شناخت میراث‌فرهنگی ناملموس

ميراث‌فرهنگی اعم از مادی و غیرمادی، آثاری باقی‌مانده از گذشتگان و محصول دست و انديشه بشر و نمایانگر نوع زندگی، آداب و سنن، تحولات اجتماعی، فرهنگی، توانایی‌های فكری، هنری و علمی مردم ساكن در محل آفرينش آثار است.

شناسایی و معرفی این آثار موجب غنای فرهنگی جامعه، ایجاد شرایط برای بقای اثر و انتقال آن به نسل آینده شده است و با توجه به ویژگی‌های خاص فرهنگی، هنری، مذهبی، تاریخی و ماهیت ویژه‌ آن‌ها باید با تکیه‌بر روش‌های علمی طراحی، استانداردسازی و اجرا شوند.

 سازمان بین‌المللی یونسكو در سال 1972 میلادی كنوانسیونی با عنوان «حفظ میراث فرهنگی و طبیعی جهان» تصویب كرد و این آغاز توجه به اهمیت حفظ میراث‌فرهنگی معنوی است.

این سازمان بین‌المللی در دهه 1980 میلادی نیز فهرست راهنمای «بین‌المللی میراث غیرمادی» را تدوین و مطابق استاندارد و ایجاد نظام جهانی طبقه‌بندی‌شده تصویب کرده است.

توصیه‌نامه «حفظ فولكلور و فرهنگ سنتی» در سال 1989 میلادی تصویب شد که در این توصیه نامه با الهام از ماده چهار کنوانسیون حفظ میراث فرهنگی و طبیعی جهان بر شش اقدام اساسی شناسایی، صیانت، حفاظت، اشاعه، حمایت و همكاری بین‌المللی تأکید شد و تدوین فهرست ملی در دستور کار دولت‌ها قرار گرفت.

 اعلام برنامه «سرمایه‌ها یا گنجینه‌های زنده انسانی» در سال 1994 میلادی و برنامه‌ی بین‌المللی «شاهكارهای میراث شفاهی و معنوی بشر» در 1997 میلادی راه را برای تصویب كنوانسیون «حفظ میراث معنوی» در سال 2003 هموار كرد.

بر اساس تعریف یونسکو میراث فرهنگی به دودسته « میراث ملموس و ناملموس» تقسیم می‌شود. میراث ناملموس (معنوی) برای نخستین بار در ادبیات حقوقی بین‌المللی در قالب كنوانسیون 2003 مطرح شد. با تصویب این كنوانسیون جامعه‌ بین‌المللی گام مهمی برای صیانت از میراث معنوی برداشت. میراث معنوی به اقدام‌ها، نمایش‌ها، ابزارها، دانش، مهارت‌ها و مصنوعات سنتی و دستی و فضاهای فرهنگی مرتبط با آن‌ها گفته می‌شود كه جوامع، گروه‌ها و در برخی موارد افراد، آن‌ها را به‌مثابه بخشی از میراث فرهنگی خود می‌شناسند. این میراث از نسلی به نسل دیگر منتقل و به‌طور مداوم توسط جوامع و گروه‌ها در پاسخ به محیط، طبیعت و تاریخ بازآفرینی شده و حس هویت و استمرار را به ارمغان آورده و بدین ترتیب احترام به تنوع فرهنگی و خلاقیت بشری را ترویج می‌دهند.

ایران در 22 آذر 1384 هجری خورشیدی کنوانسیون فوق را در مجلس شورای اسلامی به تصویب رساند و شورای نگهبان در 15 دی همان سال آن را تائید كرد و به‌عنوان چهلمین کشور عضو به كنوانسیون 2003 پیوست. (صمدی، 1382) عضویت در این شورا راه را برای ثبت میراث معنوی كشورمان توسط سازمان میراث فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری به‌عنوان متولی این امر از ابتدای مهرماه 1385 هجری خورشیدی هموار كرد. غیر از صدها پرونده ثبت‌شده ملی، تاكنون میراث معنوی از قبیل نوروز، موسیقی ایرانی، تعزیه، موسیقی بخشی‌های خراسان، مهارت بافت فرش عشایری قشقایی، مهارت بافت فرش کاشان، مهارت سنتی دریانوردی، آیین پهلوانی و زورخانه‌ای و...را به ثبت جهانی رساند.

صیانت از میراث فرهنگی معنوی

از نظر كنوانسیون 2003 صیانت به معنای اقدام‌هایی با هدف تضمین دوام میراث فرهنگی غیرمادی و شامل مطالعاتی مربوط به شناسایی، مستندسازی، تحقیق و پژوهش، حفظ وضعیت موجود، حمایت، ترویج، ارتقاء و انتقال آن از طریق آموزش رسمی و غیررسمی و نیز احیای بخش‌های مختلف آن میراث است.

بدیهی است انجام اقدام‌هایی كه در مفهوم صیانت تعیین‌شده، منوط به طراحی و اجرای معیار و استانداردهای علمی و ایجاد مؤسسات دولتی و مدنی خاصی كه توسط آن‌ها، مطالعاتی برای ادامه بقای مصادیق میراث فرهنگی معنوی انجام‌شده است.

