جناب آقاي پورعلي
مدير عامل محترم خبرگزاري ايسنا
با سلام
احتراماً، عطف به گزارش مندرج در خبرگزاري ايسنا مورخ 18 شهريور ماه 1388 با عنوان «سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري چقدر به شايسته‌سالاري و پايداري مديريتي توجه ميکند؟»، جوابيه ذيل جهت تنوير افکار عمومي ارائه مي شود.
در ابتدا جا دارد به مدير عامل محترم خبرگزاري ايسنا تأکيد کنيم که سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري، با توجه به طرح آزاد و کامل گزارش مذکور در آن خبرگزاري، تغيير و حذف حتي اندکي از اين جوابيه را پذيرا نبوده و در صورت هر گونه جرح و تعديل در متن حاضر، تا زمان حصول نتيجه مطلوب از پيگيري موضوع از طرق قانوني منصرف نخواهد شد. بنابراين مقتضي است وفق قانون، جوابيه ذيل به صورت کامل و بي کم و کاست در اسرع وقت در آن رسانه درج گردد:
1 – در بدو امر، مطالعه دقيق جوابيه حاضر، بيش از هر شخص و مسؤولي به مدير عامل خبرگزاري ايسنا توصيه مي شود تا با دقتي بيشتر، مراقب خروجي خبرگزاري خود باشد؛ چرا که در حال حاضر و بنا به دلايلي که در ادامه مي آيد از يک سو اعتبار و هويت رسانه اي خبرگزاري ايسنا زير سؤال است و از سوي ديگر بي شک کم نيستند خبرنگاراني که صادقانه و بي هيچ چشم داشتي در اين خبرگزاري مشغول به خدمت صادقانه به کشور خود هستند. از اين رو نگرانيم که ناپختگي يا رويکردهاي شخصي نامناسب برخي همکارانشان بر جايگاه و شخصيت ايشان نيز تاثير نامطلوبي بگذارد.
2 – در مطلب نسنجيده و خام خبرنگار ظاهراً جوان خبرگزاري ايسنا که گويي خود را توأمان در علم مديريت، ميراث فرهنگي، امور اداري و غيره بي همتا و صاحب نظر مي داند!، تلاش وافري شده تا موضوع ساده و مرسوم تغيير مديران سازمان ميراث فرهنگي، موضوعي عجيب و به زعم ايشان «سوء مديريت» جلوه داده شود.
3- اگرچه اين سازمان دليلي براي توجيه خبرنگار ظاهراً کم تجربه خبرگزاري ايسنا نمي بيند و بر اين امر واقف است که علت نگارش گزارش هايي از اين دست از چه قرار است،اما براي روشن شدن موضوع تغييرات و جابجايي تعدادي از مديران سازمان ميراث فرهنگي، جا دارد تا ابتدا- به سياقي که خبرنگار مذکور و خبرگزاري ايسنا در مطلب مورد اشاره در پيش گرفته اند-، خبرگزاري ايسنا نيز به اين پرسش ها پاسخ دهد که :
الف) علت تغييرات متعدد مدير عامل خبرگزاري ايسنا چيست؟
ب) علت تغيير دبيران سرويس هاي مختلف ايسنا چيست؟
ج ) علت قطع همکاري بسياري از خبرنگاران، دبير سرويس ها و کارکنان ايسنا چيست؟
د ) آيا علت قطع همکاري هاي زياد در خبرگزاري ايسنا نشان از «آشفته بازار مديريتي» در اين خبرگزاري دارد يا اين که بايد مشخص شود خبرگزاري ايسنا با کمبود کارشناس در حوزه هاي کاري خود مواجه است يا اساساً شايسته سالاري در اولويت کاري آن رسانه نيست؟
و) آيا وقوع قطع همکاري شمار زيادي از خبرنگاران خبرگزاري ايسنا حکايت از وجود تخلفات و سوء استفاده هاي کاري و مديريتي و نوعي باندبازي در آن رسانه دارد؟
