پژوهشگاه میراث‌فرهنگی و گردشگری و یادآوری چند نکته

پژوهش و برآیند پژوهش به یکی از دو مسیر استوار است یکی استنباط از جزء به کل و دیگری استنباط از کل به جزء؛ اما فارغ از پژوهش بر مبنای دو روش مذکور، قلمرو فکری، افق دید و اصل جامع‌نگری است که باید در موضوعات پژوهشی در نظر گرفته شود.

اهداف وزارتخانه میراث‌فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری در کلامی کوتاه عبارت‌اند از: پژوهش، حراست، نگهداری، باززنده‌سازی و معرفی میراث‌فرهنگی اعم از ملموس و غیر ملموس، پژوهش، حفاظت، گسترش، معرفی و تولید صنایع‌دستی که هم می‌تواند میراث‌فرهنگی باشند و هم نباشند.

پژوهش، معرفی، سرمایه‌گذاری و رواج گردشگری چه با بهره‌برداری از بستر میراث‌فرهنگی و چه غیر از آن در همه فعالیت‌ها دو مسئله و موضوع نهفته است یکی تلاش برای اموری که فی‌النفسه به منزله گسترش علم و معرفت است و دیگری تلاش برای بهره‌برداری و جنبه کاربری و کاربردی دادن به قضایا به‌منظور نائل شدن به سهمی که این موضوعات در درآمد ملت و کشور دارد.

آنچه مشخص است اینکه در همه جنبه‌های فعالیتی وزارتخانه، پژوهش‌محور و اصل قرار گرفته و مقرر است. پژوهشگاه به‌عنوان مغز متفکر و راهنما هم به‌صورت مجزا به موضوعات هرکدام از بخش‌های سه‌گانه تشکیلات ورود کند و هم برنامه‌ها و نقش‌های فی مابین بخش‌ها را در ارتباط با یکدیگر تبیین و آشکار سازد.

بنابراین می‌توان دریافت که پژوهشگاه نهادی بسیار بااهمیت در وزارتخانه محسوب می‌شود. اما آیا نقش، محور فعالیت و اهداف پژوهشگاه میراث‌فرهنگی و گردشگری کاملا مفهوم و مشخص است؟ که متأسفانه جواب به این پرسش مثبت نیست.

نگارنده در این مقاله کوتاه در پی آن نیست که به کم و کیف مسائل گذشته پژوهشگاه بپردازد، بلکه هدف این است که نقش پژوهشگاه را به‌عنوان مغز متفکر تشکیلات مربوطه واکاوی و یادآوری کند تا توان پژوهشگاه در برخی از امور که شاید در گذشته مغفول مانده و یا به آنها کم‌توجهی شده است، بیش از گذشته به مرحله ظهور و عملیاتی شدن برسد.

پژوهش و برآیند پژوهش به یکی از دو مسیر استوار است یکی استنباط از جزء به کل و دیگری استنباط از کل به جزء. اما فارغ از پژوهش بر مبنای دو روش مذکور، قلمرو فکری، افق دید و اصل جامع‌نگری است که می‌بایست در موضوعات پژوهشی در نظر گرفته شود.

مثلا در بخش میراث‌فرهنگی یکی از محورهای اصلی باستان‌شناسی است. باستان‌شناسی به منزله یک علم تولیدکننده نیازمندی‌های تاریخ، مطالعه در بقایای مادی مدفون و مخدوش پیشینیان برای بازسازی فرهنگ گذشته را در دستور کار دارد. باستان‌شناسی هم در آن قسمت از ادوار گذشته که کتابتی وجود نداشته و هم در آن قسمت از تاریخ که خط و کتابت وجود داشته و لیکن محتملا بدرستی نگاشته نشده است، تلاش می‌کند تا حقایق را بر ملا کند.

در برخی موارد افزایش کاوش و بررسی‌ها مهم است چون راه را برای نتیجه‌گیری بهتر باز می‌کند، لیکن لزوما بازسازی فرهنگ و تاریخ همیشه با تعدد انجام کاوش‌ها محقق نمی‌شود. سال‌هاست که در محوطه‌های باستانی ایران کاوش و بررسی می‌شود که یافته‌های حاصل از کاوش‌ها و یا مواد فرهنگی جمع‌آوری شده حاصل از بررسی‌ها به مخازن که اغلب آنها وضعیت مناسبی هم ندارند، سپرده می‌شوند. اگرچه از رهگذر این کاوش‌ها و بررسی‌ها داده‌های زیادی حاصل شده و معلومات از شیوه زندگانی پیشینیان فزونی یافته است، ولی انجام همه این کاوش‌ها واجب نیست. چون کاوش هر محوطه به‌مثابه برگی است که برای همیشه از یک کتابی کنده می‌شود و اگر درست خوانده، ثبت و ضبط نشود برای همیشه اطلاعات آن برگ از کتاب از بین خواهد رفت. بنابراین در بیشتر موارد تشکیل گروه‌های کارشناسی برای تجزیه و تحلیل یافته‌های موجود در مخازن و انطباق آنها با داده‌های سایر نقاط ایران و جهان به روش‌های کتابخانه‌ای چه بسا در مقام مقایسه نسبت به تعدد فعالیت‌های میدانی می‌تواند نتایج بهتر به‌دنبال داشته باشد، روشی که انگار چندان در دستور کار پژوهشگاه نیست.