با توجه به مطالب عنوان‌شده، كنوانسیون صیانت سعی دارد که نخست كشورها را نسبت به لزوم حفظ و حمایت از جنبه‌های گوناگون میراث فرهنگی معنوی موجود در سرزمین‌های تحت حاكمیت آن‌ها كه در معرض تهدیدهای جدی نابودی و زوال می‌باشند آگاه کرده و در مرحله بعد، تلاش آنان را در این خصوص سازمان‌دهی و در مسیری صحیح و مفید هدایت کند.

لیکن صیانت شامل مراحل بنیادین زیر است، شناسایی و مستندسازی، معرفی و ترویج، احیا و انتقال میراث‌فرهنگی.

ثبت آثار معنوی

تفکر ثبت میراث ملی در ایران پیش از تدوین قانون حفظ آثار ملی وجود داشته و نخستین بار در اساس‌نامه اولیه انجمن آثار ملی در سال 1301 هـ. ش به لزوم ثبت آثار ملی اشاره‌ شده است. با توجه به قوانین لحاظ شده، قانونی برای صیانت و حفاظت از میراث معنوی قبل از سال 2003 میلادی موجود نبود و پس از تصویب کنوانسیون 2003 دولت‌ها موظف شدند، میراث معنوی جوامع خود را شناسایی و به ثبت رسانده و برای صیانت و حفاظت از آن میراث درخطر اقداماتی را پیش‌بینی کرده و به یونسکو ارائه گزارش دهند. سازمان میراث فرهنگی کشور در حال حاضر متولی این امر به شمار می‌رود که غیر از ثبت آثار معنوی در سطح ملی و بین‌المللی، دستورالعمل حفظ و احیای میراث معنوی را نیز تدوین کرده است.

وندالیسم و میراث‌فرهنگی ناملموس

در جوامع مدرن تخریب‌گرایی یا وندالیسم به مفهوم هرج‌ومرج طلبی و روحیه تخریب گری عنوان می‌شود و اکثر جامعه شناسان آن را به‌مثابه بیماری انسان در جامعه مدرن و معضلی اجتماعی مطرح می‌کنند. مدرن گرایی جوامع و به دنبال آن توسعه شهرهای صنعتی، تغییر در شیوه زندگی، درآمیختگی سنت‌های گذشته و حال، تضعیف انسجام و عدم همبستگی اجتماعی را به همراه داشته باشد.

یکی از عواملی که به وندالیسم فرهنگی منجر می‌شود، شکاف‌های فکری و فرهنگی در نسل‌ها، که خود سبب بروز رفتارهای وندالی می‌شود و به آن وندالیسم نسلی می‌گویند. با توجه به شیوه انتقال میراث معنوی که به‌صورت شفاهی و سینه‌به‌سینه است، پدیده وندالیسم نسلی یکی از تهدیدهای مهم در به فراموشی سپردن این میراث‌فرهنگی است.

با توجه به وندالیسم در میراث فرهنگی معنوی باید پدیده‌های وندالی در این حوزه را به‌طورکلی مورد شناسایی قرار داده و روش‌های صیانت از آن را بسط داد و بتوان با برنامه‌ریزی‌های صحیح به‌طور غیرمستقیم و با بهره‌گیری از تخصص‌های ویژه‌ای نظیر روان‌شناسی، جامعه‌شناسی، علوم تربیتی و ... بر آن فائق آمد، البته شناسایی وضعیت موجود وندالیسم در میراث فرهنگی معنوی نیازمند تمهیدات ویژه‌ای ازجمله اطلاع‌رسانی، آموزش، برنامه‌ریزی‌های مدیریتی است.

نتیجه‌گیری

میراث معنوی به‌مثابه گنجینه‌ای از روح بشر است که به‌طور هم‌زمان در سراسر دنیا به‌صورت سنتی و گروهی انجام می‌شود.

 عدم گرایش جوانان به یادگیری و انجام این‌گونه از فعالیت‌ها، این میراث ارزشمند را درخطر نابودی قرار می‌دهد. سازمان یونسکو با تدوین کنوانسیون‌ها و فعالیت‌های مختلف درون و برون‌سازمانی در این عرصه به‌منظور پیشگیری از هرگونه تخریب گام‌های محکمی را  برداشته است که از آن جمله می‌توان به شناسایی، مستندسازی، ارتقا و انتقال میراث معنوی از طریق آموزش رسمی و غیررسمی اشاره کرد. بدیهی است انجام مجموعه اقداماتی كه در مفهوم صیانت، منوط به طراحی و اجرای معیار و استانداردهای علمی و ایجاد مؤسسات دولتی و غیردولتی می‌باشد كه منجر به ادامه بقای اقدام مصادیق خاص میراث فرهنگی ناملموس شود.

 

انتهای پیام/

کد خبر 14010716143977

برچسب‌ها