از دوران پیش از تاریخ و دوران تاریخی تنها یافتههای باستانشناسی ما را با چگونگی کاربردی کردن علم مکانیک آشنا میکنند اما در دوران اسلامی خوشبختانه علاوه بر وجود آثار و نشانهها، متون بر جای مانده به گونۀ عینیتر ما را با فرضیات، تئوریها و نظریات علمی در همۀ رشتههای علوم و از جمله مکانیک آشنا میکنند.
در دوران اسلامی دانشمندان متعددی به موضوع مکانیک کاربردی پرداختهاند.
از جمله پسران موسی بن شاکر خراسانی (سه برادر به نامهای محمد، احمد، حسن) (سده سوم،ق)، زکریایرازی (۲۵۱-۳۱۳ق)، محمد کاتب خوارزمی (سده چهارم،ق)، محمد کرجی (۴۲۰ق)، ابوعلی سینا (۳۷۰-۴۲۸ق)، ابوریحان بیرونی (۳۶۲-۴۴۲ق)، عمرخیام نیشابوری (۴۹۳-۵۱۷ه.ق)، مظفر اسفزاری (۴۳۷-۵۴۵ق)، عبدالرحمن خازنی (سده ششم،ق) و محمد حافظ اصفهانی (سده نهم،ق) . دمشقی نیز در سال ۷۰۰ ه.ق در کتاب نخبة الدهر، آس بادهای سیستان را شرح داده است.
«احمدبن موسی بن شاکرخراسانی» مهندس برجستهای بود که مهمترین کتاب مکانیکی را در قرن سوم ه.ق به نام کتاب الحیل تالیف کرد که یکی از برجستهترین و تاثیرگذارترین کتابهای مکانیک محسوب میشد. در این کتاب حدود یکصد دستگاه مکانیکی ابداعی از جمله چرخهای بادی توضیح داده شده و نزدیک به ۸۰درصد طرحها منعکس کنندۀ انواع مختلف ظروف و ابزار و سیستمهای ساده و پیچیدهای هستند که با هوا و مایعات کنترل میشوند به احتمال زیاد منظور از چرخ بادی آسباد بوده، سیستمی که در برخی از نواحی بادخیز و کم باران ایران از لوازم اصلی چرخۀ حیات بوده یا به تعبیری چرخ زندگی محسوب میشده است.
در لغتنامه دهخدا آس به معنی دو سنگ گرد برهم نهاده است و چون سنگ زبرین به قوت دست آدمی یا ستور یا آب یا باد بچرخد، دست آس، خرآس، آبآس یا آسیاب و آسباد یا بادآس نامیده میشود.
بیشتر نویسندگان جدید تاریخ تکنولوژی از جمله جوزف نیدهام و رابرت فوریز در مورد پیدایش آسیای بادی (آسباد) در ایران اتفاق نظر دارند. این اختراع ایرانیها که در ابتدا در ایران و افغانستان کاربرد داشت، در قرن ششم ه.ق به سراسر سرزمینهای اسلامی و حتی خاور دور راه یافت. اما نخستین نوشتهای که در آن از آسیایبادی نام برده شده، کتاب هندی قدیمی به نام «آرتا ساسترای کنتیلیاArthasastra of Kantilya» است که در حدود سال ۴۰۰ پیش از میلاد مسیح نوشته شده است. اگرچه سندی مکتوب دال بر وجود آس باد در ایران دیده نشده اما این دلیل بر نبودش نیست.
بیتردید در دوران تاریخی در ایران از آسباد استفاده میشده است زیرا در صدر اسلام آسباد سازهای شناخته شده بوده است.
از اوایل دوران اسلامی در نوشتههای مورخان به صراحت در باره آسباد بحث شده است. مسعودی در حدود سال۳۴۵ ه.ق از قول طبری نوشته است: «عمر خلیفۀ دوم مسلمین از یک بردۀ ایرانی به نام «ابولؤلؤ» پرسید: شنیدهام که تو به خود بالیده و گفتهای که میتوانی آسیایی بسازی که با باد حرکت کند. ابولؤلؤ جواب داد: به خدا سوگند آسیایی بسازم که همۀ دنیا دربارۀ آن سخن گویند.»
براساس نوشته مسعودی در هیچ نقطۀ جهان بیشتر از سیستان از باد استفاده نمیکنند گویا استفاده از باد در سیستان به دو منظور بوده است، هم آسبادها را به گردش در میآورده و هم با استفاده از انرژی باد آب از رودخانه بالا میکشیدند، استخری نیز در سال ۳۴۱ه.ق از بادهای شدیدی در سیستان یاد کرده که آسیاهایی را میچرخانیده است. قزوینی (متوفی۶۸۲ق) در ضمن توصیف سیستان یادآور شده است: «در آنجا باد هیچگاه آرام ندارد و بنابراین به اتکای این باد آسیاهایی برپا شده، آنها همۀ غلۀ خود را با این آسیاها آرد میکنند. آنجا سرزمین گرمی است و آسیاهایی دارد که وابسته به باد است.»
البته میدانیم که آسبادها منحصر به سیستان نبودند و در جاهای دیگری هم که وزش باد زیاد بوده مردم از انرژی باد استفاده میکردند که معمولترین استفاده در آسبادها بوده است.
آن مناطق که عمدتا در نیمۀ شرقی ایران قرارداشتند، در معرض بادهایی بودند که از کوههای بابا در افغانستان و هندوکش برمیخاستند و شتابان به سمت کویر لوت و دشت کویر میشتافتند، و در مسیر خود در مناطقی چون خواف، نهبندان و سیستان به مبتکران و اندیشمندان امکان میدادند که آسباد بسازند.
* گزارش از رجبعلی لباف خانیکی، باستانشناس
انتهای پیام/