صنایع‌دستی نیروی محرکه اقتصاد خلاق در ایران

قرن بیست‌و‌یکم را عصر صنایع‌فرهنگی و خلاق می‌دانند. دوره‌ای که به عقیده تحلیلگران فعالیت‌ها و صنایعی که مبتنی بر ایده‌های خلاقانه و جدید هستند در دنیا پیشرو خواهند بود.

در واقع دیگر تنها تکنولوژی و سخت‌افزارها برای توسعه اقتصادی‌اجتماعی جوامع کافی نیست و این ایده‌های خلاقانه افراد است که نیرو محرکه تحولات قلمداد می‌شوند. از این رو بسیاری از کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه، سرمایه‌گذاری‌های کلان و برنامه‌ریزی‌های استراتژیکی در عرصه صنایع خلاق و فرهنگی صورت داده‌اند. تا از رهگذر گردش اقتصادی آن‌ها، بستری مؤثر برای رشد اقتصادی و افزایش اشتغال در جوامع خود فراهم آورند و از سوی دیگر منابع استراتژیک و تجدیدناپذیر خودشان را برای نسل‌های آینده حفاظت و نگهداری کنند. رویکردی که امروزه اساس توسعه پایدار نیز قرار گرفته است. این در حالی است که توجه به این صنایع ظرفیت‌های اقتصادی و توانایی‌های کشور را برای مواجه با شرایط بحرانی و نوسانات عرصه اقتصاد ارتقا خواهد بخشید. در واقع این شرایط موجب افزایش مقاومت اقتصادی آن‌ها خواهد شد، چراکه ماده خام این صنایع خلاقیت ذهنی و فکر افراد است که همواره در درون یک کشور در دسترس است. از این منظر کشور ما دارای مزیت‌های و ظرفیت‌های فراوانی در زمینه تولیدات و صنایع‌فرهنگی از‌جمله هنرهای سنتی و صنایع‌دستی است که از تنوع قابل ملاحظه‌ای برخوردار است. از آنجا که این محصولات فرهنگی، هنری برآمده از خلاقیت شهروندان بوده و متناسب با ویژگی‌های هویتی، زیست‌بوم و فرهنگ آن‌هاست، به خوبی می‌تواند ظرفیت‌های بالقوه خود را در راستای توسعه این مرزوبوم معرفی سازد. بنابراین در فرآیند مقاوم‌سازی عرصه‌های چون اقتصاد، فرهنگ و اجتماع تأکید بر عرصه‌هایی چون صنایع‌دستی و معرفی و گفتمان‌سازی برای آن‌ها، اقدامی مؤثر و مهمی برای پیشبرد هرچه بیشتری روند اجرایی شدن اقتصاد مقاومتی در کشور خواهد بود.

با نگاهی به سیاست‌های اقتصاد مقاومتی و به‌صورت دقیق‌تر در بند 21 این سیاست‌های ابلاغی از‌سوی رهبر معظم انقلاب، به گفتمان‌سازی در خصوص اقتصاد مقاومتی و فرآیندهای مرتبط با اجرای آن در محیط‌های علمی و آموزشی اشاره شده و بر حمایت رسانه‌های جمعی برای تبدیل شدن آن به یک گفتمان ملی و عمومی تأکید شده است. بنابراین فرآیندها و حوزه‌هایی که از ظرفیت بالایی برای محقق ساختن اقتصاد مقاومتی در سطوح مختلف کشور برخوردار هستند، نیز مورد حمایت رسانه‌های جمعی قرار گیرند و تبدیل به گفتمان رایج در جامعه شوند.

همانگونه که پیشتر به ظرفیت‌های اقتصادی و تأثیرات اجتماعی عرصه صنایع‌دستی و هنرهای سنتی اشاره شد، از اثربخش‌ترین حوزه‌های فرهنگی اقتصادی ایران اسلامی است که می‌تواند به مثابه نیرو محرکه اقتصاد خلاق در ایران باشد و زمینه‌های مساعدی برای توسعه و ثبات اقتصاد خانواده‌ها را مهیا سازد. از این رو ضروری است که رسانه‌های جمعی نیز در راستای گفتمان‌سازی و معرفی بیشتر این هنر صنعت بومی به شهروندان، نسبت به آن اهتمام ویژه‌ای داشته باشند. گفتمان‌سازی برای صنایع‌دستی از این حیث اهمیت دارد، که با آگاهی یافتن افراد جامعه از ظرفیت‌های فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی این هنر صنعت بومی، توجه اقشار مختلف به آن بیشتر می‌شود و شناخت بهتری پیدا می‌کنند. از رهگذر چنین شرایطی، زمینه‌های مساعدی برای برای گرایش مردم به تولیدات و رشته‌های مختلف آن افزایش می‌یابد. این گرایش افکار عمومی هم موجب رونق عرصه فروش صنایع‌دستی خواهد شد و بازارهای داخلی آن تقویت می‌شوند و هم در خصوص اشتغال‌زایی می‌تواند علاقه‌مندان بیشتری به‌ویژه در مناطقی که با مشکل اشتغال روبرو هستند، برطرف سازد. منوط به اینکه رسانه‌های جمعی در کشور و شبکه‌ها اجتماعی بخش قابل قبولی از ظرفیت‌های خود را به معرفی این حوزه و گفتمان‌سازی مستمر در خصوص آن اختصاص دهند. این اقدام رسانه‌های جمعی را می‌توان به مثابه تلاش اثربخش در راستای تحقق اقتصاد مقاومتی و مصداق بند 21 سیاست‌های ابلاغی آن که بر گفتمان‌سازی و تبیین وجوه مختلف آن تأکید دارد به حساب آورد. همچنین باید افزود مقوله گفتمان‌سازی برای عرصه‌هایی مانند صنایع‌دستی و هنرهای سنتی که ظرفیت‌های بالایی برای بسترسازی تحقق اقتصاد مقاومتی دارند، در نهایت منجر به گفتمان‌سازی برای اقتصاد مقاومتی خواهد شد. بنابراین انتظار می‌رود رسانه‌های جمعی و نهادهای متولی امر فرهنگ‌سازی و اطلاع‌رسانی به افکار عمومی جامعه، نسبت به ترویج، تبلیغ و گفتمان‌سازی برای صنایع‌فرهنگی به‌ویژه صنایع‌دستی ایران اهتمام خاصی داشته باشند.

پژوهشگر هنر و مدرس دانشگاه و مشاور معاونت صنایع‌دستی کشور

انتهای پیام/

کد خبر 1396101317