سفر، ميراث فرهنگى ماست

از موقعيت و اهميت سير و سياحت در دوران قبل از اسلام چيز زيادى نمي‌دانيم. اما در خبر است كه ايرانيان طبع سير و سفر داشته‌اند. از قصص واقعى و خيالى باقى‌مانده مي‌توان دريافت كه سفركردن در آفاق جهان، امر ممدوحى بوده و سياحان و جهانديدگان در نزد مردم منزلت خاصى داشته‌اند. 

داستان برزویه طبیب كه كلیله‌ودمنه را از هند آورد یا سفرعرفانی ارداویراف را كه همه شنیده‌ایم، نمونه‌هایی از این داستان‌هاست.

شاید موقعیتِ گذرگاه‌گونه ایران مسبب خصلت سفر و سیاحت در ایرانیان شده است. هرچه هست، این‌كه سفر سیر آفاق در میان ایرانیان، نماد تكامل و بلوغ و پخته‌شدن بوده است. ظهور اسلام و گرویدن ایرانیان به اسلام بر اهمیت سفر، بیش از پیش افزود. در قرآن كریم آیات شریفه بسیاری هست كه توصیه به سفر كرده‌اند كه در زمین سیر كنید و سرنوشت گذشتگان را بنگرید و عبرت بگیرید.

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَیفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ ینْشِی النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ ثُمَّ انْظُرُوا كَیفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِینَ

در سراسر تاریخ ایران پس از اسلام، سفر از امور مورد احترام بوده و به كسانی كه بسیار سفر میكرده‌اند و كوله‌بار از معارف ملل و نحل و ممالك و مسالك میاندوختند، قدر میگذاردند. این افراد به محافل گوناگون ازجمله دربار ملوك راه مییافتند و از تجارب و سفرهایشان می‌گفتند.

 فرهیختگانی چون ابن فَضلان، سلمان سیرافی، ناصر خسرو قبادیانی و امثال آن، شرح سفر و سیاحت خود را نوشته بودند تا دیگران كه امكان چنین سفرهایی نداشتند، با خواندن این سفرنامه‌ها از احوال جهان آگاه شوند.سعدی، شاعر بزرگ ما كه الحق بر تارُك اندیشه بشری نشسته از سیر آفاق و انفس بهره‌های فراوان برده است. میفرماید:

بسیار سفر باید تا پخته شود خامی

سعدی به گواهی خودش، پختگیاش را از سفركردن به دست آورده است.در تاریخ ذكر شده است كه در دوره صفوی، ایرانیان خیال سفر به سرزمین پرنعمتِ هند در سر میپروراندند و بسیاری از هنرمندان و ادبا و شعرا به هند سفر كرده بودند.میل به سفر در درون ایرانیان هیچ‌گاه فرو نكاهیده و ایرانیان همواره علاقه‌مند به سفر بوده و هستند. بُن‌مایه بسیاری از آثار ادبی ما، سیر و سفر است: هم سیر آفاق و هم سیر انفس.

مثلا داستان سفرهای سندباد بحری، سفرهای ناصرخسرو و سعدی، سفرهای عرفانی شمس‌ تبریزی، سفر مجازی سیمرغ در منطق‌الطیر، سیاحت‌نامه ابراهیم‌بیگ و امثال آن. بنابراین سفر و دیدن جهان، بخشی از فرهنگ و میراث ماست.راه‌های تاریخی اعم از راه‌های دریایی و خشكی و تأسیسات وابسته به راه همه بر اهمیت و رونق سفر در ایران دلالت میكند. رباطات، كاروانسراها و مسافرخانه‌ها، منزلگاه‌ها، دارالغربا و دارالضیافه‌ها هم برای تكریم مسافران ساخته شده‌اند.

 این‌ها همه آیاتی است كه نشان میدهد سفركردن و خدمت به مسافران جزو فرهنگ ما و فیالواقع میراث‌فرهنگی ماست. در جهان امروز كه اسباب و وسایل سفر و گردش در دسترس همگان است و مسافت‌ها و زمان سفر به یمن فناوری، سهل و كوتاه شده و ما ایرانیان هم كه همواره در سفر بوده و در حضر میزبان مسافران بوده‌ایم، باید از موهبت تجارب تاریخی و میراث‌مان و موقعیت ویژه كشورمان در رونق و ترویج فرهنگ سفر و گردشگری بكوشیم.

 ترویج گردشگری هم موجب رشد اقتصادی میشود و هم ارزش‌های فرهنگی و طبیعی كشور را به دیگران معرفی میكند. گردشگرانی كه به ایران میآیند، هركدام میتوانند سفیر فرهنگ ایران در كشور خود باشند و سیمای ریوف فرهنگ ما را به مردم خود نشان دهند. از آداب میهمان‌پذیری ما نقل كنند و گوشه‌ای از جغرافیای متنوع و تاریخ بلند ایران را بازگو كنند.


*مدیركل دفتر ثبت آثار و حفظ و احیای میراث‌معنوی و طبیعی سازمان میراث‌فرهنگی
** منتشر شده در روزنامه شهروند شماره 1210 سه‌شنبه 7 شهریور 96

انتهای پیام/

کد خبر 1396060731