در اين ميان شهرداري تهران به عنوان متصدي امور شهردر اجراي طرح جمع آوري کودکان خياباني نيز همانند ديگر طرح هاي ضربتي به ضرب و زور متوسل مي شوند .اين در حالي است که جمعآوري کودکاني که مدتهاي مديدي در خيابانها زيستهاند و با فرهنگ خيابانگردي مأنوس شدهاند بدون پيشبيني مکان و امکانات مناسب که بتواند پذيراي آنها باشد، قطعاً بينتيجه خواهد بود.
اين کودکان بسياري از آموزشهاي بزهکارانه را در همين مراکز پناهدهنده از يکديگر فراميگيرند. بسياري از آنها سرپرست مناسبي ندارند. طبق آمارهاي موجود بيش از 80 درصد آنها کودکان کار هستند و ناگزير از کارکردن براي امرار معاش هستند. ذکر اين نکته نيز ضروري به نظر مي رسد که کودکان کار به دليل فقر بالاي خانواده ها به سمت مشاغل کاذب کشيده مي شوند .
اين کودکان براي تامين معاش خانواده هايشان مجبور به کار هستند و زماني که سازماني با نگاه غير کارشناسانه، زندگي کاري آنها را دچار مشکل مي کند، به ناچار براي حل مشکل فقر از راه هاي ديگري وارد مي شوند.
سد کردن راه درآمد اين کودکان درکنار فقرشديد، راهي جز کشيده شدن به کارهاي زيرزميني و انواع بزهکاري را برايشان باز نميگذارد.
اغراق آميز نخواهد بود اگر آسيب هاي اين اقدامات کوتاه مدت و بدون فکر را بار ها بيشتر و عميق تر از آلوده شدن چهره شهر دانست . اگر جلوي کار چندين هزار کودک کار بدون در نظر گرفتن راه اشتغال مناسب براي آنها گرفته شود، بطورحتم در آينده اي نزديک با گسترش باندهاي خلافکاري و قاچاق درجامعه روبرو خواهيم بود.
انتهای پیام/