اولین سکههای ضرب شده بعد از اسلام در ایران، سکههای اموی چُغاسیف الدین در شهرستان خمین روستای چغاسیف است، که تعداد 532 سکه در این منطقه در سال 1378 کشف شده است.
کمانچه یکی از سازهای اصلی موسیقی ایرانی است و میتوان گفت بعد از تار مهمترین ساز موسیقی ایرانی است. کمانچه همچنین یکی از سازهای ایرانی و موسیقی خاورزمین است. نخستین نشانههای تاریخی درباره ساز کمانچه با اقتباس از کتاب موسیقی الکبیر اثر ابونصر فارابی مربوطه به سده چهارم هجری است.
یکی از محوطههای شاخص خوی، دارالقرار شمس تبریزی است که در شمالغربی شهر خوی، در محلی میان محله ربط و محله امامزاده قرار دارد، در جبهه جنوبی محوطه بنایی یادبود موسوم به مناره شمس تبریزی قرار گرفته و نام محوطه برگرفته از نام عارفی است که اکثر مورخان دارالقرار آن را این محوطه میدانند.
سیسخت معروف به بهشت جنوب استان، دارای چشماندازی است که گویی خداوند بهشی خارقالعاده مملو از زیباییهای بیبدیل خلق کرده و نوای خوش خروش آبشار ها و چشمههایش، درختان و سبزهها و گلهای رنگارنگش هر بینندهای را به وجد میآورد، هر چند زلزله امروز شرایط زندگی را برای اهالی این بهشت زیباییها دشوار کرده اما این مردمان همیشه سختکوش همواره رسم میهماننوازی را در دلهایشان دارند.
یکی از مجموعههای بسیار مهم مذهبی، اقتصادی و فرهنگی مجموعۀ معروف به رباط زیارت خواف است، این مجموعه که از دوران ساسانیان تا عصر صفوی تاریخگذاری میشود از جنبههای گوناگون قابل مطالعه است و این قابلیت را دارد که پس از مطالعات عمیق میدانی، پیگردی و گمانهزنی به عنوان یک جاذبۀ مهم گردشگری ساماندهی شود و برای ثبت در فهرست یونسکو پیشنهاد شود.
جزیره قشم با وسعت 1577 کیلومترمربع در شمال تنگه هرمز قرار دارد. عرض جزیره بین 16 تا 25 کیلومتر متغیر است و بلندترین نقطه آن حدود 131 متر از سطح دریا ارتفاع دارد. این جزیره در جهت شمال شرقی، جنوب غربی در حاشیه شمالی تنگه هرمز امتداد یافته است.
سیاهچادر خانه سیار و باصفای ایلات عشایر ایران زمین است. چادری سیاه که در دامن رنگارنگ طبیعت برافراشته می شود. بسیار ساده و بدون آلایش از جنس طبیعت و بر فراز سیطرهای خدادادی. هر تار و پود از این خانه زیبا و مقاوم زحمت و تلاش هنرمندانی موفق از سرزمین ما را هویدا میکند که علاوه بر نقش تولید کنندگی، هنر ساده زیستن از مواهب مادر طبیعت را به زندگیهای ماشینی و بیروح کلانشهرها گوشزد میکند.
مالک زمینهای وسیع و آب فراوان لبریز از سد سلامه با خیرخواهی انگیزۀ این را داشت که کوشک سلامه را تبدیل به واحد پذیرایی از مسافران خسته کنند و هر که در آن سرای درآید نانش دهند و از نامش نپرسند، این سنت نیکو تا اواخر دهه ۵۰ برقرار بود که کم کم به بوتۀ فراموشی سپرده شد و اکنون باغ و کوشک سلامه که یکی از با شکوهترین میراثهای ملموس و یادآور زیباترین میراث ناملموس یعنی میهماننوازی ایرانیان است نیازمند ارادهای است تا دوباره به شکوه گذشتۀ خود برگردد و همچنان نمادی از میهمان نوازی ایرانیان باشد.