عواقب ویرانگر یک طرح

اخیراً شماری از نمایندگان محترم شورای اسلامی طرحی تحت عنوان «طرح استفاده بهینه از اشیای باستانی و گنج‌ها» به مجلس پیشنهاد کرده‌اند. جدا از مغایرت‌های این طرح با برخی از قوانین کشور و کنوانسیون‌های جهانی، این طرح از چند جنبه دارای ایرادات مهمی است که عواقب آن برای کشور می‌تواند بسیار ویرانگر باشد.

 مهمترین ایراد این طرح، آسیب جبران‌ناپذیری به هویت سرزمینی کشور به‌واسطه حفاری‌های غیراصولی و غیرعلمی است. این طرح به خیلی عظیمی از افراد غیرمتخصص این اجازه را می‌دهد که در پی یافتن آنچه که «گنج» نامیده می‌شود، محوطه‌های باستانی کشور را به‌طور غیرعلمی حفاری کرده و مدارک باستان‌شناسی موجود در محوطه‌ها را، که تنها یک باستان‌شناس تحصیلکرده و کارآزموده می‌تواند آنها را مشاهده و مستندسازی کند، برای همیشه از بین ببرند. واژه «گنج» در این طرح، وهن تاریخ و فرهنگ است. «گنج» واژه‌ای است که در بین افراد عادی و عامی جامعه و بر اساس پندارهای اشتباه آنها جریان دارد، در حالی‌که، برای باستان‌شناس «گنج» همان اطلاعاتی است که پس از یاری گرفتن از رشته‌های متعدد علمی دیگر از مواد و نهشته‌های باستانی استخراج می‌شود. اطلاعاتی مانند شیوه زندگی روزمره مردمان گذشته، معیشت اقتصادی آنها، سازمان‌بندی جوامع انسانی، مناسبات اقتصادی، چالش‌های زیست‌محیطی، نوسانات سیاسی و ده‌ها مورد دیگر که صرفا از طریق تجربه تحلیل‌های دقیق نهشته‌های باستانی و یافته‌ها و شواهد به ظاهر  ساده و معمولی به دست می‌آید.

این طرح فروکاهیدن رشته باستان‌شناسی به کندوکاو برای یافتن اشیای باارزش و «گنج» است. با خواندن طرح پیش‌گفته متأسفانه می‌توان به سادگی دریافت که تهیه‌کنندگان محترم از مشاوران علمی و کارآزموده باستان‌شناس استفاده نکرده‌اند. باستان‌شناسی به هیچ‌وجه کندن به‌منظور یافتن اشیای گران‌بها، یا آنگونه که در این طرح آمده «گنج» نیست، بلکه باستان‌شناس با کاوش علمی و بسیار دقیق نهشته‌های باستانی که هفته‌ها به‌طول می‌انجامد، می‌کوشد تمام شواهد و مدارک ریز و درشت باستانی که هزاران سال در دل خاک نهفته‌اند را به‌دست آورد و با دقت مستندسازی کند. هدف باستان‌شناس نه یافتن اشیای گران‌بها، بلکه بازسازی گذشته مادی و معنوی انسان بر اساس انواع شواهد و مدارک مادی حاصل از کاوش‌های علمی و زمان‌بر است. آن گودالی که یک حفار غیرمجاز در نیمه شبی طی چند ساعت در محوطه‌ای باستانی ایجاد می‌کند و مدارک ارزشمند باستانی را نابود می‌کند، کاوش آن برای باستان‌شناس و گروه چندنفره او دست‌کم یک ماه طول می‌کشد، چرا که کاوش یک محوطه برای باستان‌شناس، بدون اغراق، مانند جراحی یک انسان توسط متخصص جراحی است؛ کاری است ظریف، دقیق، زمان‌بر و پیچیده.
امروزه، باستان‌شناس دانشی نیست که به‌خودی خود بتواند پرده از اسرار زندگانی گذشته بردارد بلکه از انواع رشته‌های علمی مانند فیزیک، شیمی، جانورشناسی، گیاهشناسی، گرده‌شناسی، زمین‌شناسی، ژنتیک، آسیب‌شناسی، انگل‌شناسی و ده‌ها رشته دیگر برای کشف رمز پیام‌های نهفته در انواع مدارک باستان‌شناسی مدد می‌گیرد. فروکاهیدن دانش باستان‌شناسی به «کندن به‌منظور دستیابی به اشیای گران‌بها و گنج» برای کشوری که یکی از قدیمی‌ترین تمدن‌های دنیا را در خود جای داده و در سراسر تاریخ یکی از اصیل‌ترین قدرت‌های شرق بوده وهنی برای این سرزمین و مردمان آن است.

