حماسه کربلا بزرگترین و دلخراشترین واقعه تاریخ اسلام است که پس از 1400سال هنوز هم یاد وخاطره آن زنده مانده است. بنابر متون و منابع، پس ازشهادت امام حسین(ع) ایمه اطهار خود اقامه عزاداری میکردند. از جمله امام سجاد(ع) در ایام محرم سیاهپوش بودند و شیعیان را به برپایی مجالس عزا و سوگواری تشویق میکردند. در سدههای سوم تا پنجم هجری با گسترش مذهب شیعه، عزاداریها گسترش یافت و مقارن با سلطه مغول، عزاداری تبدیل به یک مراسم خاص مذهبی شد. روی کارآمدن سلسله شیعیمذهب صفوی نیز تاثیر فراوانی بر عزاداریها گذاشت.
برخی از آیینهای دینی در تمثیلها، تصویرها و صورتها، در رفتارهای مذهبی مردم یک جامعه متجلی شدهاند و دلیل ماندگاری و نفوذشان تا کنون، جلوه صوری و نمایشگونه این اسطورهها بوده است. از طرفی صورتهای تمثیلی و رمزی رفتارهای مذهبی و کاربرد اشیای نمادین در مناسک و مراسم مذهبی دارای معانی ویژهای است که درک و ارزشیابی آنها با معیارهای بیرون از حوزه تفکرات دینی بیگانه با عقاید مردم تا حدودی دشوار است. بهطور کلی فلسفه پیدایی چنین صورتهای مثالی، شبیهها و تابوتوارهها در رفتارهای آیینیعبادی مردم هر جامعه را باید در فرهنگ دینی همان جامعه و در نظام اعتقادی مردم آن در گذشتههای دور، و در تاریخ اسطورهای و فرهنگهای درآمیخته با فرهنگ آن مردم جستوجو کرد.
بهاستناد روایات اساطیری و تاریخی و همچنین آثار دیوارنگارههای کشف شده از سمرقند باستانی، ساختن شبیه شهیدان و تابوتهای تمثیلی شهیدان وآیین حمل آنها دردستههای عزا در فرهنگ ایران، پیشینه بسیار طولانی دارد. آیین سوگواری مرگ سیاوش، قهرمان اسطورهای ایران که خون پاکش به ناحق برزمین ریخت، تا نخستین سدههای اسلامی همهساله توسط مردم ماوراءالنهر و حمل عماری یا محمِل او با نوحهخوانی و سینه کوبان اجرا میشد.
ازجمله رسمهای قدیم مسلمانان در برخی از سرزمینهای اسلامی مانند مصر، شام، یمن، عراق، و ایران، رسم محملآرایی و محملگردانی در شهر و انتقال آن هم زمان با مناسک حج به مکه بوده است. بر مبنای شواهد، محمل مانندهودج (hodaj) و کجاوه، اتاقکی چوبی بود که آن را با پارچههای حریر و زربفت میپوشاندند و با زیورهای گوناگون میآراستند و بر شتر میبستند و با امیرالحاج و گروهی ملازم به خانه خدا روانه میکردند. بهزعم آن نخلگردانی در میان مسیحیان نیز از دیرباز در روز عید موسوم به «سعانین» در سالروز ورود پیروزمندانه حضرت مسیح(ع) و جمعی از حواریون به بیتالمقدس برگزار میشد.
علاوه بر اینها، رسم نوعی شبیه یا تابوتگردانی در میان شیعیان، احتمالاً همزمان با تشکیل نخستین تجمعهای شیعی در مجالس سوگ شهیدان دین و شکلگیری دستههای زایر مضجع متبرک حضرت علی(ع) و امام حسین(ع) رواج یافت.
بر پایه متون کهن شعار (shear) اولین و کهنترین تابوتواره مذهبی شیعیان بوده است. منابع دوران اسلامی در سده پنجم و ششم هجری نیز بهوسیلهای آرایهبندی و طلاکاریشده اشاره میکنند که به هنگام زیارت حضرت علی(ع) و امام حسین (ع) بهعنوان تابوت یا صندوق گور آن بزرگواران توسط شیعیان حمل میشد. این صندوقها با انواع سلاح و اشیا و اسباب روشنایی، مانند شمشیر، سپر، خُود،آینه و چراغ و پر و... آراسته میشد. این سنت کهن تابوتگردانی، میان شیعیان مقدس عراق در مراسم عزاداریها رواج دارد. همچنین بیشتر سیاحان و سفرنامهنویسان ایرانی و اروپایی مقارن با عصر صفویه و پس از آن گزارشهایی از آیین نخلگردانی و حمل صندوقها و تابوت در دستههای سوگواری بههمراه شرحی از آداب و رسوم و سنتهای متعلق به آن ذکر کردهاند.
