پارچههاي قلمکار ؛ بيشترين رقم صادرات صنايعدستي پس از فرش
\"احمد اديب\" معاون صنايعدستي و هنرهاي سنتي استان اصفهان در اين باره ميگويد: کشورهاي آسياي جنوبشرقي از اين پارچهها استقبال چشمگيري دارند.
وي با بيان اينکه قلمکار نقاشي بيشتر براي پردهها، خيمهها، سقف پوشها و ديوارپوشها استفاده ميشود، يادآور ميشود: قلمکار نقاشي در قديم بهعنوان خيمهگاه و در مراسمهاي لشگرکشي و ارتش با استفاده از موتيفها و نقشهاي سنتي استفاده ميشد و اکنون نيز بيشتر در مراسمهاي عزاداري و اعياد از آنها بهره ميبرند.
اديب در ادامه ميگويد: در قلمکار قالبي، نقش مورد نظر را بر روي چوب گلابي قالبزده و با استفاده از رنگهاي مختلف گياهي و گاهي شيميايي طرحهاي منتوع را اجرا ميکنند.
معاون صنايعدستي و هنرهاي سنتي اصفهان از منطقه دليجان و شهر اصفهان به عنوان اصليترين مناطق فعاليت قلمکاران نام ميبرد.
وي ميافزايد: روشهاي قديمي قلمکارسازي که در مراحل مختلف در کنار زايندهرود پارچهها را شسته و رنگهاي آن را ثابت ميکنند، از جاذبههاي استان بهشمار ميرفت که اکنون بسيار کمرنگ شده و فقط در بعضي نقاط ميتوان آن را مشاهده کرد.
اديب در توضيح اينکه چرا قلمکارهاي بيکيفيت در بازار به فراواني يافت ميشود ، گفت: يکي از مشکلات اصلي در بسياري از توليدات صنايعدستي استان پايين بودن کيفيت مواد اوليه است که چنانچه بر نحوه توليد و کيفيت بخشي آن نظارت مستقيم انجام شود، اثر مطلوبي بر خريد بيشتر خواهد گذاشت.
وي از \"مرحوم استاد حسن پورسنايي\"، \"مرحوم استاد عطريان\" و \"استاد گياهي\" بهعنوان هنرمندان مطرح در رشته قلمکارسازي ياد کرد.
قلمکاري قدمتي چند صد ساله در سرزمين ايران دارد
قلمکارسازي از پيشههاي کهن و قديمي ايران است که قرنها در اوج شهرت بوده است. اين هنر به همراه نقاشي روي پارچه از دوره مغولها در ايران مرسوم شد و به همين دليل است که در اين دوره به دليل حمايت و پشتيباني خوانين مغولي پارچههاي منقوش و چيني در بازارهاي ايران فروش فوقالعادهاي پيدا کرده بود.
ايرانيان نيز براي رقابت با چينيها دست به ابتکاراتي زدند که از آن جمله ابداع نقاشي به روي پارچه يا به اصطلاح پارچههاي قلمکار است.
در دوره صفويه اين هنر گسترش يافت. در حقيقت ميتوان گفت دوره پررونق اين صنعت از زمان صفويه شروع و به اواسط عصر قاجاريه ختم گرديد.
در زمان صفويه بيشتر لباسهاي مردانه و زنانه از پارچههاي قلمکار تهيه ميشد و اين پارچهها در آن زمان شهرت فراوان داشت. يک نوع قلمکار با طرح و نقش خاص خود به نام \"دلگه\" جهت لباس مردانه و زنانه تهيه ميشد. از ديگر انواع قديمي قلمکار ميتوان خمرهاي \"زريا اکليلي\"، \"جيگرنات قرمز\" و \"جيگرنات بنفش \" را نام برد.
تلاش هاي پيگير صنعتگران قلمکارساز و استقبالي که از آن ميشد موجب ازدياد تقاضا براي اينگونه پارچههاي نقش دار شد و چون عرضه محدود بود، صنعتگران را به چاره انديشي و پيدا کردن راه حل براي عرضه بيشتر با همان کيفيت هنري واداشت.
در اين مورد تنها راه چاره را ايجاد نقوش مورد نظر بر روي قالب و انتقال قالبهاي مذکور روي پارچه دانستند.
