وي افزود: محلههاي فهادان، دارالشفا، وقتالساعات، لرد کيوان و دروازه شاهي از جمله محلههايي است که تاکنون باستانشناسان گمانهزني کردهاند.
جودکي درباره نتايج بهدستآمده از گمانههاي باستانشناسان گفت: هماکنون باستانشناسان مشغول جمعآوري دادهها هستند و نتايج هنوز تدوين و بررسي نشده است.
بر اين اساس، شهر يزد با وسعت حدود 5/99 کيلومتر مربع درمرکز استان يزد در مسير راه اصفهان وکرمان قرار دارد و داراي مختصات جغرافيايي 31 درجه و54 دقيقه عرض شمالي و 54 درجه و23 دقيقه طول شرقي است.
در افسانههاي تاريخي بناي اوليه شهر يزد را به ضحاک نسبت دادهاند. معين الدين نطنزي مورخ قرن 9 هجري ميگويد: \"خطه يزد را ضحاک ساخت و آن را زندان ضحاک خوانند\".
اگر هم اينها افسانهاي بيش نباشد، دستافزارهاي سنگي يافته شده در درههاي شيرکوه ، نگارههاي کوه ارنان و قطعات سفال نقشدار يافت شده درنارين قلعه ميبد همه حکايت از قدمت و ديرينگي اين شهر دارد.
همچنين قدمت آتش معروف بناي زرتشتيان « آتشکده يزد » که به دوهزار و پانصد سال ميرسد ، صحت مطالب فوق را تأييد ميکند.
با برپايي شهر يزد مدنيت آن در چهار کانون عمده « مهريز و فهرج ، يزد ، رستاق ، ميبد » پاگرفته و در دوران باستان جزء ممالک مادها بوده است.
پژوهشگران اين منطقه را که در مسير شاهراه هاي باستاني « ري- کرمان » و « پارس - خراسان » قرار داشت، جزء سرزمينهاي دوردست مادها شمردهاند . با توسعه شهر ،حصارهايي در اطراف شهر کشيده شد که ابو جعفر کاکويه درايجاد اين حصارها و آباداني آن همت کرده است. بعضي از قسمتهاي اين ديوار هنوز به عنوان سند درشمال شهر وجود دارد . در اين دوره توسعه اصلي شهر عمدتاً به طرف جنوب شرق بود و مرکز شهر به طرف مکان جديدي در اطراف مسجدجامع منتقل شده است.
در دوران مغول شهر يزد دستخوش تغييرات چنداني نشد، اما در دوران آل مظفر و رشد ساخت وساز و شهرسازي به طرف جنوب و جنوب غربي کشيده و هفت دروازه برديوارهاي جديد شهر اضافه شد.
در دوران تيموري نيز مجموعه اميرچخماق در اطراف ميدان بزرگي درمحدوده شرقي ساخته شد و مرکز شهر کمکم از محل مسجد و نواحي اطراف آن به اين مجموعه انتقال يافت.
اما در دوران صفويه شهر يزد در مقايسه با شهرهاي اصفهان ، شيراز ، کرمان ، تبريز و ... توسعه چنداني نداشت تا اينکه در دورههاي بعد همچنان شهر به سمت جنوبي گسترش مييافت. با وجود خيابانکشيهايي که در زمان پهلوي در بافت قديمي شهر صورت گرفت اهميت و مرکزيت آن با استقرار کاربريهاي جديد درحاشيه اين خيابان کشيها باقي ماند و شهرنشيني با وجود تنشهاي دروني ناشي از همنشيني با اين تغييرات به حيات خود ادامه ميدهد.
M/115
انتهای پیام/