ه) در نهايت آن که، آيا مديران جديد خبرگزاري ايسنا از توان و شايستگي لازم براي اداره مجموعه خود برخوردار هستند؟
4- مخاطبان محترم آن رسانه و به ويژه مدير عامل محترم خبرگزاري ايسنا بايد به اين مهم توجه داشته باشند که به هر حال در هر مجموعه اي بنا به دلايل متعدد تغييراتي رخ مي دهد، اما آيا به واقع مي توان اين تغييرات را با جنسي از سؤالات فوق و برگرفته از ادبيات خبرنگار آن رسانه پيوند داد و اعتبار يک نهاد را زير سؤال برد؟ پرسش ديگر آن که، خبرگزاري ايسنا به همان شکلي که حق طرح چنين سؤال ها و انتقادهايي را با لحن نامناسب و تخطئه آميز گزارش مذکور براي خود محفوظ مي داند، اين حق را براي سازمان ميراث فرهنگي قائل است که چنان پرسش هايي را- البته با لحني بسيار محترمانه- در خصوص تغييرات مديريتي و تحولات داخلي آن خبرگزاري مطرح نمايد؟
5 - نکته ديگري که در خبر مذکور مشاهده مي شود، قصاص قبل از جنايت مديران جديد سازمان ميراث فرهنگي است. اين خبرگزاري در حالي که حتي يک ماه نيز از انتصاب برخي مديران نمي گذرد، ايشان را متهم به سوء مديريت و بي تجربگي کرده که اين مهم نيز از جهات مختلفي نياز به اثبات داشته و مديران مربوطه حق پيگيري اتهامات بي اساس خبرگزاري مربوطه را براي خود محفوظ مي دانند.
6– خبر تخريبي خبرگزاري ايسنا از جهت ديگري نيز تعجبي وافر برايمان باقي مي گذارد: توضيح اين موضوع براي ما و البته افکار عمومي جالب خواهد بود که در حالي که پيش از اين در اين سازمان مديراني کاملاً سياسي که هيچ دانش و تخصصي در ميراث فرهنگي نداشته و حتي برخي از آنان هم اکنون به عنوان متهم به براندازي نظام در زندان به سر مي برند، چگونه هيچ پرسش، نگراني و اعتراضي را از سوي خبرگزاري ايسنا به همراه نداشته و تغييرات فراوان انجام شده در سطوح مختلف مديريتي در سازمان توسط آنان، در آن دوران هيچ پرسش و تعجبي براي خبرگزاري ايسنا پديد نياورده است؟ به عبارت ديگر، آيا زماني که سازمان ميراث فرهنگي به نوعي به يک حياط خلوت و پاتوق فعاليت هاي سياسي تبديل شده بود، همه چيز در مسير درست قرار داشت؟! شايد پاسخ به سوال فوق اين باشد که چه بسا مديران مذکور از احزاب و گروه هاي همسو و همراه با خبرگزاري ايسنا بوده اند و لاجرم دليلي نيز براي نقد و تامل وجود نداشته است؟!!
7 – اما در همين حال، زماني که روزنامه تماماً سياسي «اعتماد» که ناگزير همه مسائل را نه از دريچه خدمت گذاري و شايستگي بلکه از دريچه تنگ و محدود سياسي و حزبي مي نگرد، با ذوق زدگي تمام، اقدام به انتشار گزارش موهوم خبرگزاري ايسنا مي کند، جاي شک و شبهه اي، مبني بر نوعي سياسي کاري و حرکت در مسير هدايت شده و هماهنگ تخريب دولت و سازمان ميراث فرهنگي باقي نمي ماند.
8 – بار ديگر، همانطور که در ابتداي متن حاضر نيز اعلام شد، بار ديگر تأکيد مي شود سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري، حق پاسخگويي به هرگونه کاستن يا افزودن مطلبي از سوي آن رسانه به متن حاضر را براي خود محفوظ مي داند. /106
انتهای پیام/
