برای گپ و گفتوگو با این پیشکسوت به خیابان امام حسین (ع) میرویم، مرکز آموزشی کیمیای خاک، اکنون میتوانید با ما همراه شوید برای خواندن آنچه در آن یک ساعت گذشته است.
از گلدانهای میناکاری گرفته تا سفالهای منقش همه گویای خلاقیت و ابتکار هنرمندی بود که از گِل هنری خلق میکرد که مانند آن یافتنی نبود، برای هنرمند پیشکوتِ کاشیِ هفترنگ قم و همه هنرمندان صنایعدستی آرزوی توفیق و سلامتی داریم. سایهشان مستدام باد.
ابتدا کمی از خودتان بگویید و اینکه چه شد به این هنر روی آوردید؟
احمد کبیری هستم. فرزند حاج میرزا محمد، متولد ۱۳۳۹ در محله چهلاختران، که خانه آبا و اجدادی من آنجا بوده است، اما هنر کاشیِ هفترنگ، کلاس سوم دبستان بودم که اولین کاری هنریام را درکارگاه پدرم ساختم، هنوز مقطع دبیرستان را به پایان نرسانده بودم که استادکار شدم و بعد از سربازی، پدر کارگاه را به نام من کرد و دیگر این هنر در وجودم ریشه گرفت و علیرغم همه سختیها و ناملایمات، همچنان به این هنر علاقهمند هستم و سعی میکنم آن را به دیگران آموزش دهم.
کاش هفت رنگ در کجاها کاربرد دارد؟ و اینکه آیا دقیقاً در این هنر از هفت رنگ استفاده میشود؟
کاشی هفترنگسازی مثل روضهخوانی میماند باید در خدمت مساجد وحسینهها و حرم اهل بیت (ع) باشد که البته این هم سعادتی است که افتخارش را دارم. کاشیِ هفترنگ از تلفیق رنگها، آثار ماندگار و ارزشمندی به جا میگذارد، این را نیز اضافه کنم که کاشیِ هفترنگ لزوماً هفترنگ نیست. در بعضی از کارها شاید از سه رنگ و در بعضی از نمونهها حتی ۱۳رنگ هم استفاده میشود ولی این کاشی به هفترنگ معروف شده است.
احمد کبیری که امروز یکی از هنرمندان بنام کاشی هفترنگ ایران است از حضور کدام اساتید بهره برده است؟
پدرم اولین استادم بود و بعد برادرم حسن کبیری که اگر نگویم بینظیر از دید من کمنظیر است و همچنین استاد محمدرضا منشوری که سال ۱۳۶۴مسئول کانی غیر فلزی وزارت جهاد بود، من در آموزشگاه جهاد کار میکردم از ایشان که استاد دانشگاه هم بود چیزهای خوبی یاد گرفتم و هنرمند دیگری که تبادل فکری داشتیم استاد سیدمحمد میرقیصری است و همچنین شادروان استاد ابوالقاسم سعادتمند استاد سفال و خَرمُهره که استاد مستقیم من نبوده اما بر من تاثیرات زیادی داشته است.
نتیجه و ماحصل چهل سال فعالیت استاد کبیری در کاشیِ هفترنگ چیست؟
من در این مدت فقط بر روی کاشیِ هفترنگ تمرکز نکردهام بلکه با تحقیق و پژوهش توانستهام امروز یک سفال ضد شوک بسازم، ضد حرارت و یا به عبارتی سفال نشکن که در دمای زیاد دوام میآورد به طوری که اگر در همان دمای، وارد آب کنیم، ظرف، سالم مانده و نمیشکند اما به دلیل نداشتن سرمایه، نتوانستهام وارد خط تولید این محصول شوم چراکه هزینه اولیه راه اندازی را ندارم.
شما از پوشش بیمه هنرمندان صنایعدستی برخوردار هستید؟
بیمه خویشفرما هستم، نه بیمه هنرمندان، دلیل آن این است که شرایط به گونهای فراهم شده که بیمه شامل من به عنوان هنرمند صنایعدستی نمیشود! وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی، هنرمندی را مشمول بیمه میداند که از فنی و حرفهای گواهی داشته باشد و برای افرادی مثل من که استاد کار هستم و در فنی و حرفهای نیز ممتحن هستم، مرا به عنوان هنرمند قبول ندارند! نمیدانم کجای کار مشکل دارد؟ به نظرم قانون بیمه هنرمندان نیاز به بازنگری دارد تا افرادی مثل من، دچار این مشکلات نشوند.
