بنابر آنچه در افسانهها و قصهها آمده، در اين روز آرش مرز جغرافيايي ايران و توران را مشخص ميکند و با رها کردن تير، جان خود را از دست ميدهد.
ميرشکرايي درباره آداب و رسوم تيرگان گفت: در اين روز نخ تير و باد که در بم و کرمان به آن \"تيرو\" ميگويند، بر مچ دست بسته شده و پس از 10 روز، روزي که در تقديم باستاني ايرانيان باد خوانده ميشود، آن را ميگشايند و در جايي بلند، با آرزوهاي آرشوار، براي فر و شکوه جاودان ايران زمين، به نشاني پرواز از تير آرش، آن را به دست باد ميسپارند.
وي ادامه داد: در ايرانزمين اسطوره پرواز تيرآرش و اسطوره ايزباران در تيرگان، همراه با جشن آبپاشي و در يک روز، در کنار همعنوان ميشود.
وي افزود: در روايتهاي مختلف است که آرش در اين روز بر بلنداي کوه، البرز ميرود، تير خود را پرتاب ميکند و تير به سرزمينهاي آسياي صغير ميرسد.
ميرشکرايي معتقد است بنابر روايتهاي مختلف تيري که آرش پرتاب کرد تيري مقدس بود که ازسوي فرشتگان آيين ورزان هدايت ميشد.
وي با بيان اينکه تير آرش رمز برکت بخشي در سرزمين ايران است، خاطرنشان کرد: بوميان دماوند قصههاي بسيار زيادي درباره آرش دارند و معتقدند اگر کسي در قلههاي دماوند راه خود را گم کند و آرش را صدا زند، قطعاً آرش به کم او خواهد آمد.
در ادامه، \"ميرجلالالدين کزازي\" استاد و پژوهشگر ادب فارسي، در نخستين همايش کمان و کماندار، با بيان اينکه کمان به معناي جنگ افزاري است گفت: برخلاف تصور بسياري، کمان وسيله جنگ افزار پهلوانان ايراني نبوده است.
وي ادامه ميدهد: جنگ افزار ويژه پهلوانان ايراني که از ارزش آييني بسيار بالايي برخوردار بوده، گرز است و نامداران پهلواني که به گرزورزي مشهور شده، گرشاسب است که گرز وي بهعنوان ميراث تاريخي از پهلواني به پهلوان ديگر داده ميشده است.
کزازي با اشاره به اينکه کمان در ايران ارزش آييني گرز را ندارد و همواره غير ايرانيان نيز از تير و کمان استفاده ميکردند، خاطرنشان کرد: \"تخشي\" سترگترين کماغن است و پهلوانان کمانهايي داشتهاند که جز خود آنها کس ديگري نميتوانسته زه بر آن بيفکند.
اين استاد زبان و ادبيات فارسي درباره واژه تير گفت: اين واژه از کلمه باستاني \"تيگلرا\" به معناي تيز گرفته شده و حتي ايرانيان کهن اروندرود را رود تيگلرا ناميده بودند؛ زيرا رودي خروشان و تيزه بوده است.
وي ادامه داد: نوک تير \"رادپيکان\" زهگير تير را \"سوفار\" گويند. کماندار در سوفار تير، واژهاي را براي فالزني مينوشته و هنگاميکه پهلوان ميخواسته نخستين تير را رها کند، ابتدا نوشته سوفار را خوانده از اين راه فرجام کار خود را گمان ميزده است.
کزازي درباره پرتاب تير ازسوي آرش، گفت: آرش، پهلوان آريايي و ايراني تيري را پرتاب ميکند که همه هستي خود را در آن قررا داده و با پرتاب آن را مشخص کرده، مرز ايران و توران شگفتي همه دنيا را بر ميانگيزد؛ بهگونهاي که يونانيان ضربالمثلي براي نشان دادن دور دست دارند و معتقدند:
\"دور دست جايي است که تير مرد پارسي بدانجا رسيد\"
M/R/115
انتهای پیام/