هفت شهر عشق را عطار گشت/ ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم

آن‌هایی که به نیشابور سفر می‌کنند، حتما از آرامگاه شیخ فریدالدین عطار نیشابوری نیز بازدید کرده‌اند. مقبره شاعر و عارف بزرگ قرن ششم و هفتم که سرگذشت و زندگی‌نامه خواندنی دارد.

میراث‌آریا: شیخ فریدالدین ابوحامد محمد بن ابوبکر، معروف به عطار نیشابوری، یکی از شعرا و عارفان نام‌آور ایران در اواخر قرن ششم و اویل قرن هفتم هجری قمری است.

این شاعر و عارف بزرگ ایران زمین در طول هشت دهه از عمر با برکتش توانست تاثیر بسیاری بر شعر و ادب فارسی بر جای بگذارد و شاعران دیگر از جمله مولانا از او به‌عنوان یک شاعر صاحب فکر و عارفی بزرگ یاد کرده و شعرهایی را در وصف بزرگی مقام او سروده‌اند.

روز ملی عطار

امروز ۲۵ فروردین است. این روز در تقویم ایران روز ملی عطار نام‌گذاری شده است که هرساله در نیشابور و در محل آرامگاه او همراه با برنامه‌های عطارشناسی برگزار می‌شود. گلباران آرامگاه عطار، ارائه پژوهش‌هایی در مورد این شاعر، نمایشگاه کتاب و خوشنویسی و شب شعر از جمله برنامه‌هایی است که در این روز برگزار می‌شود.

شیخ فریدالدین محمد عطار نیشابوری در سال ۵۴۰ هجری قمری (۱۱۴۶ میلادی) در قریه کدکن یا شادیاخ (یکی از بخش‌های تربت حیدریه امروزی) که در آن زمان از توابع شهر نیشابور بود به دنیا آمد. کودکی عطار با طغیان گروهی از مدعیان حکومت‌داری همراه شد؛ زمان فاجعه، عطار ۶ یا ۷ سال بیشتر نداشت. این فاجعه چنان عظیم و موحش بود که نمی‌توانست در ذهن کودک خردسال تأثیر دردانگیز خود را نگذارد. سلطان به دست غزها اسیر شده بود و شهر در معرض خرابی و ویرانی قرار گرفته بود. عطارِ خردسال شکنجه‌ها، تجاوزها، خرابی‌ها، مرگ و درد و وحشت را اطراف خود می‌دید.

او چند سال بعد، پس از فروکش فتنه غز، در مکتب مشغول آموختن شد. در ایام مکتب، حکایاتی از زندگی بزرگانی چون عباس طوسی، مظفر عبادی، رکن‌الدین اکاف و محمد بن یحیی، او را به خود جذب می‌کرد. این حکایات علاوه بر اینکه مشوق عطار در طریقت بودند بعدها در تذکرةالاولیا گرد آمدند.

پدر عطار در شهر شادیاخ به شغل عطاری که همان دارو فروشی بود مشغول بود و بسیار هم در این کار ماهر بود؛ عطار نیشابوری داروشناسی و داروسازی را از پدرش فرا گرفت و به کار عطاری و درمان بیماران مشغول شد.

عطاری که درویش‌مسلک بود

دربارهٔ پشت پا زدن عطّار به اموال دنیوی و راه زهد، گوشه‌گیری و تقوا را پیش گرفتن او، داستان‌های زیادی گفته شده‌ است. مشهورترین این داستان‌ها، داستانی است که جامی نقل می‌کند.

عطار در محل کسب خود مشغول به کار بود که درویشی از آنجا گذر کرد. درویش درخواست خود را با عطار در میان گذاشت، اما عطار همچنان به کار خود می‌پرداخت و درویش را نادیده گرفت. دل درویش از این رویداد چرکین شد و به عطار گفت: تو که تا این حد به زندگی دنیوی وابسته‌ای، چگونه می‌خواهی روزی جان بدهی؟ عطار به درویش گفت: مگر تو چگونه جان خواهی داد؟ درویش در همان حال کاسه چوبین خود را زیر سر نهاد و جان به جان‌آفرین تسلیم کرد. این رویداد اثری ژرف بر او نهاد که عطار دگرگون شد، کار خود را رها کرد و راه حق را پیش گرفت. عطار مسیر زندگی خود را به‌طور کل تغییر داد و به عرفان روی ‌آورد.

هفت شهر عشق را عطار گشت

شیخ نیشابوری پس از این ماجرا، برای کسب علم و دانش، به هند، عراق، شام، مصر و مکه سفر کرد و حج خود را هم به جا آورد. سپس به شهر خود یعنی نیشابور بازگشت و در آنجا ماندگار شد. عطار، مرید شیخ مجدالدین بغدادی بوده است. 

دیوان اشعار او شامل غزلیات و قصاید و رباعیات است. همچنین مثنویات او عبارت است از الهی‌نامه، اسرارنامه، مصیبت‌نامه، وصلت‌نامه، بلبل‌نامه، بی‌سرنامه، منطق‌الطیر، جواهر الذات، حیدرنامه، مختارنامه، خسرونامه، اشترنامه و مظهرالعجایب.

این آثار گران‌بها از عطار یک نام نیک به جا گذاشت و باعث شده که این شاعر و عارف بزرگ قرن بعد از درگذشتش همچنان مورد توجه همگان قرار داشته باشد.

خاورشناسان اروپایی از نیمه دوم سده هجدهم میلادی به ترجمه و تصحیح آثار عطار نیشابوری پرداخته و آثار بسیاری از اندیشمندان و نویسندگان مغرب زمین تحت تاثیر افکار این عارف بزرگ پدید آمده است.

شاعری که شهید شد

عطار بعد از سال‌ها کسب علم و معرفت و عرفان، بالاخره در جریان حمله مغول‌ها جان خود را از دست داد. بر اساس روایت‌های به جا مانده و نحوه چگونگی درگذشت عطار، از او به‌عنوان فردی نام می‌برند که به دست سربازان مغول به شهادت رسیده است.

روایت مرگ عطار نیشابوری را شیخ بهاءالدین در کتاب معروف خود «کشکول» اینگونه روایت می‌کند:

با رسیدن لشکر تاتار به نیشابور و قتل عام اهالی نیشابور، ضربت شمشیری توسط یکی از مغولان بر دوش شیخ خورد و جان او را گرفت.

انتهای پیام/

کد خبر 1403012502722

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha