به گزارش میراثآریا به نقل از روابطعمومی پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری، کرسی ترویجی«نحوه ارزیابی فامهای رنگی و الگوی هارمونی در یک دستبافته سنتی» 9 مرداد 1402، با حضور سامرا سلیمپور عضو هیأت علمی گروه پژوهشی هنرهای سنتی بعنوان ارائه دهنده، آمنه مافی تبار عضو هیأت علمی دانشگاه هنر تهران و منیژه هادیان دهکردی سرپرست پژوهشکده حفاظت و مرمت آثار تاریخیفرهنگی در جایگاه ناقد برگزار شد.
سامرا سلیمپور در این کرسی که ریاست آن را طیبه عزتاللهینژاد مدیر گروه پژوهشی هنرهای سنتی پژوهشگاه برعهده داشت با طرح مختصری از مسئله گفت: دستبافتههای سنتی ایرانی (نظیر: قالی، روانداز، زیرانداز، منسوجات ...) فرصتی بیبدیل برای ظهور آمال، آرزوها، ذوق و سلیقۀ زنان روستایی و عشایری و بیشک یکی از منابع مهم برای مطالعۀ فرهنگ و هنر مردمان یک اقلیم است، چرا که اصول و قوانین حاکم بر زندگی بافندگان و روحیات و دیدگاهشان نسبت به زندگی، در دستبافتههایشان پدیدار شده و فهم جدیدی از جهان هستی را به رویمان میگشاید.
او تصریح کرد: در همین راستا در پس پارامترهای نقش، طرح، رنگ و حتی مواد اولیه مورد استفاده در یک دستبافته دنیایی از جهان بینی بافندۀ ایرانی نهفته است؛ بهگونهای که از نقوش صرفاً برای پر کردن فضاهای خالی استفاده نمیشود بلکه هر نقش و رنگی بازگوکنندۀ اعتقادات، اسطورهها و باورهای مذهبی بافندۀ خویش است.
عضو هیأت علمی گروه پژوهشی هنرهای سنتی افزود: «رنگ» در میان عناصر غیرکلامیِ تاثیرگذار بر زیبایی یک اثر هنری از جمله دستبافتههای سنتی توصیفگر قدرتمندی است و پیامها و معانی را بسیار سریعتر از عناصر طرح و نقش به مخاطب منتقل میکند چرا که به شدت با احساسات آدمی در ارتباط است و ضمن تحریک حس زیباییشناسی نمادی از ذهنیات انتزاعی و افکار گوناگون نیز است.
او اظهار کرد: در بیان میزان تاثیرگذاری عنصر رنگ بر ذائقه مخاطب همین بس که رنگ کاملکننده مفاهیم نهفته در پس طرح و نقش یک دستبافته است و گاهگاهی دستبافتههای نواحی مختلف ایران را میتوان از طریق مشاهده فامهای رنگی موجود در آنها باز شناخت، علت این امر آنست که بافنده هنرمند دانش انتخاب و چگونگی همنشینی فامهای رنگی را با نگریستن به طبیعت اطراف محل سکونتش میآموزد و با سلیقهای مثالزدنی آنها را در دستبافته خویش پیاده میکند.
ارائه دهنده این کرسی گفت: متأسفانه در اغلب تحقیقات منتشر شده آنجایی که بر مفهوم زیبایی شناختی یک اثر هنری تمرکز یافتهاند، به عناصر نقش، طرح و فرم بیش از عنصر رنگ پرداخته شده و در معدود مواردی هم که به چشم میخورد تنها به توصیف فامهای رنگی در قالب نامبردن از آنها همچون: رنگ قرمز، رنگ سبز، رنگ آبی ... در یک اثر هنری بسنده شده، حال آنکه خواننده با مطالعه این توصیفات دچار یک ابهام و سردرگمی میشود که: کدام فام قرمز؟ فام سبز؟ یا فام آبی؟ چرا که در دنیای رنگها برای هر فام اصلی و یا فرعی هزاران طیف رنگی وجود دارد.
سلیمپور افزود: به بیانی دیگر، در اغلب این مطالعات فامهای رنگی بدون یک شناسنامه یا کد شناسایی منحصربه فرد که برای سایرین نیز قابل درک باشند به حال خود رها شدهاند و تمامی توصیفات حاصل از پالت رنگی مشاهده شده در یک اثر هنری، تنها زاییده ادراک بصری مخاطب خود است؛ ادراکی که ممکن است با نگاه مخاطبی دیگر، دستخوش تغییر و یا تعریف جدیدی شود.
عضو هیأت علمی گروه پژوهشی هنرهای سنتی تصریح کرد: بر اساس کاستیهای یاد شده، ایده مطالعه پیشرو پیرامون نحوه شناسایی فامهای رنگی به روشی علمی و دقیق در یک دستبافته سنتی شکل گرفت که پس از آن، لزوم مطالعه الگوهای هارمونی به کار گرفته شده در آن دستبافته ضروری به نظر میرسید چرا که هارمونی (یا هماهنگی) رنگی در یک اثر هنری از اصول مهم زیباییشناختی محسوب میشود.
ارائه دهنده این کرسی ترویجی در ادامه نحوه شناسایی پالت رنگی دستبافتههای سنتی به کمک اطلس رنگ مانسل (روشی عینی و بصری) و به شیوه آنالیز دستگاهی (اسپکتروفتومتر انعکاسی) را مورد ارزیابی قرار داد و سپس، الگوی هارمونی رنگی این دستبافتهها را بر اساس تئوری رنگ ایتن تعیین کرد.
او در پایان گفت: براساس مطالب یاد شده اینکه آیا میتوان پالت رنگی یک دستبافته سنتی را بر اساس اطلس رنگ مانسل ارزیابی کرد و نتایج حاصله تا چه حد قابل اطمینان هستند؟ مولفههای رنگی حاصل از طیفسنجی انعکاسی فامهای رنگی موجود در این دستبافتهها کدامند و چه اطلاعات ارزشمندی به ما میدهند؟آیا تئوری رنگ ایتن میتواند در تعیین الگوی هارمونی (یا هماهنگی) فامهای رنگی موجود در یک دستبافته سنتی مورد استفاده قرار گیرد و نتایج حاصله چه کمکی به پژوهشگران خواهد کرد را مهمترین پرسشهایی خواند که ممکن است در این حوزه مطرح شوند.
انتهای پیام/
نظر شما