بازخوانی گزارش جیمز­ موریه از آرامگاه و مناره‌های شمس تبریزی در خوی

مناره شمس تبريزی که در محدوده آرامگاه شمس تبریزی قرار دارد در حال حاضر در شمال غربی خوی واقع شده است، مینیاتور ترسیمی مطراقچی و گزارش فرانسیسکو رومانو نشان می­‌دهد که در عهد شاه ­اسماعیل سه کله­ منار وجود داشته است که با گذشت ایام، دو مناره از بین رفته و فقط یکی از آن­ها برجای مانده است، تزئين ظاهر مناره با کله حیوانات­ قرار گرفتن در جوار باغ شاهی و کاخ زمستانی شاه­ اسماعيل (ریاحی، 1375: 28- 29) همگی نشان می­‌دهند که اين مناره‌ها به عنوان سمبل قدرت و پیروزی برپا شده بودند.

جیمز جاستینیان موریه، منشی سفارت انگلستان در دوره فتحعلی‌شاه طی دو بار گذر از خوی، آرامگاه و مناره‌های شمس تبریزی را در این مکان مشاهده و ثبت کرده است، موریه در سفر نخست خود در گزارش وقایع چهارم ژوئن ۱۸۰۹ می‌نویسد: «اندکی دورتر از دو مایلی خوی، مجموعه‌ای بسیار بزرگ از خانه‌ها و باغ‌ها محله‌ای از شهر را ساخته که مردمان بسیار در آن زندگی می‌کنند، نهر آبی که از کوه‌ها برخاسته در این محله روان است و در دامنه‌های سوی شمال آن دو ستون آجری هست که می‌گویند گور یا گورواه شاعر و دانشمند بلندآوازه، ملای تبریز به نام شمس است.» ( Morier, 1812:۳۰۰). 

گزارش موریه از موقعیت جغرافیایی محل مناره‌های شمس تبریزی در مسیر خوی به پِئرَه (فیرورق) با مشخصات آرامگاه شمس تبریزی و تنها مناره باقی‌مانده آن در شمال غرب خوی در محله‌ای موسوم به محله امام‌زاده و کوچه‌ای به نام شمیش‌دیبی (جوار شمس) مطابقت دارد، هر چند که به اشتباه و احتمالاً بنا به اطلاعات افواه عامه، شمس تبریزی را شاعر قلمداد کرده است. 

جیمز موریه در سفر دوم خود در یکم ژوئن ۱۸۱۴ یک‌بار دیگر به خوی می‌رسد و بعد از بیان ویژگی‌ها و زیبایی‌های بی‌نظیر دشت خوی، دیدار خود از مناره‌های شمس تبریزی را چنین توصیف می‌کند: «نگام عصر برای دیدار از دو کله‌منار که یادگار شکار ویژه شاه اسماعیل است رفتیم، می‌گویند شاه‌اسماعیل روزی شماری انبوه از بُزان وحشی را شکار کرده و به فرمان او کاسه‌های سرِ شاخدار آن‌ها را در گرداگرد این دو ستون آجری کار گذاشته‌اند، کسانی که زودباوری کمتری داشتند می‌گفتند این کله‌ها کار یک‌سال شکار بوده است که درست‌تر می‌نماید هرچند می‌گویند گَله‌های بُز و آنتلوپ در کوهستان‌های شمالی خوی چندان فراوان است که از شماره افزون است، هر دو کَله مِنار از جای نخستین خود کج شده است و زمین‌لرزه سخت دیگری بی‌گمان آن‌ها را به یک‌باره به خاک می‌افکند.» (Morier, 1818:۳۰۵-۳۰۶). 

موریه در سفر دوم خود افزون بر توصیف مناره‌های شمس تبریزی نگاره‌ای از آن‌ها را نیز ترسیم کرده است. 

با بررسی نگاره ترسیم شده توسط جیمزموریه یافته‌های زیر قابل ذکر است: با توجه به نمایان بودن روزنه اصلی گل‌دسته و ورودی مناره‌ها که رو به جنوب و غرب طراحی شده‌اند به نظر می‌رسد زاویه دید موریه رو به شمال و به احتمال قریب به یقین از زاویه جنوب غربی-شمال شرقی بوده است. 

نگاره موریه مؤید این نکته است که دو مناره موجود در آن زمان، فاصله زیادی از هم نداشته‌اند، با توجه به مقیاس به کار رفته در ارتفاع مناره و قد افراد ترسیم شده به نظر می‌رسد فاصله دو مناره در حدود ۵ تا ۶ متر بوده است. 