شیعیان ایران همهساله با نمایش و حمل تابوتهای تمثیلی شهیدان در مراسم عزاداری ماه محرم میخواهند خاطرات رنج و مصائب شخصیتهای مذهبی را بازسازی کنند. به همین جهت در نمایشهای آیینی و دستههای عزاداری خود در ماه محرم، صندوقهایی را بهشکل ضریح یا نخل و مانند آن میآرایند و بهنام تابوت شهدا در گذرگاهها و محلهها میگردانند و این آیینی است که نسل به نسل حفظ شده است. واژه نخل در فرهنگنامههای فارسی با معانی نزدیک به هم دیده میشود. به معنی درخت خرما یا خرمابن و نیز درختچهای مومی و تزیینی یا تابوتواره و در اصطلاح مراسم سوگواری محرم، بهوسیلهای بزرگ و اتاقکی تابوتمانند گفته میشود که با پوشش سیاه و انواع شالهای رنگارنگ و آیینه و چراغ... مزین شده و بهعنوان سمبل تابوت سیدالشهدا(ع) در روز عاشورا در حسینیهها و تکیهها آن را بلند میکنند و به محل اجرای تعزیه میبرند.
علاوه بر آن، نامهایی نظیر «نخل محرم»، «نخل عزا»، «نخل ماتم»، «نخل شهیدان» مفهوم قداست و حرمت را در فرهنگ مذهبی مردم ایران نشان میدهد. ذکر این نکته ضروری است که نخل از ابتدای تزیین برای مراسم آیینی نخلگردانی تا پایان آن دارای مراتب و مراحلی است که در بعضی مناطق ایران، انجام آن نقش و وظیفه و حقوق اجتماعی بوده و از گذشته بهصورت موروثی بر پایه میثاقهای سنتی میان پدران و نیاکان برقرار بوده و بهنوعی ادای دین محسوب میشود.
در حال حاضر این آیین معنوی باشکوه هرچه تمامتر در نخستین دهه محرم و دهه پایانی صفر، بهویژه در روز اربعین حسینی و در برخی از مناطق در روز رحلت حضرت رسول اکرم(ص) و شهادت امام سوم شیعیان و همچنین در روز شهادت مولای متقیان حضرت علی(ع) برگزار میشود.
طبق تحقیقات میدانی انجامشده، ساختار و شکل و اندازه نخلها و نوع تزیینات آن در شهرها و مناطق مختلف و حوزههای جغرافیایی یکسان نیست و تفاوتهایی با یکدیگر دارد که در این پژوهش به جزئیات آن اشاره خواهد شد.
اصلیترین مراکز برگزاری این آیین باشکوه دینی در شهرها و آبادیهای اطراف کویر مرکز ایران به چشم میخورد. از شهرها و مناطق جنوب خراسان رضوی گرفته تا سمنان، دامغان، خمین، نواحی قم، کاشان، ابیانه، خور و بیابانک، زواره، اردستان، نایین و...، و در بین این مناطق، بیشترین و شاخصترین نخلها در استان یزد، متمرکز است. بزرگترین نخل استان یزد، هم اکنون در شهرستان «تفت» قرار دارد و هر سال در روز عاشورا جمعیتی بسیار در این مراسم شرکت میکنند و صدها نفر مردم قوی هیکل این سمبل عظیم را بر دوش میکشند و گرد میدان نخل به حرکت درمیآورند.
امروزه کاملترین نخلگردانی بهلحاظ ساختار و آداب متعلق به منطقه یزد است. نخل این منطقه دارای دو جبهه پیشین و پسین بوده و بهشکل درخت سرو تنومندی خودنمایی میکند. درخت سرو برای اقوام اولیه ایرانی نشانه خداوند بوده است یا آن را نشانه اهورامزدا میدانستند و همچنین نماد برکت و فراوانی، مقابله با حوادث و مشخصه مرگ نیز بوده است. با توجه به این مسأله در گورستانها بر سر قبر مردگان ایران باستان درخت سرو میکاشتند. از طرفی میتوان درخت نخل را شبیه شعلههای آتش دانست چراکه شعلههای آتش در میان اقوام آریایی عنصر مفید و سودمند و قابل احترامی بوده است. چنانچه در منطقه یزد اگر درخت سروی از بین برود مردم برای آن سوگوارهای ترتیب میدهند ازجمله میتوان به سوگوارهای اشاره کرد که در سال 1382 برای درخت سرو 1500ساله روستای فیروزآباد برگزار شد که بهعلت توفان شکسته شده بود.