داده‌های باستانی، فرهنگ و هنرهای عامه و سنتی گردآوری شده توسط باستان‌شناسان، مردم‌شناسان، زبان‌شناسان و هنرمندان مسلما در تکمیل کردن اطلس باستان‌شناسی، مردم‌شناسی، زبان وگویش و هنرهای سنتی ایران موثر است ولی مخصوصا در مقوله باستان‌شناسی یک هدف والاتر و اساسی‌تر پشت همه این فعالیت‌ها می‌بایست محقق شود و آن کمک باستان‌شناسی در جمع‌بندی و نظم‌دهی و بازنویسی تاریخ دوران باستانی و تاریخی ایران است که عمدتا توسط اروپاییان با غرض و مرض نگاشته شده و صد البته مستلزم بازنگری است.  ولذا وظیفه پژوهشگاه است که به‌منظور جمع‌بندی و بروز کردن فعالیت‌های پراکنده‌ای که سال‌ها است به‌صورت میدانی دنبال می‌شود، تدبیر اتخاذ کرده، کارشناسان خبره باستان‌شناسی و تاریخ هنر را در مجموعه‌ای گردآورده و فرصت لازم را برای این کار ایجاد کند.

در مقوله گردشگری نباید اینگونه تصور شود که پژوهشگاه میراث‌فرهنگی و گردشگری صرفا پژوهش گردشگری را باید درباره موضوعات مرتبط با میراث‌فرهنگی و فی‌المثل کمک در تشکیل سایت موزه‌ها و این قبیل کارها خلاصه کند. بلکه وظیفه پژوهشگاه است که فی‌المثل بررسی کند که احیانا رعایت پوشش حد شرعی و اسلامی توسط بانوان خارجی در ایران چه مقدار در کم و کیف گردشگری خارجیان در ایران به‌عنوان دافعه و یا جاذبه مؤثر بوده است؟ به‌عنوان نمونه در این خصوص پژوهش و آمارگیری کرده و نتیجه آن‌را بازتاب دهد تا بلکه درسیاست‌گذاری‌های مربوطه مؤثر شود.

نگارنده در خارج گفت‌وگویی فیمابین یک شخص ژاپنی سفر کرده به ایران و یک شخص روس را که می‌خواست به ایران سفر کند، شاهد بوده به این مضمون که طرف ژاپنی نقل می‌کرد، در مدت 16 روز که در ایران بوده بالاخره از پول ایرانی و از تراز کردن آن با ارزهای دیگر به‌دلیل داشتن صفرهای زیاد سر در نیاورده و می‌گفت تازه پول ایرانی یک صفر دارد که خوانده هم نمی‌شود. اشاره او به تفاوت صفر ریال و تومان است که معمولا در انجام مبادلات به تومان چنین اشکالی بروز می‌کند. طرف روس بعد از شنیدن این روایت بیان کرد که پس اگر اینطور است او از سفر کردن به ایران منصرف شده است. بنابراین وجود صفرهای زیاد در پول ایرانی از مشکلی ولو کوچک در بین گردشگران خارجی ایران حکایت دارد و به‌نظر می‌رسد وظیفه پژوهشگاه است که برای خود در پژوهش و ارائه راهکار در این قبیل موضوعات گردشگری نیز نقشی قایل شود.

معلوم نیست به چه دلیلی پژوهشگاه نام صنایع‌دستی را یدک نمی‌کشد؟ ولی اساساً بسیاری از صنایع‌دستی ما در واقع همان هنرهای سنتی ایرانی هستند که یکی از بخش‌های اصلی پژوهشگاه میراث‌فرهنگی حول محور آن تشکیل شده است. در هر صورت کوتاه سخن اینکه می‌بایست دید پژوهشگاه به موضوعات عمیق و گسترده باشد و از وضعیت فعلی که به‌نظر می‌رسد بیشتر پژوهش در خود پژوهش خلاصه شده، فاصله بگیرد. قطعا گسترش میدان و قلمرو کار از جهت دارا بودن متخصصان کارآمد و بودجه الزامات خود را ایجاب می‌کند، ولی مشکل اصلی در این خصوص بودجه و متخصص نیست، بلکه برنامه‌ریزی و هدایت صحیح است که باید به آن توجه شود.

انتهای پیام/

کد خبر 14010225957778

برچسب‌ها