متأسفانه باید گفت که تهیه‌کنندگان این طرح برداشت درستی از ماهیت «محوطه باستانی» و محتویات آن نداشته‌اند. بسیاری از محوطه‌های باستانی چیزی جز تکه‌های ظروف سفالی، خرده‌ریزهای استخوان‌های جانوری مصرف شده توسط مردمان آن محوطه، بقایای اجاق و تنور و ذرات گیاهی ذغال شده، اشیای کوچک گلی و سنگی مانند سردوک و دست‌یاخته‌های تراشه‌سنگی و بقایای معماری آوارشده و فروریخته به‌دست نمی‌آید. این یافته‌ها برای مردم عادی چیزهای «بی‌ارزشی» هستند، ولی دقیقا همان چیزهایی است که باستان‌شناس به‌دنبال آن است. به همین خاطر است که باستان‌شناس روزها و هفته‌ها به‌آرامی و نهایت دقت ذره‌ذره خاک باستانی را با نوک کلنگ کوچک و کمچه حفاری خود می‌کاود که مبادا اطلاعاتی از دست برود.

روشن است که در صورت عملی شدن این طرح، و حفارانی که قرار است فقط «دوره‌ای کوتاه» برای کاوش گذرانده باشند. تمام این مدارک ارزشمند باستانی از دست می‌رود، مدارکی که هویت سرزمینی این کشور را تشکیل می‌دهند.

در دنیای امروز، «هویت فرهنگی» نقش بسیار مهمی در انسجام ملی ملت‌ها دارد و بسیاری از کشورها دست به هر تلاشی می‌زنند تا هرگونه مواریث فرهنگی خود را به‌شایستگی مورد پژوهش قرار دهند و به جهانیان معرفی کنند. در این راستا، پژوهش‌های باستان‌شناسی یکی از ارکان اصلی قوام و توسعه هویت فرهنگی است. برخی از کشورهای منطقه در جستجوی این هدف تا آنجا پیش رفته‌اند که حتی برخی از عناصر مادی و انسانی فرهنگی کشورمان را مصادره به‌مطلوب کرده‌اند و آنها را از آن خود می‌دانند نه مربوط به پهنه گسترده ایران بزرگ فرهنگی. در چنین شرایطی، از نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی انتظار می‌رود که، با انصراف از طرح پیش‌گفته، در راستای حفظ و صیانت از مواریث فرهنگی، قوانین سختگیرانه‌تری برای کندوکاوهای غیرمجاز و خرید و فروش آثار باستانی وضع کنند، که خود یکی از راهکارهای مؤثر در کاهش چنین فعالیت‌های غیرقانونی است.

پژوهشگاه میراث‌فرهنگی و گردشگری آمادگی این را دارد که برای برطرف شدن سوءبرداشت‌ها از یک سو و نیز روشن شدن اهمیت پژوهش‌های باستان‌شناسی و مواریث فرهنگی از سوی دیگر، جلساتی تخصصی با نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی برگزار کند. این امید می‌رود که حاصل این جلسات تلاش برای قانون‌گذاری‌های مؤثر در حفظ مواریث فرهنگی کشور باشد.

انتهای پیام/

کد خبر 14010223957915