به گزارش میراثآریا به نقل از روابط عمومی پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری، سجاد عباسی مجری این طرح که با همکاری این پژوهشگاه و مرکز نخبگان و استعدادهای برتر انجامشده است، گفت: «این پژوهش نشان داد که در تالاب هشیلان کرمانشاه غلظت آلایندهها در برخی از ایستگاهها تا حدودی زیادتر از استاندارد است.»
او با بیان اینکه این امر میتواند به دلیل نزدیکی ایستگاههای مربوطه به مسیرهای رفتوآمد خودروها و وسایل و ادوات کشاورزی باشد، افزود: «در رسوبات بیشترین غنیشدگیها در ایستگاههای S5 و S6 مشاهده شد که زهابهای کشاورزی در این ایستگاهها از محیط خارج میشوند.»
این پژوهشگر با تشریح روند تغییرات میانگین ضریب غنیشدگی عناصر مختلف تصریح کرد: «بر اساس مدل PMF عناصر سرب، روی، نیکل، کبالت، منگنز، آلومینیم، کروم، تیتانیم، آرسنیک، اسکانیم و آهن در ایستگاههای به طور تقریبی رفتاری مشابه و درنتیجه منشأ مشترک دارند.»
عباسی اظهار کرد: «با توجه به ضریب غنیشدگی، عدم مشاهده چولگی و گستره تغییرات کم آنها میتوان مطرح کرد که این عناصر بیشتر تحت تأثیر منابع زمینزاد هستند در حالیکه عناصر مولیبدن، کادمیم، آنتیموان و مس، بر اساس مدل PMFمنشأ مشترک در تالاب هشیلان دارند و از طرفی بر اساس نتایج ضریب غنیشدگی، چولگی و گستره تغییرات زیاد این عناصر میتوان دریافت که احتمالا در تالاب هشیلان منشأ مشترک انسانزاد برای این عناصر وجود دارد.»
او با اشاره به این نکته که در محیط آب نیز در برخی از ایستگاهها به دلیل عمق کم و راکد بودن آب شاهد افزایش غلظت آلایندهها بودهایم، افزود: «نتایج این مطالعه نشان داد که عناصر سرب، نیکل، کبالت، منگنز، آرسنیک، آنتیموان، کروم، تیتانیم، آلومینیم، اسکاندیم و آهن بین دو محیط آب و رسوب اختلاف معناداری دارد.»
عباسی خاطرنشان کرد: «این موضوع میتواند بیانگر انحلالپذیری کم این عناصر در آب باشد که باعث اختلاف معنادار غلظت این عناصر در دو محیط میشود.»
این پژوهشگر اظهار کرد: «ضریب تفکیک بیش از 9/2 عناصر آلومینیم، آهن، نیکل، تیتانیم، کروم، منگنز، مس، کبالت، سرب، اسکاندیم و آرسنیک نیز نشان میدهد که این عناصر بیشتر در فاز جامد رسوب و به شکل کمپلکس های پایدار در محیط حضور دارند.»
او افزود: «اگر عناصر روی، مولیبدن، آنتیموان و کادمیم با ضریب تفکیک کمتر از 9/2 باشد، نشان میدهد که این عناصر بیشتر در فاز محلول آب حضور دارند و انحلالپذیری بیشتری در آب دارند و نتایج روش ویلکاکس (wilcox) نشان داد که وضعیت این آبها برای مصارف کشاورزی تا حدودی در محدوده مناسب است.»
این پژوهشگر بابیان اینکه برخی از ایستگاهها، شوری نسبتا بالایی نشان دادند که به دلیل عمق کم و راکد بودن آب این ایستگاهها است، تصریح کرد: «بنابراین آب ایستگاههای S1، S2، S3 و S5 در کلاس آب خوب برای کشاورزی و ایستگاههای S8 و S12 در کلاس آب متوسط برای کشاورزی قرار میگیرند.»
او افزود: «نتایج این پژوهش نشان میدهد که غلظت TPH از 2/4 میلیگرم در کیلوگرم در ایستگاه S1 تا 76 میلیگرم در کیلوگرم در ایستگاه S2 تغییر میکند، بنابراین تمامی نمونههای رسوب تالاب هشیلان از لحاظ آلایندهها آلی غیر آلوده است.»
عباسی با اشاره به مشاهده شدن ذرات میکرو پلاستیک در اغلب ایستگاههای رسوب و آب تالاب هشیلان گفت: «بیش از 90 درصد از میکرو پلاستیکهای شناساییشده رشتهای شکل هستند و اغلب اندازهای کمتر از 100 میکرومتر دارند و نتایج بهخوبی نشان میدهد که مکانهای تفریحی و وسایل پلاستیکی مورداستفاده کشاورزان باعث افزایش تعداد این ذرات در محیط شده است.»
مجری طرح بیان کرد: «غلظت ترکیبات فسفر و نیتروژن در آب این تالاب به دلیل استفاده از کودهای کشاورزی بیشتر از حد مجاز است که در صورت تأمین نشدن اکسیژن موردنیاز آب تالاب و عدم نظارت بر میزان کوددهی کشاورزان و زهاب ورودی به این تالاب میتواند منجر به تغذیهگرایی و در نهایت مرگ تالاب هشیلان و اکوسیستم آن شود.»
انتهای پیام/