و محیط است. در توسعه پایدار برخلاف نظریات گذشته فرهنگهای محلی نه تنها مانع توسعه نیستند بلکه نیروی محرکه آن به شمار میآیند و رمز پایداری مردم هر منطقه در سراسر جهان طی هزاران سال ارتباط عمیق فرهنگی آنان با محیط اطرافشان بوده است، حال با توجه به توسعه پایدار و با توجه به ظرفیت و پتانسیل قوی ایران در حوزه فرهنگ استفاده از این عنصر برای پایداری توسعه گردشگری از اهمیت بالایی برخوردار است و یکی از گونههای پایداری گردشگری فرهنگی با ارائه جاذبههای بسیار در حوزه فرهنگ، آداب و رسوم و جاذبههای تاریخی هر منطقه میتواند روشی مناسب برای پایداری گردشگری در آن منطقه باشد.
انتهای پیام/