محوطه تاریخی گزنک زرندیه سکونت‌گاه انسان از دوره پیش از تاریخ

بررسی‌های تیم مطالعه‌ باستان‌شناسان جوان در روستا صدرآبادِ زرندیه استان مرکزی آنان را به پیکرک‌ها و فنجان‌های دوره صفویه رساند این سایت از دوره نوسنگی برای حفاظت، به توجه‌های بیشتری نیاز دارد.

شهرستان زرندیه در جنوب و جنوب غربی تهران و در شمالی‌ترین نقطه استان مرکزی قرار گرفته و در سال ۱۳۸۲ خورشیدی از شهرستان ساوه جدا شده است. این شهرستان با وسعت ۴۱۵۰ کیلومتر مربع، بعد از شهرستان ساوه دومین شهرستان استان مرکزی از نظر وسعت است و با جمعیت ۶۳۹۰۷ نفر (سرشماری سال ۱۳۹۵ خورشیدی)، بعد از اراک، ساوه، شازند و خمین پنجمین شهرستان استان مرکزی از نظر جمعیت است. شهرستان زرنديه به سبب داشتن ارتفاعات، شرايط توپوگرافی و وجود دامنه‌ها دارای جاذبه‌های طبیعی بوده و در محل تلاقی دو رشته کوه البرز و زاگرس واقع شده است.

\"\"

 بخشی از شهرستان زرندیه را کوه‌ها و مناطق کوهستانی پوشش داده و اکثر قریب به اتفاق این کوه‌ها با جاری ساختن نزولات آسمان ائم از برف و باران، رودخانه‌هایی را تولید کرده‌اند که این رودخانه‌ها یکی از جاذبه‌های توریستی شهرستان زرندیه محسوب می‌شوند. عبور این رودخانه‌ها از مسیر پر پیچ و خم زمینه مناسبی را برای ورزش تفریحی و هیجان‌انگیز و با نشاط قایقرانی که امروزه در جهان طرفداران زیادی را دارند فراهم می‌کند که علاوه بر این همه جا در گوشه و کنار در مسیر این رودها، مناظر و چشم‌اندازهایی بدیع و مصفا در پیوند آب و گیاه و انواع پرندگان به چشم می‌خورد که در پایان هفته و روزهای تعطیل محل گذران اوقات فراغت اهالی منطقه هستند. رودخانه سه رود واقع در شمال شهر زرندیه آبیاری سه روستای زاویه، صدرآباد و رحیم‌آباد را به عهده دارد. این رودخانه در شرق شهرستان زرندیه واقع شده است.

واژه زرندیه از واژه‌های باقی‌مانده در زبان فارسی کنونی است.  زرنگ که معرب زرنج است با نام زرند از یک ریشه بوده که زرنگ به زرند تبدیل شده ‌است.  واژه زرند در نسخ قدیمی به خرده ریز طلا و زر معنی شده ‌است. بنا بر پژوهش باستان‌شناسان، راه دوم اکباتان (همدان امروزی) به نام راگا (ری) از زرند می‌گذشته که حدود هفتصد سال سابقه تاریخی دارد؛ و محل دریافت عوارض پول و طلا بوده و واژه زرند از همین موضوع اقتباس شده‌است.

شهرستان زرندیه بخشی از قلمرو ماد بود و اولین حکومت ایرانی در این شهرستان و شهرستان‌های اطراف این شهرستان شکل گرفت. بعد از مادها، هخامنشیان به این سرزمین حکومت می‌کردند، اما این سرزمین همچنان محل سکونت قوم ماد باقی ماند. این شهرستان شاهد فراز و فرودهای بسیاری بوده‌است.

زرند تا ۲۶ بهمن ۱۳۲۳ دهستان بود و از این تاریخ با مصوبه هیئت وزیران، یکی از بخش‌های شهرستان ساوه شد. در سال ۱۳۸۲ از ادغام بخش زرند و بخش خرقان که از توابع شهرستان ساوه بود، شهرستان زرندیه به مرکزیت شهر مأمونیه تشکیل شد.

از نقاط تاریخی زرندیه می‌توان به امامزاده منصور، آبشار چناقچی، کلیسای چناقچی، یخچال مهدی‌آباد، مسجد چلسبان، تپه قلعه باش علیشار، مقبره اشموئیل نبی، کاروانسرای خشکرود، کبوتر خانه خورآباد، امامزاده سید منصور مامونیه، امامزاده عبد المطلب پرندک، امامزاده قاسم ویدر، امامزاده پنج تن زرند کهنه، امامزادگان اهلعلی و سهلعلی سید باوقار (سدباقار طبق گویش محلی)، سر قلعه، حمام کلبعلی خان ویدر، حمام آسیابک، حمام چال مامونیه، مسجد چال مامونیه، قلعه قارقالوخ بند امیر، قلعه تپه حسن‌آباد بربر، سد بند امیر، امامزاده بند امیر، سد ورامه، سد لار و همچنین از روستاهای دیدنی این مناطق می‌توان روستای بربر، حکیم آباد، صدرآباد و حسین‌آباد را نام برد.

