اين هنر بسيار ناشناخته و در حال فراموشي است و امروزه اشخاصي که با اين هنر آشنايي دارند انگشت شمارند. تهيه کار سوخت پوست منحصر به ايران است و در حال حاضر به جز اصفهان در هيچ جا ساخته نميشوند.
هنر سوخت معرق از پيش از دوره تيموريان و بيشتر با استفاده از اشکال هندسي رايج بود اما در زمان تيموريان با احداث فرهنگستاني در هرات به دست بايسنقر ميرزا استفاده از هنر مينياتور و هنرهاي ديگر نيز معمول شد.
هنر سوخت در دوره صفويه به دليل انتقال پايتخت از هرات به اصفهان منتقل ميشود و اين زماني است که هنر سوخت به اوج شکوفايي خود ميرسد، سپس از اصفهان به خاندان گورکاني در هند و عثماني در قسطنطنيه منتقل ميشود.
در دوره صفويه به دليل ذوق هنرمندان ايراني، هنر تشعير، تذهيب و نگارگري هم در سوخت معرق به کار گرفته شد و تا اين زمان آنچه که کار ميشد بر روي جلد، بخصوص جلد قرآن بود.
اين روند تا حدود سال 1300 هجري شمسي ادامه داشت که در اين دوره تحول بسيار بزرگي در هنر سوخت معرق بوجود آمد. اين تحول شگرف به وسيله مرحوم استاد مير محمد معلم خوشنويس و مرحوم استاد تقي کلباسي بنيانگذاري شد و از اين پس اين هنر علاوه بر جلدهاي قرآن و کتابهاي نفيس در تهيه تابلو نيز بکار گرفته شد.
علت نامگذاري اين هنر به دليل استفاده از رنگهاي تيره، غير شفاف و تلخ است و چون براي انتقال نقش به پوست قالب را داغ ميکنند و با گذاشتن آن بر پوست در واقع پوست را ميسوزانند که به رنگ قهوه اي تيره درآيد، آن را سوخته مينامند.
مراحل تهيه تابلو سوخت به ترتيب شامل آمادهسازي پوست، الوانسازي، طراحي، معرقکاري، منبتکاري، نصب قطعات، لايه چيني، تذهيب، تشعير، خوشنويسي، طلا اندازي، قلمگيري و اجراي جزئيات طرح است.
/104
انتهای پیام/