از بعد از وقوع انقلاب اسلامی در ایران، ساخت و تولید فیلم های سینمایی شکل و شمایل جدی تری به خود گرفت. اگر تا قبل از آن مردم با فیلم فارسی ها سرگرم می شدند، حالا با آثاری مواجه بودند که محتوا ارزش افزوده آن به شمار می رفت و در عین حال خبری هم از فساد موجود در فیلم ها نبود. اما این تنها اتفاقی بود که در ایران روی می داد و در مقابل جبهه ای ایستاده بود که تمام هدفش مقابله با جمهوری اسلامی ایران و اسلام به عنوان مذهب مردم ایران به شمار می رفت. در این میان هم چه خوراکی بهتر از آثار نمایشی و همچنین داستان هایی برگرفته از خود ایران که می توانست با حضور در جشنواره های بین الملل پازل طراحی شده را تکمیل کند.
جدیدترین قطعه این پازل ساخت فیلم سینمایی «عنکبوت مقدس» به نویسندگی علی عباسی و افشین کامران بهرامی و کارگردانی علی عباسی محصول سال ۲۰۲۲ است که در جشنواره کن به نمایش درآمده است. این فیلم با حضور زهرا امیرابراهیمی، مهدی بجستانی، فروزان جمشیدنژاد، آرش آشتیانی، سینا پروانه، نیما اکبرپور و سارا فضیلت در اردن ساخته شده و ادعا شده فیلم بر پایه ماجرای واقعی سعید حنایی، قاتل زنجیرهای معروف ساخته شده که ۱۶ زن را از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۱ در مشهد به قتل رساند.
این فیلم که توانسته در جایزه بهترین بازیگر زن را از آن خود کند،تصویری مشمئزکننده از مردم ایران نمایش میدهد و تلاش می کند تصویری ضداسلامی و غیرانسانی از مردم متدین ایران ارائه دهد. فیلم «عنکبوت مقدس» رفتار یک قاتل زنجیرهای که در اثر اختلال روانی اقدام به قتل میکرد را به ارزشهای ایرانی- اسلامی نسبت داده و تلاش کرده در نمایی از تیتراژ فیلم که منتشر شده، شهر مشهد را به تار عنکبوتی که تشبیه کند که حرم امام رضا(ع) در مرکزیت آن قرار دارد. موضوعی که خشم بسیاری از مردم ایران را به همراه داشت و منجر به بازتاب وسیعی در فضای مجازی شد.
**پژمان کریمی: ماهیت فیلم «عنکبوت مقدس» دروغ است
در همین رابطه پژمان کریمی، منتقد سینما و تلویزیون اظهارداشت: پیش از اعلام نتایج جوایز جشنواره کن مشخص بود که فیلم «عنکبوت مقدس» به دلیل موضوع و ماهیت آن در دایره انتخاب داوران جشنواره قرار میگیرد. این فیلم، تفکر شیعی و تفکر اسلامی را مورد هدف قرار داده و در راستای پروژه اسلامهراسی و ایرانهراسی است. در این فیلم چهره متدینان تیره و تار نشان داده شده، جامعه دینی جامعهای سیاه معرفی میشود و روایتی جعلی از یک اتفاق واقعی نشان داده میشود. به گفته وی، در این فیلم اتفاقی که سالها پیش در مشهد رخ داده، کاملاً تحریف شده و ماهیت آن دروغ است. قاتل به عنوان یک فرد متدین نشان داده میشود در حالی که این طور نبود. جوایزی هم که این فیلم موهن از سوی جشنواره کن گرفت کاملاً قابل انتظار و پیشبینی بود.
او در بخش دیگری از سخنانش تاکید کرد: فیلمسازان و بازیگرانی که از ایران رفتهاند و پناهنده شدهاند، با حاشیهها و ژستهای اپوزیسیون سعی دارند خودشان را مطرح کنند. در واقع از یک فرمول نخنما استفاده میکنند که علیه ایران سیاهنمایی کنند، برای جامعه سینمایی خارج از ایران، ایجاد حساسیت کنند و جایزه بگیرند. این افراد بابت جایزهای سفارشی برای فیلمشان جشن و پایکوبی کردند و از سوی دیگر نمایش عزاداری برای مردم آبادان داشتند، رفتارهای دوگانه آنها برای مردم ایران روشن شده است.
