در اين ميان تفاوت بارزي بين بازنشستهها با سايرين نيز وجود دارد زيرا آنها به دليل بالا بودن سن و با توجه به احترام و جايگاهي که لازم است به اين واسطه در جامعه داشته باشند از تنگدست بودن و کمبود ميزان درآمد خود بيشتر از ديگران زجر ميکشند زيرا طبقات بيشتري از توقعات و خواستهاي مادي و معنوي افراد خانواده و نزديکان را در برابر خود احساس ميکنند .
افرادي که سالها سرپرستي خانوادهاي را بر عهده داشتند حال در دوران کهولت تمايل دارند همچنان از نظر مادي و معنوي در خانواده و در بين نزديکان و خويشان خود تاثيرگذار باشند حال آنکه فقدان امکانات باعث احساس ناراحتي آنها ميشود .
احساس تنهايي و انزواي اجتماعي از ديگر مشکلات اين قشر جامعه است که متاسفانه اين مساله هنوز به طور رضايتبخش حل نشده است. سالمندان در موارد بسياري از آن بابت که همسران خود را از دست دادهاند و يا فرزندان ترکشان کردهاند احساس تنهايي و نگراني ميکنند.
حضور فرزندان و نوادگان در صحنه زندگي سالمند يادآور عشقها و زيبائيهاي زندگي آنان است و درک احساسات و انتظارات سالمندان از اطرافيان و نزديکي افراد خانواده با آنها و حمايتي که از روابط اجتماعي با دوستان، خانواده، بستگان و همکاران ايجاد ميشود در حفظ سلامت رواني آنها بسيار تاثيرگذار خواهد بود.
با توجه به اينکه قشر قابل توجهي از جامعه را افراد سالمند تشکيل ميدهند و از آنجا که سلامت رواني جامعه به سلامت رواني افراد سالمند آن جامعه وابسته است لذا بهتر است که هرچه بيشتر و بيشتر به اين نسل سالخورده توجه و براي رفع نيازهاي آنان کوشش شود./115
انتهای پیام/