هنرمندان در آغاز تنها از يک يا چند قالب استفاده ميکردند و بقيه را با دست ميکشيدند ولي پس از چندي با طراحي روي کاغذ و انتقال اين طرحها روي قالب و حکاکي و قالب تراشي، استادکاران فن توانستند به طور کلي محصولات قلمکار را به وسيله قالب زني توليد کنند.
مراکز توليد
شهر اصفهان که در زمان صفويه مرکز و پايتخت ايران بود، يکي از مراکز عمده تجمع هنرآفرينان و صنعتگران شد و هنرمندان از گوشه و کنار ايران به اين شهر روي آوردند و سعي در توليد و عرضه محصولات مختلف از جمله قلمکار با عاليترين کيفيت هنري کردند.
در حال حاضر شهر اصفهان مرکز ت
وليد قلمکار ايران است و در شهرهاي دامغان و سمنان هم نوعي قلمکار خاص منطقه تهيه ميشود.
محصولاتي که امروزه از پارچه قلمکار تهيه ميشود عبارتند از: لباس، سجاده، سفره، رولحافي، پرده، مجمعه پوش، بقچه، سوزني، حمام،قطيفه، کتيبه، کلاه، قبا، شليته، روکشصندلي، روميزي، روتختي، دستمال، زير لباسي، سربخاري ، کيف ، دامن، کفش زنانه و براي مصارف دکوراسيون.
قالبها و قالب تراشان
قالب تراشي يکي از هنرهاي ظريف و بسيار مهم و قديمي اصفهان است که از استادان اين فن به جز عده معدودي باقي نمانده اند. استاد کاران قديمي بهترين چوب را براي تراش قالب چوبهاي گلابي و زالزالک تشخيص دادهاند که معمولا چوب زالزالک را براي قالبهاي ريز استفاده ميکردند که اين روش تا اکنون نيز هم چنان ادامه دارد.
هر چه نقشها در يک قالب درشتتر باشند کار تراش آسانتر و هر چه نقوش ريزتر باشند به همان نسبت کار تراش مشکلتر ميشود. براي اينکه يک قالب کامل شود از ابتدا يعني جور کردن چوب تا زماني که قالب آماده نقشزني ميشود صورت ميگيرد.
رنگهاي مصرفي قلمکار
رنگ در هنر قلمکاري نقش اصلي را باز ميکند و اگر در اين مرحله کار درست انجام نشود، هنر توليد شده نيز ارزشي نخواهد داشت.
در ساختن قلمکار بيشتر از دو رنگ مشکي و قرمز استفاده ميشود که براي ساختن رنگ مشکي از موادي مانند: کتيرا، اکسيد، آهن، زاج سياه و روغن کرچک و براي ساختن رنگ قرمز از موادي مانند گل سرخ، روغن کنجد، زاج سفيد و کتيرا استفاده ميشود. گاهي هم برحسب مورد رنگهاي ترکيبي مانند آبي يا نيلي، سبز زرد و قهوهاي به کار ميبرند.
چگونگي توليد
مواد مصرفي قلمکار سازان بسيار متنوع است ولي آنچه که قابل توجه است عبارتست از: پارچههاي متقال، کدري و چلوار، کتيرا، پوست انار، رنگ گياهي زاج سفيد، نيل، روغنگليسيرين و آليزارين.
مراحل توليد قلمکار به اختصار عبارتست از: آبخور کردن پارچه، دندانه کردن پارچه انجام عمل قالب زني که با دو رنگ قرمز و مشکي آغاز و بعد از اتمام کار و تثبيت رنگها، در مرحلهسفيدگري، زمينه برخي از پارچههاي توليدي سفيد ميشود و چنانچه نيازي به استفاده از رنگهاي ديگر باشد دوباره پارچه به کارگاه برگردانده شده و نقوش لازم بر روي آن انتقال مييابد.
کاربردهاي قلمکار
قلمکار کاربردهاي ديگري نظير پارچههاي سفره، دستمال، سجاده، پرده، روميزي، روتختي، رويه کوسن و ...دارد.
خاطرنشان ميشود؛ سازمان علمي فرهنگي ملل متحد (يونسکو) به تازگي به منظور ارج نهادن به اين هنر ايراني و تقدير از تعالي آن در نزد هنرمندان، مهر اصالت آن را در اصفهان به يکي از هنرمندان اين فن اعطا کرد.
114/
انتهای پیام/