نقش «سید جمال الدین اسدآبادی» در بیداری مشرق زمین/ از مخالفت با استعمار انگلستان تا پاک کردن اسلام از «خرافات»

با دقت در سخنرانی‌ها، نامه‌نگاری‌ها و نوشته‌های سیاسی و عقیدتی ‌سید‌ جمال‌الدین اسدآبادی، پایه‌های اندیشه سیاسی حرکت‌های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی‌اش را می‌توان در بازگشت به اسلام اصیل با عینک خردگرایی و پاک کردن اسلام از خرافات خلاصه کرد.

خبرگزاری میراث آریا: سید جمال‌الدین اسدآبادی اندیشمند سیاسی و مبلغ اندیشه اتحاد اسلام و از اولین نظریه پردازان بنیادگرایی اسلامی است که در سال ۱۲۱۷چشم به جهان گشود. او به سید جمال الدین افغانی نیز شهرت دارد و جزو اولین متفکران مدرن و فعال اجتماعی بود که نسبت به بیماری‌های اجتماعی جوامع مسلمان و ضعف‌های موجود در آن هشدار داد و در مقابل قدرت‌های غربی اسلام گرائی را تبلیغ کرد. 

امروز ۱۸ اسفند سالروز بزرگداشت اسدآبادی است به همین مناسبت در این مطلب مروری خواهیم داشت بر زندگی شخصی و اجتماعی و سیاسی این اندیشمند سیاسی. 

** اصالت افغانستانی یا ایرانی؟ 

تاثیر اسدآبادی بر کشورهای اسلامی، مخصوصا افغانستان، ایران و مصر به وضوح پیداست. خانواده او نسبتی با اسدآباد همدان داشته است، اما معلوم نیست که آن‌ها از افغانستان به اسدآباد مهاجرت کرده‌اند یا اسدآبادی بوده‌اند، و چنان که به ادعای برخی، پس از تولد جمال‌الدین به افغانستان مهاجرت کرده‌اند. 

** کودکی و تحصیل علم نزد پدر

او از پنج سالگی علم و دانش در حوزه زبان عربی و مقدمات علوم دینی را در کنار پدرش آموخت و بعد از آن برای تحصیل علم به قزوین و بعد تهران رفت و سپس به عتبات، شهرهای زیارتگاه شیعیان در عراق سفر کرد. او تحت تأثیر افکار فیلسوف‌های مسلمان، از جمله ابن‌سینا، خواجه نصیرالدین طوسی و ملاصدرا بود. 

** مشارکت در جنگ هرات

سید جمال‌الدین اسدآبادی در ۱۸ سالگی در اکثر علوم رایج آن زمان به مقام عالی رسید. بعد به هندوستان و حجاز و مکه سفرهایی کرد و سرانجام به افغانستان رفت و در آنجا شریک اسرار دوست محمد خان امیر افغانستان شد. در جنگ هرات نیز همراه او بود. سپس به مصر رفت و با دانشمندان آنجا همنشین شد. او در مصر به خاطر دانش و کمالاتش بسیار معروف شد و در جامع ازهر منطق و فلسفه درس می‌داد. 

** فعالیت‌های مهم اسدآبادی/ مخالفت با استعمار انگلستان

سید جمال در ۱۲۵۴ هجری قمری، بنا به دستور شیخ انصاری عازم هندوستان شد و ضمن آشنایی با علوم جدید، سعی کرد تا مردم و خصوصا مسلمانان را علیه استعمار انگلستان بسیج کند. او در مصر با استقبال برخی مقامات دولتی روبرو شد و شروع به تدریس و تبلیغ کرد. در تحولات سیاسی مصر نقش موثر داشت و به همین دلیل پس از مدتی به کوشش نمایندگان خارجی که منافع خود در مصر را در خطر می‌دیدند او را از مصر بیرون کردند و به هند رفت. 