کاشیهای هفترنگ ساخته استاد کبیری درکدام مسجد و حرم به کار رفته است؟
آن مواردی که در خاطرم هست عرض میکنم حرم فاطمه معصومه (س)، در هنگام زلزله چند سال پیش، کاشیهای بخشی از گلدسته ریخته شد، ساخت آن کاشیها که کار آسانی هم نبود به من سپرده شد، کاشیهایِ هفترنگ صحن امام هادی (ع) در کاظمین درکارگاه من ساخته شد، و همین طور کاشیهای مسجد جامع قم، هنگام مرمت به من واگذار شد و مواردی دیگر که حضور ذهن ندارم.
از اوضاع صنایعدستی راضی هستید؟
راستش از هنرم راضی هستم چون به آن علاقه دارم، جاهای بهتر و مناسبتری برای تأسیس آموزشگاه در مرکز شهر بود اما نمیتونستم اجاره آن را پرداخت کنم شاید الان عدهای بگویند اینجا آموزشگاه است هزینه اجاره ماهانه از طریق هنرجو تأمین میشود، ولی این را مسئولان میدانند که آموزش صنایعدستی سود چندانی ندارد، من آموزشگاه را برای سودآوری تاسیس نکردهام بلکه نگران هستم مبادا این هنر در شهر قم به فراموشی سپرده شود، این برای دنیا و آخرت من کافی است که هنرجوی من با آموزش این هنر، آرامش به زندگیاش باز گشته، برای سود آموزشگاه ایجاد نکردهام.
چرا از تسهیلات بانکی استفاده نکردید؟ از جایی نمیشد کمک گرفت تا جای بهتری را برای آموزشگاه تاسیس کنید؟
چرا تسهیلات بانکی بود و هست اما با روحیه و قانون من سازگاری ندارد توضیح بیشتر این که وقتی تسهیلات داده میشود باید سر وقت و به موقع اقساط آن را پرداخت کنیم در کارهای صنایعدستی پیش میآید دو تا سه سال جنسی فروخته نمیشود پس پولی هم دست ما نمیآید و از طرفی هم قانون بانک این است که وام گیرنده باید سرموعد قرضش را بپردازد در صورت عقب افتادگی مشکلاتی پیش میآید یا ضامن به درد سر میافتد و یا من وام گیرنده، که در هردو صورت خوشایند نیست. من دوست ندارم بابت دیرکرد وام بانکی، آبرویم را به حراج بگذارم. راستش اصلاً با روحیهام سازگار نیست.
در قم از تعداد هنرمندانِ کاشیِ هفترنگ کاسته شده علت را در چه میدانید؟
ایراد اصلی شاید به جامعه هنرمندان سفال بازگردد، به من هنرمند که خلاف دستورات دین عمل کردم و به جای پرداخت زکات علم، که همان آموزش بود، آن را یک راز دانستم و فوت و فن کارم را به کسی آموزش ندادم وهرکس از من پرسید چرا کارهای تو این گونه برجسته و منحصربهفرد است به او گفتم این یک راز است، به همین علت بود که تصمیم گرفتم برای ادامه و تداوم این هنر و برای جبران اشتباهات گذشته، آموزشگاه کیمیای خاک را تأسیس کنم تا این هنر دوباره گسترش یاید و رونق گیرد.
آیا این امکان وجود دارد که کارگاه را بیدغدغه به هنرمندی که نزد شما شاگردی کرده واگذار کنید؟
بله پسران من، عباس و محمد کبیری که تحصیلکرده دانشگاه هم هستند میتوانند به خوبی خودم، هنرم را ادامه دهند. ولی کاهش هنرمندان صنعت کاشیِ هفترنگ و دیگر هنرمندان صنایعدستی برای من یک دغدغه است که البته به دلایل دیگر نیز بازمیگردد مثل تغییر ذائقه مردم، تصرف ایران توسط محصولات صنایعدستی کشورهای دیگر…
انتظار استاد کبیری از مسئولان چیست؟
انتظار دارم مسئولان بیشتر با هنرمندان صنایعدستی همکاری کنند. برای نمونه عرض میکنم من در جذب هنرجو نمیتوانم تبلیغات محیطی داشته باشم. چرا؟ به علت هزینه بالای تبلیغات محیطی، اگر برای جذب هنرجو در بیرون از کارگاه، به درخت کنار پیادهرو، یک بنر نصب کنم، با برخورد مأموران شهرداری مواجه میشوم این درحالی است من از تأسیس آموزشگاه سودی کسب نمیکنم فقط با فروش آثار است که امرار معاش میکنم. ما هنرمندان احسنت و بارکالله زیاد میشنویم ولی، گرهکار ما با حمایت مادی و معنوی مسولان گشوده میشود. سال ۱۳۹۵ در ایام دهه فجر، این کارگاه را با استقبال مسئولان شهر افتتاح کردم ولی امروز کسی نمیآید بپرسد مشکلت چیست؟ تا گرهای از مشکلات باز شود.
انتهای پیام/