نخل با پوشش سیاه یا سبز و یا ترکیبی از هر دو رنگ پوشیده میشود و روی پوشش ضخیم آن خنجر، شمشیر، دشنههای فلزی و گاه دشنههای چوبی بسته میشود که نمادی از تیرهایی است که بر پیکر شهدای کربلا وارد شده است. گاه در میان حد فاصل شمشیرها سپر و سنج نیز بسته میشود و در طرف دیگر نخل با آینههای تمام قد بلندی که معمولا توسط مردم آورده میشود، پیشانی نخل را میپوشانند بهطوریکه بزرگترین آینه در وسط قرار میگیرد. آینهها را تمثیلی از تجلی و بازتاب حقیقت خداوندی بر دلها پاک عزاداران است. در گذشته پارچه مخمل گلدوزیشده و ترمه، زینتبخش قسمتهایی از نخلها بوده است اما امروزه پارچههای رنگارنگی است که مردم نذر میکنند و گاه نوارهای باریک پارچه در قسمت مشبک نخل بسته میشود که تنها مفهوم طلب حاجت دارد.
بر بلندترین بخش نخل بیرقهایی سبز یا سرخ و یا سفید نصب میشود که با عبارات یا حسین و یا ابوالفضل مزین شده و گاه بر بدنه آن تزییناتی به صورت شاخههای درختان سبز و مقدس مانند شاخههای درخت سرو، خرما و شمشاد دیده میشود که این عناصر در فرهنگ ایرانی بهخصوص شمشاد در میان اقلیتها بهویژه زرتشتیان جایگاه خاصی دارد.
نخلگردانی یزد همچنین تاثیر خاصی در اجرای این آیین در مناطق اقماری و استانهای همجوار از جمله در استان خراسان رضوی داشته است که از مهمترین این مناطق میتوان به آیین نخلگردانی در کاشمر، گناباد، بردسکن و بجستان که دارای اقلیم کویری هستند اشاره کرد.
بنابر قراین و شواهد موجود آبادیهای بزرگ کاشمر در صد سال گذشته دارای نخل بودهاند و شاید یزدیهای مهاجر این آیین را به کاشمر انتقال داده باشند. شهر کاشمر نیز حداقل تا ۸۰ سال قبل دارای نخلی بزرگ بوده است. نخل در مناطق ذکرشده استان خراسان رضوی شبکهای از چوبهای بههم متصل است که شکلی شبیه خانهای متحرک با سقف شیروانی دارد، در صورتی که نخل یزد شبیه به سرو است. این مجموعه چوب بههممتصل، وزن زیادی دارد که برای بلند کردن آن به افراد نیرومند احتیاج است. نخل بر دوش ۲۸ مرد قرار میگیرد، مردانی که از سر اخلاص متحمل وزن نخل میشوند، این جمعیت جلوداری دارند و بر یمین و یسار و عقبه جمعیت هم افرادی معین ناظرند، این افراد مستقر در هر سمت، کار خود را از پدر به ارث برده و مسئولیت آنها در نخل گردانی، مانند منطقه یزد موروثی است.
کاشمریها معتقدند نخل نمادی است از تابوت امامحسین(ع)، تابوتی که از حجم معمولی آن بیشتر شده و شکوه و جلالی خاص به خود گرفته است، شکوهی که در بیان عظمت و جلالت شخص حضرت حسین بنعلی(ع) آمده است. در مراسم نخلگردانی، به هنگام حرکت نخل، عزاداران اطراف آن، به زنجیرزنی یا سینهزنی میپردازند و همراه با دیگران سوگواری میکنند. در مسیر حرکت، نخل گاهی با هدایت مهار به دستان، مکرر بر دور خود میچرخد که منظره حاضر، بسیار دیدنی است. دَوَرانی از سر عشق و بیقراری و عظمتی از تلألو رنگها با غلبه سیاهی که نمادی از تعزیه کربلاییان است. صاحبنظران معتقدند چرخش نخل در مراسم علاوه بر ایجاد شور حسینی در میان عزاداران، مؤید زمان پرواز روح امام حسین(ع) بهسوی ملکوت اعلی و نماد شهادت آن حضرت است.
در گناباد نیز صبح روز تاسوعا نخل از محل جایگاه اصلی که به «صوفه نخل» معروف است بیرون آورده میشود و وارد میدان اصلی روستا میشود. نخل را چند بار میچرخانند و بالا و پایین میکنند و بعد بهطرف میدان شبیهخوانی (نماد قتلگاه) میبرند و تا عصر در کنار میدان شبیه میگذراند بعد از اتمام مراسم شبیهخوان دوباره عصر روز تاسوعا نخل را جوانان روستا بلند کرده و جلو هیئت زنجیرزنی بهطرف میدان اصلی روستا حرکت میدهند. رویهمرفته این آیین در خراسان مانند مناطق یزد با آداب و رسوم خاصی انجام میشود.
* پژوهش از فرامرز صابر مقدم، باستانشناس ادارهکل میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری خراسان رضوی
انتهای پیام/