همچنین در پاریس با همکاری شیخ محمد عبده به انتشار روزنامه عروةالوثقی پرداخت که فقط ۱۸ شماره از آن منتشر شد و با نشر مقالات اندیشه‌های خود در مورد اتحاد اسلام به مردم نشان داد. او چند بار با ناصرالدین‌شاه ملاقات کرد و از ضرورت قانون گفت اما شاه سخنان او را نپسندید و پس از مدتی دستور داد او را از ایران بیرون کنند و او نیز به پترزبورگ رفت. در سفری که به مونیخ رفت با ناصرالدین‌شاه و میرزاعلی‌اصغر اتابک ملاقات داشت و به دعوت آنان دوباره به ایران بازگشت. مدتی در شاه‌عبدالعظیم بود که باز به دستور شاه او را از ایران بیرون کردند و دوباره به بغداد و بصره سپس به اروپا رفت. 

** پاک کردن اسلام از خرافات 

با دقت در سخنرانی‌ها، نامه‌نگاری‌ها و نوشته‌های سیاسی و عقیدتی سید جمال‌الدین اسدآبادی، پایه‌های اندیشه سیاسی حرکت‌های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی‌اش را می‌توان در موارد زیر بیان کرد: 

بازگشت به اسلام اصیل با عینک خردگرایی و پاک کردن اسلام از خرافات. 

عمل کردن در راستای هویت‌بخشی مسلمانان و به طرفداری از وحدت مسلمانان و مبارزه با ناسیونالیسم‌های محلی که موجب ضعف اسلام در برابر دشمن مشترک می‌گردید. 

با نگاهی مثبت به پیشرفت و پذیرش علم و فن جدید به ارائه تفاسیر عقلی از تعالیم اسلام و تفسیری نو و مثبت نسبت به ساختار حکومتی همت می‌گماشت. که در عین مبارزه با استعمار به‌عنوان نخستین گام در راه اصلاحات اجتماعی به مبارزه با استبداد فرمانروایان در کشورهای اسلامی می‌پرداخت که سرچشمه جدایی ملل اسلامی شده بودند. 

پرهیز از تک‌نگری در دین و پذیرش تفسیرهای جدید و نو از دین و گسترش دامنه اجتهاد در همه مسائل سیاسی و اجتماعی. 

مبارزه با روحیه تسلیم به قضا، قدر و گوشه‌نشینی و رضایت به وضع موجود. 

** آثار و نوشته‌های او 

از آثار و مقالات مهم او می‌توان به: رساله نیچریه، مقالات در روزنامه «عروةالوثقی»، مقاله در رد خطابه ارنست رنان، نامه‌ها، مقالات در نشریه «ضیاءالخافقین»، تتمة البیان فی تاریخ الافغان اشاره کرد. 

** مشارکت در ترور ناصرالدین‌شاه

شیخ ابوالقاسم روحی، میرزا رضای کرمانی با دستور سید جمال‌الدین و حوزه اتحاد اسلام استامبول، به قصد کشتن ناصرالدین‌شاه حرکت کرده بودند. او پس از مدتی از چشم سلطان افتاد و مواجب او را قطع کردند و با فقر زندگی می‌کرد تا این‌که به سرطان فک مبتلا شد و او را جراحی کردند و در ۱۲۷۵ هجری شمسی (۹ مارس ۱۸۹۷ میلادی) در استانبول درگذشت و در گورستان شیوخ دفن گردید. علاوه بر دیدگاه شماری از پژوهشگران، برخی از یاران سید هم عقیده دارند که سید توسط اعوان سلطنت قاجاری در تلافی ضدیت با نظام قاجار و قتل ناصرالدین‌شاه مسموم شده و به قتل رسیده‌است. 

** انتقال پیکر اسدآبادی به کابل

همان زمان دولت افغانستان درخواست کرد تا پیکر سید را به کابل منتقل کنند و دولت عثمانی نیز پذیرفت. در سال ۱۲۸۴ پیکر سید جمال‌الدین از استانبول به کابل منتقل شد و در دانشگاه کابل دفن شد که با دفن تابوت او در این محل، نام دارالفنون به آنجا گذاشته شد. 

انتهای پیام/

انتهای پیام/

کد خبر 14011217586505