کریمی با بیان اینکه فیلم عنکبوت مقدس روایتی دروغ از پروندهای واقعی دارد و سعید حنایی اصلاً فرد متدینی نبوده بلکه مشکلات روانی داشته است، میگوید: کارگردان این فیلم با ساخت چنین اثری فقط به دنبال امتیاز گرفتن از خارجنشینان بود که به هدفش رسید و مسیرش را ادامه میدهد.
**رضا منتظری: در عنکبوت مقدس همه خونخوار و عاشق قتل هستند!
اما در این میان رضا منتظری منتقد دیگری که در کن بیننده فیلم عنکبوت مقدس بوده، در سخنانی راجع به فیلم گفته است: آیا واقعا یک فیلمساز قرار است یک واقعه تاریخی که منجر به فاجعه شده است را باید به آن واقعه وفادار باشد یا خیر؟ انچه ما در فیلم شاهد بودیم وفاداری به اصل فیلم نبود و به قدری تصاویر غلو آمیز از ایران و ایرانی ارائه شده بود، که قابل باور نبود. در فیلم انسان خوب نداریم و اکثر مردان افراد کثیفی هستند و آدم روشنفکر وجود ندارد، فرهنگ و تمدن ایرانی در این فیلم وجود ندارد و یک مشت آدم متحجر عقب مانده جانی واپسگرا در فیلم نشان داده می شود در فیلم وجود دارد که به بیننده خارجی این طور القاء می شود که چهره واقعی ایران و ایرانی چیزی است که در فیلم می بیند.
وی ادامه می دهد: یا تصویری که از شهر مشهد ارائه شده، یک شهر مخروبه است که مردمان آن همه متحجر و خونخوار و عاشق قتل هستند و آدم خوب در فیلم وجود ندارد و فقط یک سیاهی صرف می بینیم که مخاطب خارجی با دیدن آن که گفته شده بر اساس داستان واقعی ساخته شده تصویری در ذهنش ایجاد می شود که ایرانی ها از تمدن بویی نبرده اند و همه عاشق قتل و خشونت هستند. این جز تیشه زدن به ریشه فرهنگ و تمدن غنی ایرانی چیز دیگری نیست. فیلم حاوی شعارهای گل درشت و تصاویر تلخی نیست. من مخالف پدیده های شوم اجتماعی و افرادی نظیر سعید حنایی نیستم اما در فیلم شما هر مردی را که می بینید همان تفکر حنایی را دارند و این القاء فیلمساز است که به شدت ناراحت کننده است. همان طور که گفتم فیلم واقعی نیست و فقط اثری تخریبگر در عرصه بین المللی به شمار می رود.
منتظری با بیان اینکه جدا از بحث فیلم یکسری حواشی نیز در کنار نمایش فیلم شکل گرفت که واکنش های فضای مجازی برگرفته از آن باشد. این تصویر سیاه سالهای سال است که از سوی برخی سینماگران داخلی دنبال می شود که حتی گوی رقابت را از هالیوودی ها گرفته است، توضیح می دهد: این فیلم محصول مشترک 4 کشور اروپایی است و تنها عوامل و سازندگان آن ایرانی به شمار می روند. ای کاش این نوع آثار باعث نشود که ما بخواهیم فقط تمام توجهمان را معطوف به این فیلم ها کنیم و از تولید فیلم های سیاه و مخدوش در داخل ایران غافل نشویم که آنها هم جهت حضور فیلم در جشنواره های خارجی ساخته می شوند.
**پیشینه قدیمی ایران و اسلام هراسی در سینما
اما این تمام ماجرا نیست. قصه دشمنی با مردم ایران و اسلام هراسی در سینما ماجرای دیرینه ای دارد. سوای فیلم هایی که از سوی کارگردان های خارجی ساخته شده، در حقیقت اولین فیلمهای مطرح ضد ایرانی را ایرانیهای مهاجرت کرده ساختند و با خودشیرینی مقابل ایرانی ها، بهنوعی چراغ اول را روشن کردند.
** «فرستاده» چراغ اول را روشن کرد
پرویز صیاد کهدر سینمای پیش از انقلاب هم با کاراکتر صمد شناختهمیشد و هم بهعنوان تهیهکنندهو کارگردان، سعی میکرد پز روشنفکرانهاش را هم حفظ کند. پس از خروج از کشور، تلاش میکند فعالیت سینماییاش را ادامهدهد. او برای تثبیت جای پایش در آمریکا، باید در همان ابتدا نوشابهای برای میزبانانش باز میکرد و چه چیزی بهتر از ساخت یک فیلم ضد ایرانی.
