اما باید دانست این نوع از گردشگری در عین تلخی با نمایاندن ویرانیهای ناشی از جنگ، باعث بیدار کردن حس وطنپرستی و عواطف بشر دوستانه در گردشگران میشود که این مهم به حفظ تاریخ معنوی و حماسی یک کشور کمک میکند؛ تاریخی که همزمان از وجود انسانهایی آرمانی و برتر که حوادثی خارقالعاده را رقم زدند و انسانهایی مظلوم، بیدفاع و بیگناه که ناخواسته خود را در عرصه منازعه دیدند حکایت میکند.
این نوع از گردشگری که عمدتا در نواحی تحت تاثیر جنگ شکل میگیرد سابقهای به قدمت جنگهای ویرانگر و خانمانسوز قرن بیستم دارد در واقع درست بعد از اتمام این جنگها بود که اصطلاح گردشگری جنگ هم مطرح شد و بهشکل بازدید از آثار و بقایای برجایمانده از جنگ جهانی دوم، تجلی پیدا کرد.
شاید بتوان اینگونه اذعان کرد که ویرانههای بهجامانده از جنگ جهانی دوم مهمترین دلیل رواج این نوع از گردشگری بوده است. آری! ویرانی حاصل از خشونت و افراط و زیادهخواهی متجاوزین که قساوت و سنگدلیشان را با ریختن خون همنوعان خود به رخ میکشند، هم میتواند همچون جاذبهای برای نسلهای بعد عمل کند. خواه باعث تعقل و درس عبرت باشد و خواه یادآور غمانگیزترین خاطرات.
همانگونه که برای همگان مشهود و ملموس است گردشگری در زمان آغاز جنگ دارای پیامدهای منفی بیشماری است که در این میان به وضوح میتوان دریافت در مناطقی که دستخوش اینگونه حوادث میشوند، سفر بهشدت کاهش مییابد و مبارزات نظامی در مدت کوتاهی اکثر دستاوردها و نتایج گردشگری را نابود میکنند و مابقی را به یغما میبرد و در این میان به دلیل تزلزل و ناپایداری ناشی از جنگ، بیشترین ضربه متوجه کشورهایی میشود که اقتصادشان متکی به گردشگری است. بنابراین میتوان گفت که یکی از مهمترین عواملی که به ثبات و پایداری گردشگری در کشورها کمک میکند دوری از جنگ و خصومتهای داخلی و خارجی و حراست از شرایط صلح، آرامش و امنیت است.
باید این نکته را مد نظر قرار داد که ارتباط گردشگری با جنگ بیشتر پس از پایان نبرد نمود پیدا میکند و مورد توجه قرار میگیرد در واقع پس از جنگ است که آثار بهجامانده و یادمانهای واقعی و تلخ بشری که بخشی از تاریخ و میراث ملی هرکشوری را تشکیل میدهد تبدیل به جاذبه شده و به همراه خاطرات و داستانهای برجایمانده از قهرمانان و شخصیتهای مهم، افتخار آفرینیها، میادین جنگ، سنگرهای نظامی، سلاحهای جنگی و تمامی زخمهای حکشده بر پیکر شهر به عمدهترین منابع گردشگری جنگ تبدیل میشوند و اینگونه است که جنگ نه صرف برانگیختن احساسات سطحی و زود گذر بلکه عمیقاً در عمل و ذهن گردشگران رسوخ میکند و معمولا گردشگر را از دنیای مادی دور و راهی برای جستجوی معنویت پیش پایش قرار میدهد.
گردشگران جنگ با سفر خود خاطرات یک دوره از تاریخ را زنده و قیمت واقعی جنگ را درک میکنند، و با درسهای ارزشمندی که آموختهاند راهی دیار خود میشوند. همانگونه که پیشتر اشاره شد این نوع از گردشگری نیز مانند سایر انواع گردشگری میتواند آثار مثبت و منفی متعددی را به دنبال داشته باشد که با برنامهریزی و مدیریت کارآمد میتوان اثرات مثبت را تقویت و اثرات منفی را به حداقل رساند.
انتهای پیام/