امروزه ارائه خدمات پزشکی بهعنوان گردشگری سلامت در جهان شناخته شده و متقاضیان بسیاری دارد. به گونهای که در دو دهه گذشته گردشگری پزشکی (سلامت) رشد چشمگیری در کل جهان داشته است.
محققان عوامل موثر بر توسعه گردشگری پزشکی را به دو گروه «فشار» و «کشش» تقسیم میکنند. بهنحوی که عامل فشار بهمیزان کمی و کیفی ارائه خدمات پزشکی در کشورهای مبدا مربوط میشود، در حالی که عوامل کششی مربوط به ارائه بهینه خدمات پزشکی در کشورهای مقصد است، لذا میزان کمی و کیفی ارائه خدمات پزشکی در کشورهای مقصد انگیزه بیماران برای سفر به کشورهای خارجی را تحت تاثیر قرار میدهد.
امروزه بازاریابی و گردشگری سلامت دو روی یک سکه هستند. بهنحوی که بازاریابی گردشگری سلامت در حقیقت در ۳ حوزه میتواند به توسعه این گونه گردشگری یاریرسانی کند. با این وصف معرفی صحیح خدمات پزشکی از یکسو و همچنین معرفی خدمات جانبی پزشکی و محصولات پزشکی از سوی دیگر و در نهایت معرفی خدمات جانبی گردشگری از جمله حمل و نقل و اقامت میتواند به توسعه اقتصادی جوامع میزبان گردشگری سلامت منتهی شود.
مهمترین ابزار بازاریابی در راستای توسعه گردشگری امروزه بهرهگیری صحیح از فناوری نوین ارتباطات است که بطور چشمگیری زندگی ما را امروزه تغییر داده و درعین حال فرصتهای جدیدی را در زمینهی بازاریابی فراهم کرده است. با رشد سریع جامعه جهانی در تجارت الکترونیک و روی آوردن اکثر کسب و کارها به اینترنت و استفاده از وب سایتها برای عرضه و معرفی و فروش محصولات وارداتی یا تولیدی خود، به نظر میرسد مراکز خدمات گردشگری سلامت نیازمند ایجاد واحدی به نام بازاریابی گردشگری سلامت در مراکز خود دارند تا با حضور کارشناسان بازاریابی و بهرهگیری از آخرین متدهای فناوری ارتباطات به معرفی خدمات پزشکی و حتی خدمات جانبی آنان پرداخته شود.
گردشگری اینترنتی، نقش زیادی در توسعه صنعت گردشگری در جهان دیجیتالی شده امروزی دارد و بهعنوان یک موتور محرک برای توسعه اقتصادی گردشگری است. با رشد چشمگیر و فراگیر شدن تلفنهای همراه هوشمند، اینترنت و شبکههای اجتماعی در دهه اخیر، بنگاههای گردشگری نیز برای بازاریابی محصولاتشان، خود را با این ابزارهای روز تطبیق داده و بازاریابی شبکههای اجتماعی بهیکی از مهمترین رویکردهای بازاریابی در دنیای امروز بدل شده است. شبکههای اجتماعی از قابلیتهای بالایی برای بازاریابی در صنعتی که با روحیات و تفریحات مردم در ارتباط است همچون صنعت گردشگری برخوردارند که این خود نشانگر نقش با اهمیت رسانههای جدید و قدرت آنها در جذب تعداد مخاطبان است.
هرگونه سیاستگذاری در امر بازاریابی گردشگری سلامت در حقیقت فرآیندی همانند متقاعد کردن مصرف کنندگان برای اینکه چرا آنها باید کالای خاص یا خدماتی را که رقبا از آن غفلت میکنند انتخاب کنند، شامل میشود.
در بازاریابی گردشگری سلامت، بیماران و همراهان آنها بهعنوان مخاطب هدف و بیمارستانها و سایر امکانات و خدمات مرتبط با آن بهعنوان محصولی که قرار است بهعنوان محصول در میان رقبای خود به بازار عرضه شود در نظر گرفته میشوند. بنابراین بازاریابی گردشگری سلامت را میتوان فرایند متقاعد کردن بیماران یا همراهان آنها در انتخاب یک بیمارستان خاص برای درمان خود دانست.
یک بازاریابی اخلاقی و علمی میتواند سود بیمارستانهای را افزایش دهد که بهطور غیرمستقیم درآمد ملی آن کشور را از طریق صادرات مراقبتهای بهداشتی افزایش میدهند.
بنابراین بازاریابی نهتنها میتواند باعث برنده شدن بیماران در انتخاب خود شود بلکه درآمد حاصل از صادرات مراقبتهای بهداشتی را نیز افزایش داده و باعث افزایش تجارت و اعتبار بیمارستانها و همچنین ارائه دهندگان خدمات بهداشتی میشود.
بازاریابی گردشگری سلامت همچنین میتواند در جذب بیماران اعم از داخلی و خارجی با نام تجاری بیمارستان بسیار موثر باشد و مهمتر این که در بین بیماران در سراسر جهان در مورد وجود درمان خاصی از بیماریهای تهدید کننده و زندگی در یک بیمارستان از هر کشور ایجاد آگاهی میکند.
تحقیقات مختلف نشان داده که امروزه شبکههای اجتماعی در سطوح مختلف از جمله دوستان و همسایگان تاثیر قابل توجهی در انتخاب مقصد گردشگری پزشکی دارند. بنابراین، با توجه به تاثیر شبکههای اجتماعی و وب سایتها در انتخاب مقصد، بیمارستانها و کلینیکها میتوانند از شبکههای اجتماعی بهعنوان منبع اطلاعاتی و تاثیرگذار برای بیماران استفاده کنند، تا جایی که آنها میتوانند تجربیات خود را با دیگران به اشتراک بگذارند. این بدان دلیل است که بیماران میتوانند به ابزاری رایگان برای اطمینان از کیفیت خدمات پزشکی برای سایر مشتریان تبدیل شوند.
دلیل این امر آن است که در مواردی مانند خدمات پزشکی، محصولات قبل از خرید قابل مشاهده نیستند. به همین دلیل رضایت مشتری میتواند قیمتهای انواع خدمات درمانی را توجیه کند.
بازاریابان گردشگری سلامت در کلینیکها و بیمارستانها باید سعی کنند امکان مراجعه مجدد بیماران در این مراکز را افزایش دهند، زیرا مشتریان سابق در صورت احساس رضایت، اشتیاق بیشتری برای بازگشت و استفاده از امکانات و خدمات بیمارستانها و کلینیکها دارند.
درک اینکه چه کسی قبلا به یک مقصد سفر کرده است و انگیزههای او، میتواند به بازاریابان در برنامهریزی استراتژیهای عملی کمک کند. بازرگانان گردشگری سلامت همچنین باید از ابزارهای بازاریابی بیشتری برای گسترش نگرش مثبت در میان گردشگران سلامت در کشورهای مختلف استفاده کنند. از آنجا که جذب مشتری جدید پزشکی هزینه بیشتری نسبت به حفظ مشتری فعلی پزشکی دارد، مدیران بازاریابی سلامت باید از راهکارهای برای حفظ مشتری استفاده کنند.
انتهای پیام/