صیاد در «فرستاده»، قصهیک ایرانی مذهبی را روایت میکند کهبهوسیلهسران جمهوری اسلامی ایران بهآمریکا فرستادهمیشود تا علی اکبر طباطبایی، یکی از ساواکیهایی کهدر واشنگتن زندگی میکند، را ترور کند. اما این شخص پیش از اقدام، بهوسیلهفرد دیگری ترور میشود و اتفاقات دیگری پیش میآید. فیلم بهدلیل همان نگاهضد ایرانی و ضد انقلابیاش، خیلی زود در آمریکا و غرب مورد توجهقرار میگیرد و حتی جشنوارههای سینمایی معتبری چون لوکارنو و برلین هم حسابی تحویلش میگیرند.
**شهرت با «بدون دخترم هرگز»
این فیلم یکی از اولین فیلمها و البتهمشهورترین فیلمهای ضد ایرانی آمریکاست و سروصدای زیادی بهپا کرد. تهیهو توزیع فیلم را کمپانی معتبر مترو گلدوین مایر بهعهدهداشت، آهنگساز آن جری گلداسمیت معروف بود و بازیگران سرشناسی چون سالی فیلد و آلفرد مولینا در آن بازی میکردند.
فیلم براساس کتابی بههمین نام، بدون دخترم هرگز، نوشتهبتی محمودی، ساختهشد و قصهپزشکی ایرانی بهنام بزرگ محمودی را روایت میکند کهتصمیم میگیرد پس از انقلاب همراه همسر آمریکاییاش بتی و دخترش مهتاب به ایران سفر کند، اما بتی بهدلیل جنگ ایران و عراق و ماجرای تسخیر لانهجاسوسی بهوسیلهنیروهای مومن و انقلابی کهاز طرف آمریکاییها با عنوان گروگان گیری و تصرف سفارت آمریکا یاد میشود، بهاین سفر خوشبین نیست. باقی فیلم مربوط بهسفر این خانوادهبهایران میپردازد و ارائه تصویری خشونتآمیز از رفتار ایرانی ها.
در واقع، فیلم همچنانکه یکی از آثار صاحب نام ضد ایرانی است، در اغراق و دروغگویی هم الگوی کاملی محسوب میشود. تصویری کهفیلم از ایران و اسلام و انقلاب ارائهمیدهد – با شخصیتهایی کاریکاتورگونه– تصویری خشن و نامهربان از برترین دین و پیروان آن است.
** «پرسپولیس» و ارائه تصویری غمگین از ایران
انیمیشن پرسپولیس براساس داستان مصوری بههمین نام، نوشتهمرجان ساتراپی، ساختهشد؛ در واقع فیلم در نشان دادن فضای پس از انقلاب اسلامی ایران، بهنوعی بهالگوهایی چون بدون دخترم هرگز هم ادای دینی میکند. پرسپولیس، فضای پیش و پس از انقلاب را با هم مقایسهمیکند و با قراردادن نشانههایی خصمانهو عنادورزانهبهاین نتیجهمیرسد – یا بهعبارت دیگر میخواهد بهمخاطب تلقین و دیکتهکند – کهمردم ایران بعد از این واقعه، همگی افسردهو دلشکستهشدهاند.
ضدیت فیلم با موضوع حجاب بسیار آشکار است و بهدنبال صدور این بیانیهاست کهبگوید نظام جمهوری اسلامی، جنبش و فعالیت زنان را سرکوب میکند. مضمون فیلم بهگونهای بود کهحتی در برخی کشورهای عربی هم باعث اعتراض مسلمانان شد. پرسپولیس، در ساختار و کیفیت خلاقیتها و نوآوریهایی داشت و همین مسئلهو البتهمحتوای ضد ایرانی و ضداسلامیاش هم مزید بر علت شد و فیلم، موفقیتهایی در برخی جشنوارهها از جملهکن بهدست آورد. جالب اینجاست ساتراپی، جایزهجشنوارهکن خود را بهمردم ایران تقدیم کرد و فیلمش را اثری کاملا بیطرفانهخواند!