شهرستان زرندیه بدلیل گستردگی و پراکندگی از نظر مذهب و قومیت‌ها از تنوع زیادی در این زمینه برخوردار است و مردم آن با آداب و رسوم محلی و عشایری با چند گویش محلی صحبت می‌کنند که انواع گویش‌ها یکی از ویژگیهای منحصر به فرد شهرستان است. اکثریت روستاهای شهرستان به زبان ترکی تکلم و منطقه امیرآباد، زرندکهنه و شهر مامونیه به زبان فارسی شبیه به فارسی دری با گویش مخصوص همراه با تلفیقی از اصطلاحات ترکی، کردی و لری سخن می‌گویند.

روستای صدرآباد با توجه به موقعیت جغرافیایی خود، در حد فاصل مرکز فلات ایران و زاگرس، همواره به عنوان یک منطقه بینابینی، در کنش و برهمکنشهای فرهنگی در سه دوره پیش از تاریخ، تاریخی و اسلامی مطرح بوده است. به طور کلی بررسی سیر تحول جوامع بشری در دشت زرندیه و روستای صدرآباد مبتنی بر اشارات متون تاریخی است. این دشت از سویی در محدوده شهرستان ساوه، و  از شمال با دشت تهران به خصوص ری و رباط کریم در دوره پیش از تاریخ تحت تأثیر فرهنگهای شکل گرفته در حوزه مرکز فلات و از سویی در شهرستانهای خنداب، شازند و کمیجان در حاشیه زاگرس تحت تأثیر فرهنگهای شکل گرفته و نفوذ یافته در منطقه زاگرس میانی بوده است. قدیم‌ترین شواهد شناخته شده از شکل‌گیری استقرارهای بشری در دوره پیش از تاریخ، سکونتگاه های انسانی است که بر اساس تکنیکهای به کار رفته در ساخت ابزارها و مصنوعات سنگی (خراشنده‌ها جانبی[1] ، تیغه های سنگی[2]  و…) قابل بررسی و تمیز دادن از یکدیگرند. نمونه چنین استقرارهایی را میتوان در دشت‌های تهران, ری, رباط کریم و ساوه سراغ گرفت.

 با عبور از دوره نوسنگی بدون سفال، در منطقه سکونت‌های دائمی شکل میگیرد که مظاهر آن را باید یک جانشینی، اهلی کردن حیوانات و استفاده از سفال دانست. نمونه سکونت‌گاه های این دوره که با نمونه سفالهای دست‌ساز و اولیه، ریز تیغه‌ها[3] و تیغه‌های سنگی[4] و پیکرههای گلی حیوانی[5] که در این بررسی یافت شدند قابل شناسایی‌اند، که در روستای صدرآباد (به خصوص تپه گزنک) قابل مشاهده و شناسایی هستند. در دوره‌های جدیدتر یعنی دوره استقرار فاز انتقالی از نوسنگی به مس و سنگی[6] مس سنگی[7] ، مفرغ و آهن که بر اساس شناخت بشر از فلزات مختلف نام‌گذاری شده‌اند، این روستا سهم قابل توجهی را به خود اختصاص داده است. در این دوره‌ها که شروع آن از هزاره پنجم و پایان آن را هزاره اول قبل از میلاد می‌دانند، جوامع بشری رشد کرده و روستاها به سمت مدنی شدن نزدیک می‌شوند.

شهرستان زرندیه و روستای صدرآباد با دارا بودن منابع سرشار و غنی تاریخی و باستانی، طبیعی، فرهنگی، مذهبی و موقعیت ویژه جغرافیایی که فقط 75 کیلومتر از پایتخت فاصله دارد از توانمندی مناسبی برای توسعه و جذب گردشگران داخلی و خارجی برخوردار است. قلعه‌های ساسانی، بازار خان‌آباد، تپه‌های باستانی مانند گزنک و حصار و بنای کبوترخانه خورآباد، دریاچه صدرآباد و کوه سهل‌الوصول برای کوه‌نوردی، بافت‌های قدیمی و چشم‌اندازهای طبیعی، فرهنگی و صنایع‌دستی، از جاذبه‌های گردشگری روستای صدرآباد محسوب می‌شوند که شناسایی و ساماندهی آنها موجب رونق اقتصادی و ایجاد درآمد و اشتغال می‌شود.

