آسیبهای ناشی از فعالیت عوامل فرسودگی زیستی بر روی آثار و ابنیه تاریخی معمولاً زیانبار، پرهزینه و غیرقابلجبران است. به دلیل کند و غیر محسوس بودن فعالیت موجودات زنده و دانش اندکی که در مورد شناسایی تأثیر اینگونه فعالیتهای موجودات روی مواد و مصالح وجود دارد، مورد غفلت واقع شده است.
اگرچه در سالهای اخیر این مقوله مورد توجه بیشتری قرار گرفته است، حفاظت از میراثفرهنگی در برابر فرسودگی زیستی، نیازمند بالا بردن سطح آگاهی در این زمینه و وارد شدن متخصصانی در رشتههای علوم زیستی در حیطه حفاظت و مرمت است.
بخش تحقیقات و کنترل عوامل فرسودگی زیستی در بناهای تاریخی یزد اولین و تنها گروه حشرهشناسی در میراثفرهنگی کشور است که از سال 1384 بهصورت تخصصی در این زمینه فعالیت داشته است.
شناسایی عوامل فرسودگی زیستی در بناهای تاریخی
بهطورکلی عوامل فرسودگی زیستی در دو گروه میکروارگانیسمها (باکتریها، قارچها، و جلبکها) و ماکرو ارگانیسمها (گونههای گیاهی و جانوری) طبقهبندی میشوند. موجودات زنده برای بقا نیازمند تأمین نیازهای اولیه هستند که دامنه این نیازها در موجودات زنده بسیار وسیع و متغیر است. وقتی آثار و ابنیه تاریخی بهنوعی نیازهای اولیه موجود زندهای را فراهم میسازد، موجود زنده میتواند روی اثر مذکور مستقرشده و به آن آسیب بزند.
بسته به اقلیم، نوع مواد و مصالح بهکاررفته در آثار تاریخی یک منطقه، گونههای متفاوتی از موجودات پتانسیل استقرار، بقا و در مرحله بعد آسیب زدن به آثار آن منطقه را دارند.
در اقلیم گرم و خشک تنها گونههای مقاوم به خشکی قادر به فعالیت هستند. میکروارگانیسمها به کمبود رطوبت بسیار حساساند و قادر به فعالیت در این منطقه نیستند. بهعنوانمثال مشکلات انواع پوسیدگیهای چوب که در بسیاری از مناطق با رطوبت بالا شایع است و در اثر آلودگیهای قارچی ایجاد میشود در سازههای چوبی منطقه مشاهده نمیشود.
از ماکرو ارگانیسمهای آسیبرسان مهمترین گروههای آسیبرسان به ترتیب اهمیت متعلق به گونههایی از بندپایان، پرندگان، گیاهان و جوندگان است.
موریانههای زیرزمینی، سوسک چوبخوار متعلق به زیررده حشرات از شاخه بندپایان ازنظر گسترش آلودگی و میزان آسیب وارده به آثار و ابنیه تاریخی یزد بیشترین اهمیت را دارند. اینگونه علاوه بر تغذیه از تزئینات چوبی، با تخریب چوب مکمل سازهای بنا و کاه موجود در ملاط کاهگل باعث کاهش استحکام سازههای خشتی میشوند.
کبوتر، فاخته و گنجشک فراوانترین گونههای موجود در بافت تاریخی اقلیم گرم و خشک هستند که لانهسازی و فضولات آنها مشکلاتی را در قسمتهای مختلف بناها ایجاد میکند و معمولاً پاکسازی سطح و دور کردن پرندگان از این مناطق دردسرساز و گاهی بسیار دشوار است.
اما آسیب اصلی مربوط به فضولات آنها روی گچبریها و نقاشیهای بناهای شاخص است که به تخریب این تزئینات منجر میشود.
گیاه کهورک یا جغجغه و خارشتر مهمترین گونههای گیاهی هستند که بانفوذ ریشههای عمیق در داخل دیوار یا زیر آجرفرشها میتوانند شکافهای عمیقی در قسمتهای مختلف بنا ایجاد کرده و به آن آسیب بزنند.
در مورد آسیبهای ناشی از فعالیت جوندگان تحقیقات کمتری انجامشده است و تنها حضور و لانهسازی موش خانگی در بافت تاریخی اقلیمهای گرم و خشک گزارششده است.
انتهای پیام/