هر سیاهچادر از چند تخته تشکیل میشود و هر تخته، نواری بافتهشده از موی بز سیاه است. در حقیقت، تخته تکهای از سیاهچادر است. پس از این که مردان موی بزها را میبرند و کوتاه میکنند، زنان موها را در هم تابیده و پس از ریسندگی، آنها را به نخ تبدیل کرده و پس از آماده شدن نخ، آن را دولا میکنند و بسته به موارد استفاده و نیاز در روی زمین به درازای دلخواه چلهکشی میکنند و شروع به بافتن تختهها میکنند.
عشایر خراسان شمالی با 5 هزار خانوار عشايری و ۳۰ هزار نفر جمعيت در قالب دو ایل و ۳۸ طایفه در قشلاق و ييلاق اين منطقه زندگی میکنند و بيش از ۹۰۰ هزار رأس دام در اختیار دارند که همهساله با آغاز فصل سرما پس از یک دوره هفتماهه، مراتع ییلاقی (مناطق خوش آبوهوای دامنه کوههای شاهجهان، گلیل و سرانی شیروان، ارتفاعات فاروج، سالوک و آلاداغ) را بهسوی مناطق قشلاقی (مراوهتپه در استان گلستان، مانه وسملقان و بخشی از راز و جرگلان، جاجرم و کالیمانی و میاندشت اسفراین) ترک میکنند.
مراحل بافت
ابتدا موی بز را بهوسیله قیچی مخصوصی به نام هَورینگ (horyng) چیده و از بدن حیوان جدا میکنند اغلب موی بزهای سیاهرنگ مورد استفاده قرار میدهند تا اسم سیاهچادر هماهنگی خاصی داشته باشد و سپس آن را تمیز کرده کرک را از آن جدا میکنند. علت جدا کردن کرک بز از مو، آن است که کرک را، آفت بید از بین میبرد و هرگاه در بافت سیاهچادر وجود داشته باشد در اثر بیدزدگی قسمتهایی در تاروپود که کرک داشته باشند، باعث از همگسیختگی بافت همان قسمت خواهد شد و ایجاد شکاف میکند. درصورتیکه موی بز از بیدزدگی مصون مانده و سالها دوام خواهد داشت. موی بز جداشده را در ظرف بزرگی که پر از محلول آب ولرم است خیس میدهند و پس از دو روز ماندگاری آن را از آب جدا کرده و پس از خشک کردن آن را بهوسیله چوبدستی نازکی که ترکه نام دارد حلاجی میدهند پس از حلاجی و تمیز کردن موی بز را تبدیل به نخ میکنند و پس از اینکه نخ آماده شد بهوسیله ابزار دیگری که دوچ نام دارد نخها را میتابانند تا از استقامت بیشتری برخوردار شود بهطوریکه به حالت الیاف درآیند. حالا نخهای آماده را در پهنای یک متری بهعرض دلخواه در زمینی صاف بهوسیله چهارچوب موازی متصل میکنند.
هر سیاهچادر، از چندتخته (تکه يا نوار) تشکیل میشود و هر تخته، نواری بافتهشده از موی بز سیاه است. هر تخته بین ۴۰ تا ۶۰ سانتیمتر عرض دارد و طول آن با توجه بهاندازه چادر و تعداد افرادی که در آن زندگی میکنند، بین شش تا ۱۵ متر متغیر است. زنان عشایر، تختهها که بهشکل یک نوار بافته شدهاند را بهوسیله دستگاههای سنتی و سادهای که توسط مردان درست میشود، در محل زندگی خود میبافند و پس از بافتن، آنها را از دو طرف به هم میدوزند تا کمکم به شکل سیاهچادر درآید.
بیشتر کار بافت سیاهچادر را زنان و دختران چادرنشین انجام میدهند پس از تمام شدن بافت تاروپودها قسمتی که بافته شده است، تخته نامیده میشود که پس از چندتخته آنها را به یکدیگر متصل میکنند پس از تهیه بدنه چادر چند قطعه از لتفها را برای سقف چادر استفاده میکنند که به آن بام میگویند بام یا سقف سیاهچادر را با طنابهایی که از موی بز قبلاً آماده کردهاند به هم متصل میکنند و در انتهای آن چوبهای بیضیشکلی که سوراخی در انتهای آن است به نام (زاجیل) به هم متصل میکنند. سقف چادر بهصورت شیبدار قرار میگیرد و ریشههایی در كنار آن قرار دارد كه آب باران را به پايين هدايت میکنند. اين چادر را «كويين» میگویند. ازآنجاکه اين چادر از پشم سياه آماده میشود، به آن سیاهچادر هم گفته میشود. سياه بودن رنگ الياف باعث میشود تا سايبان مطمئنی در برابر آفتاب باشد و در فصل زمستان داخل چادر گرم بماند. برای برپا کردن سیاهچادر چوبهای بلندی به قطر 10 الی 15 سانتیمتر و بلندی دو و نیم الی سه متر که تیرک یا پایه نامیده میشود برافراشته میکند و در انتهای هر بند از چادر بهوسیله مخهای چوبی که از درختان وحشی کوهستان تهیه شده است به زمین محکم بسته می شود. این چوبها اغلب از چوبهای درختان ارژن استفاده میشود به خاطر انعطافپذیری این نوع چوب پس از برافراشته شدن چادر تیرکی حدوداً 10 سانتیمتر از تیرکهای دیگر را در وسط چادر در تختهای مستطیل شکل که وسط آن سوراخ است افراشته میسازند که این تیرک وسط بام را در زبان عامیانه (کربه) مینامند. چادر محیا و آماده بهرهبرداری است.
تمامی مراحل بافت سیاهچادر، بر عهده زنان است و مردان هیچگونه دخالتی در آن ندارند. دختران کوچک و نوجوان نیز، مادران خود را در کار بافتن یاری میدهند و این فرصتی مناسب برای یادگیری و آموختن فنون بافت سیاهچادر توسط مادران است. معمولاً زنان، برای بافتن سیاهچادر، بهصورت دستهجمعی کار میکنند تا کار بافتن، سریعتر به پایان برسد. وظیفه مردان در بریدن موی بزها و همچنین تهیه ابزار و لوازم و فراهم کردن کارگاه و نیز کمک به زنان در دوختن و متصل کردن لتها به یکدیگر است.
سیاهچادرها، معمولاً عاری از هر نقش و نگارهای هستند و بهصورت سیاه یکپارچه و ساده بافته میشوند و بهندرت بافتهای به رنگ سفيد دارند. پشم را قبل از رشتن مومزدایی میکنند تا عايقی برای رطوبت باشد و از نفوذ آب به درون چادر جلوگيری شود. سیاهچادر معمولاً نقش خودمصرفی دارد و از موی بز بافته میشود
بافت سیاهچادر با شماره 849 در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است.
انتهای پیام/