**تقابل «سنگسار ثریا» با احکام اسلام
این فیلم در سال ۲۰۰۸ به کارگردانی سیروس نورسته با حضور شهرهآغداشلو، پرویز صیاد، علی پورتابش، جیمی کاویزل و موژان مارنو ساخته شده است. این فیلم یکی از ضعیفترین فیلمهای تاریخ سینما در ساختار، شیوهروایت و کیفیت است کهتلاش مذبوحانهای برای بدجلوهدادن اسلام و ایران در جهان میکند و طبیعی است کهراهبهجایی هم نمیبرد. فیلم براساس کتابی بههمین نام نوشتهفریدون صاحب جمع، ساختهشدهاست و سازندگان ایرانی جلای وطن کرده، باز هم خواستهاند آب بهآسیاب دشمن بریزند. آنها با پرداختن بهعقوبتی شرعی و قانونی، مسئلهرا بیش از پیش بزرگ جلوهمیدهند و فیلم را بهزعم خودشان بهبیانیهای در راستای نقض حقوق بشر در ایران تبدیل میکنند. پیدا کردن یک بازی خوب در فیلم، کاری نشدنی است.
ضمن اینکهبازی کاویزل در نقش روزنامهنگاری فرانسوی هم امتیازی برای فیلم محسوب نمیشود. او همان بازیگر نقش مسیح در فیلم «مصائب مسیح»، ساختهمل گیبسن، است.
** «زنان بدون مردان» و روایت دختر مجبهای که خون آشام است
این فیلم به کارگردانی شیرین نشاط و بازیگری آریتا شهرزاد، آنا پیروز، شبنم طلوعی، پگاهفریدونی، زهرا امیرابراهیمی و نوید اخوان ساخته شده است.
این فیلم براساس کتابی با قلم شهرنوش پارسیپور ساختهشدهو زندگی مصیبت بار زنان ایرانی را ظاهرا در مقطع کودتای ۲۸ مرداد، در سال ۱۳۳۲، و زمان دکتر مصدق روایت میکند، اما واضح است کهفیلم میخواهد این اوضاع نابسامان مظلومیت زنان را بهدوران معاصر و سالهای اخیر در ایران بچسباند. یک فعال سیاسی، یک خودفروش، یک کمونیست و یک فرد سنتی، چهار زن قصههای این فیلم هستند. این فیلم هم بهدلیل ارائهتصویری سیاهاز ایران، با نظر مثبت برخی منتقدان و جشنوارههای خارجی روبهرو شد؛ از جملهجشنوارهونیز کهشیر نقرهای بهترین کارگردان را بهنشاط میدهد.
** «دختری تنها در شب بهخانهمیرود»
کارگردان این فیلم سینمایی آنالیلی امیرپور است و شیلا وند، آرش مرندی، مارشال منش، دومنیک رینس در آن حضور داشته اند.
فیلم بهشیوهسیاهو سفید فیلمبرداری شدهو از لوکیشنها استفادهمنحصربهفردی شدهاست. مضمون آن با توجهبهحضور یک دختر چادری و محجبهخون آشام که در شهری بد زندگی را میگذراند، ارجاعاتی کنایی و تمسخرآمیز بهشرایط کنونی ایران دارد کهفیلم را تا حد زیادی از سکهمیاندازد.
** «گلاب» اثری فرمایشی با موضوع سیاسی
فیلم گلاب به کارگردانی جان استوارت ساخته شده و گائل گارسیا برنال، شهرهآغداشلو، گلشیفتهفراهانی، کامبیز حسینی، هالوک بیلجینر در آن ایفای نقش کرده اند.
این فیلم ضد ایرانی، ماجرای فتنهو درگیریهای سال ۸۸ را دستمایهخود قرار میدهد و این کار را هم بهبدترین و غیرهنرمندانهترین و شعاریترین شکل ممکن میکند. فیلمنامه، شیوهروایت، ساختار و بازیهای بد، «گلاب» را بهنمونهای ابتر از سینمای فرمایشی غرب و آمریکا تبدیل میکند. فیلم براساس نوشتهو اظهارات مازیار بهاری، خبرنگار بیبی سی ساختهشدهاست.