جامعه نوسنگی محوطه صدرآباد, جامعی‌ای غنی و دارای رتبه‌بندی اجتماعی و مالکیت خصوصی بوده است که برخی از اشیاء ویژه آن در هیچ یک از محوطه‌های ایران یا حتی خاور نزدیک گزارش نشده است. مانند ظروف شآن‌زا و دسترسی فوق‌العاده این جامعه به سنگ ابسیدین و ساخت ظرف از آن.

حال سوال پیش می‌آید که شاید ظرف ساخته شده از ابسیدین وارداتی باشد ولی ما نمونه دیگری را ارائه کردیم که باز هم از سنگ و این بار از سنگ هموتایت از خانواده Soap Stone یا نوعی سنگ صابونی سخت ساخته شده بود و پس از شکستن در همان دوره دوباره مرمت شده و سوراخ‌هایی جهت بندزنی در آن دیده می‌شد که سه احتمال را بررسی کردیم و یکی از آنها این بود که احتمالا این ظروف متعلق به دوره نوسنگی بی‌سفال یا PPNA باشد که تا کاوش منطقه از نظر دادن قطعی پرهیز می‌کنیم.

جامعه نوسنگی صدرآباد کاملا یکجانشین بودند و دارای نخبه‌هایی (الیت‌هایی) در جامعه بودند که آن جامعه را اداره می‌کردند و با توجه به اشیاء شآن‌زایی که یافت شد، می‌توان به روستایی با وسعت زیاد و از نظر مادی غنی به آن نگاه کرد و با توجه به اشیایی مانند پیکرک‌ها و نمادهایی از قوچ و حیوانات, و شانه‌ای که جهت حلاجی پشم از آن استفاده میشد و سینی پوست کنی که به این نتیجه رسیدیم که یک نوع ساج نان پزی است و دسته های هاون متوجه می‌شویم که اقتصاد معیشتی جامعه دوره نوسنگی صدرآباد مبتنی بر کشاورزی همراه با دامپروری و شکار بوده است.

پیکرک قوچ صدرآباد از آثار شاخص به دست آمده در بررسی محوطه گزنگ است. در جهان باستان و بخصوص خاور نزدیک، به علت وابستگی به پروتیین حیوانی و لزوم مصرف فراورداهای حیوانی، همیشه در جوامع مختلف یک حیوان،  توتم آن جامعه بوده است. به عنوان مثال در نوسنگی در منطقه آناتولی شاهد توتم[8]  قرار دادن گراز در محوطه‌های باستانی چاتال هویک[9] و گبکلی تپه[10] و نواری چوری[11] توسط مردم آن جوامع هستیم. یا در غرب هلال حاصلخیزی[12] در اردن یا فرهنگ‌هایی چون ناتوفی[13] شاهد توتم قرار دادن گاو در آن منطقه هستیم. البته این توتم پنداری‌ها بیشتر به دلیل خاستگاه اهلی شدن این حیوانات است. در ایران نیز از نقوش سفالیه‌ها و پیکرک‌های یافت شده در می‌یابیم که توتم مردم نوسنگی ایران اغلب بز  یا قوچ  است که این نقوش را می‌توان در سراسر ایران باستان مشاهده کرد.

در بررسی اخیر محوطه صدرآباد, شاهد پیکرک‌هایی حیوانی مانند قوچ، عقاب و اسب هستیم و هیچ‌گونه پیکرک انسانی مشاهده نشد. همه این پیکرک‌ها به نحوی مهم و حائز اهمیت هستند ولی پیکرک قوچ که شاخ‌هایش به صورت گِرد شده در اطراف سرش پیچیده شده نشان از وابستگی جامع دوره نوسنگی و دوره گذار به مس و سنگی به پروتیین و فراورده‌های آن که مهمترین آن پشم این حیوان است هستیم.

 

[1] Side-Scraper

[2] Flake

[3] bladelets

[4] Blade stone

[5] effigy

[6]   سیلک II

[7]    البته در این بررسی شواهد سفالی از دوره مس سنگی یا سیلک  III یافت نشد که در بخش های بعدی بدان پرداخته می شود.

[8] Totem

[9]  Catal huyuk

[10] Gobakli Tepe

[11] Navary cury

[12] Fertile Cresent

[13] Natufian

 

* گزارش از محسن کریمی، دکترای باستان‌شناسی

انتهای پیام/

کد خبر 1400060672392

برچسب‌ها