برای تأیید انگاره مذکور می‌توان در فاصله ۵ تا ۶ متری مناره موجود به سمت شمال، کاوش باستان‌شناسی انجام داد، هر دو مناره ترسیم شده از سوی موریه از محور عمودی انحراف داشته‌اند به طوری که مناره سمت راست به طرف جنوب و مناره سمت چپ به طرف شمال زاویه پیدا کرده‌اند با این اوصاف می‌توان نتیجه‌گیری کرد مناره سمت چپ از بین رفته و مناره سمت راست تا به امروز پابرجا مانده است. 

با توجه به زاویه انحراف ترسیم شده از سوی موریه به نظر می‌رسد کج‌شدگی مناره‌ها از ۲۰۵ سال پیش تاکنون تغییر چندانی نداشته و پیش‌بینی موریه مبنی بر فروریختن آن‌ها در اثر زلزله احتمالی، تنها در مورد مناره سمت چپ محقق شده است. 

نگاره موریه نشان می‌دهد که کارگذاری جمجمه حیوانات وحشی به قسمت میانی مناره اختصاص داشته و در قسمت‌های بالایی (بالاتر از برجستگی نعلبکی مانند) و پایینی (کمی بالاتر از ورودی مناره) دیده نمی‌شود. 

عکس علی‌خان والی به عنوان قدیمی‌ترین تصویر ثبت شده از مناره نیز تأییدی بر این انگاره است. 

موریه در گزارش خود این شاخ‌ها را به بزهای وحشی و آنتلوپ‌ها نسبت داده است که مطالعه نگارندگان درستی این گزاره را بررسی کرده است. 

واقع‌گرایی موریه موجب شده است شکار هزاران رأس حیوان وحشی در یک روز توسط شاه اسماعیل را به دیده تردید بنگرد، در برخی از گزارش‌های مربوط به اوایل قرن حاضر نیز تعداد جمجمه‌های به کار رفته در جداره مناره را صدها شاخ و کله آهو اعلام کرده‌اند (ریاحی، ۱۳۷۵:۵۱۷) که از نظر تعداد به واقعیت نزدیک‌تر است اما از نظر نوع حیوانات وحشی مورد استفاده در مناره، این گزاره نیز نیاز به بررسی دارد. 

اینکه موریه در سفرنامه نخست خود به آرامگاه شمس تبریزی اشاره می‌کند ولی در نگاره ترسیم شده توسط او بنای خاصی مشاهده نمی‌شود مؤید این انگاره است که در آن تاریخ غیر از مناره‌ها آثار دیگری از آرامگاه شمس تبریزی که در نگاره نصوحی‌السلاحی مطراقچی نمایان است باقی‌نمانده بود، اشاره او به گور یا گورواره شمس تبریزی نیز مؤید این انگاره است. در تصویر موریه، دور محوطه‌ای که این مناره‌ها قرار داشته‌اند دیواری ترسیم شده که در پشت آن نشانه‌های باغی قابل مشاهده بوده که ممکن است آثار باقی‌مانده از باغ شاهی باشد. 

گزارش جیمز موریه در سفر دوم در ژوئن ۱۸۱۴ (۱۱ خرداد ۱۱۹۳ش و ۱۲ جمادی‌الثانی ۱۲۲۹ق) نشان می‌دهد که در آن سال‌ها هنوز دو مناره موجود بوده‌اند، از سوی دیگر، بررسی گزارش علی‌خان والی در ۱۲۹۷ه. ق با ثبت تصویر تنها یک مناره و استفاده از ضمیر مفرد در زیرنویس آن نشان می‌دهد که در این فاصله یکی دیگر از مناره‌ها از بین رفته و تنها یکی از آن‌ها باقی مانده است. 

بنابراین برخی گزاره‌ها مبنی بر فروریختن مناره دوم مقارن جنگ جهانی اول نمی‌تواند درست باشد (ریاحی، ۱۳۷۵:۵۳۱). 

جهانگیرمیرزای قاجار نیز در حاشیه آثار البلاد و اخبارالعباد به تاریخ ۱۲۶۸ه. ق به وجود دو مناره از کله‌قوچ شکاری اشاره می‌کند، این گزارش نشان می‌دهد که تا ۳۹ سال بعد از مشاهدات جیمز موریه مناره دوم پابرجا بوده و از بین رفتن آن بین سال‌های ۱۲۶۸ تا ۱۲۹۷ه. ق رخ داده است. 

* گزارش رضا بایرام‌زاده، دانش‌آموخته کارشناسی ارشد تاریخ هنر ایران باستان

انتهای پیام/

کد خبر 1400102137880

برچسب‌ها