** «سپتامبرهای شیراز»
این فیلم به کارگردانی وین بلر با حضور آدرین برادی، سلما هایک، شهرهآغداشلو و آنتونی عزیزی ساخته شده است. سپتامبرهای شیراز کهبراساس کتابی بههمین نام نوشتهدالیا سافر ساختهشده، قصهیک خانوادهیهودی را روایت میکند کهپس از انقلاب اسلامی ایران در سال ۵۷، شرایط زندگی را برای خود دشوار میبینند و برای همین دست بهمهاجرت میزنند. اتهام رفتار نامناسب نظام جمهوری اسلامی ایران با اقلیتها از جملهیهودیان، از آن برچسبهای خندهدار و غیرقابل باوری است کهفقط آمریکا، صهیونیستها و همتایانشان، قابلیت طرح و ادعای آن را دارند.
فیلم با بهرهگیری از دو ستارهمشهور سینما، برادی و هایک و قصهمثلا پرفراز و نشیب و مهیجش، میخواهد تماشاگر را با خود همراهکند و هر طور کههست بهبینندهبقبولاند کهبا وقوع انقلاب اسلامی در ایران، چهبهروز اقلیتها آمدهاست. اما تماشای فیلم و نگاهی گذرا بهواقعیات تاریخی و زندگی مسالمتآمیز پیروان همهادیان در ایران، نیت نادرست سازندگان فیلم را خیلی زود برملا میکند. خانم آغداشلو هم با حضور در این فیلم، نام خود را بهعنوان رکورددار بازی در فیلمهای ضد ایرانی جاودانهکرد.
**نسخه تکراری سیاه نمایی و فلاکت برای درخشش در جشنوارههای خارجی
آنچه از فیلمهایی که در بالا نام آنها آمد، متعلق به کارگردانهایی است که خارج از کشور علیه ایران فیلم ساخته اند. اما در کنار آن کارگردانهایی هستند که در داخل ایران و با حضور بازیگران داخلی و استفاده از امکانات کشورمان فیلمهایی میسازند که مضمون آن تماما علیه کشورمان است و بیشتر کارکرد جشنوارهای دارند.
این فیلمها با نمایش اغراقآمیز فقر یا موضوعات اجتماعی در ایران تلاش میکنند تا کشور را در شرایطی بحرانآمیز و سیاه به تصویر بکشند که البته این تصویر برایشان آوردههای ویژهای دارد. از جمله این فیلم سازان میتوان به جعفر پناهی و اصغر فرهادی و به تازگی سعید روستایی اشاره کرد که دائم در حال اعتراض هستند و چیزی جز ناامیدی ترویج نمیکنند.
**توصیه فراستی به فیلمسازها: همیشه ملی بمانید
اما پس از حواشی اخیر، مسعود فراستی، منتقد سینما در جدیدترین پست اینستاگرامی خود با توجه به حواشی اخیر جشنواره کن نوشت: دوستان کن رفته کن زده، نه فقط در کن، که در ونیز و برلین و اسکار و… دهههاست که دیگر خبری و اثری از هنر نیست. هرچه هست مفهومزدگی است و سیاستزدگی بورژوایی. در مورد فیلمهای غیر اروپایی و آمریکایی، پرچم اگزوتیسم همچنان در اهتزاز است و فیلمهای مضمحل غیر انسانی بیهنر با ظاهر عوامفریب، به دفاع جدی از سرمایهداری مشغولند (پارازیت را بیاد بیاورید) و طبعا جایزه میگیرند دوستان از خود بیخود نشوید و مرعوب زرق و برق و فرش قرمز. آنها هرگز فیلم ایرانی را بهتر از مردمتان نمیفهمند.
و شما نیز یک شبه، «جهانی» نمیشوید. پس ملی شوید و همیشه ملی بمانید تا بعد احیانا جهانی به جایزه بیارزش منتقدان «فیپرشی» که در ید قدرت راستهای نئولیبرال است، نبالید. این جایزه چند دهه قبل به فیلم اگزوتیک بهمن قبادی: زمانی برای مستی اسبها، «به خاطر تصویر رقتآمیز اما دقیق از مشکلاتی که بین انسانها و اسبها مشترکند» داده شده بود.
و جایزه امروز به «برادران لیلا»، بخاطر «تصویر دقیق از جامعه پدرسالار» نیز در امتداد همان نگرش پاترنالیستی است. به آن افتخار نکنید و جاهلانه به مردم داغدار همیشه سربلند آبادان تقدیمش نکنید. تحمل حقارت بار گدایی جایزه فرنگی را نپذیرید. فیلمتان را برای مخاطب اینجا، نه آنجا با همه جوایزش، بسازید. هیچ فیلمساز جدی برای جایزه فیلم نمیسازد.
انتهای پیام/