احمدرضا معراجی - چندی پیش سید محمد حسینی، مدیرعامل انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس گفت که انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس در قالب سرمایهگذاری در تولید سریال «سووشون» به کارگردانی نرگس آبیار و تهیهکنندگی محمدحسین قاسمی نقش دارد. درست بعد از این اظهار نظر، روابط عمومی پروژه «سووشون» به اظهارات او واکنش داد و سرمایهگذاری این انجمن در این پروژه را تکذیب کرد. پس از این اطلاعیه، حسینی در گفتوگو با مهر در جهت مخالف صحبتهای قبلی خود عنوان کرد که انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس در تامین هزینه مالی سریال «سووشون» هیچ مشارکتی نداشته اما از فیلمهای دفاع مقدسی یا ارزشی حمایت لجستیکی انجام داده و میدهد و حمایت لجستیکی از اثر فاخر «سووشون» هم در قالب تأمین تجهیزات و بخشهایی از لوکیشن است که در شهرک دفاع مقدس انجام میشود.
او همچنین گفت که انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس امسال در پنج فیلم سینمایی دیگر مشارکت دارد.
این اظهارنظر با واکنشهای دیگری همراه شد که آیا واقعا فیلمهایی که انجمن با همین تحلیل، نهایتا پنج یا 10درصد در تولید آن مشارکت دارد، جزو تولیدات انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس محسوب میشود و باید این فیلمها را جزو بیلان کاری خود حساب کند یا نه؟ بسیاری بر این باورند که به هر حال شهرک سینمایی دفاع مقدس در سال 1373 برای ساخت فیلمهایی با موضوع دفاع مقدس تأسیس شد و این از وظایف انجمن است که این شهرک را در اختیار فیلمسازانی قرار دهد که بنا دارند آثاری در این گونه سینمایی تولید کنند و در اختیار قرار دادن تانک، خاکریز و مساحتی از زمین شهرک سینمایی دفاع مقدس هرگز به معنای این نیست که انجمن مالک، صاحب یا مولد یک فیلم یا یک اثر دفاع مقدسی باشد.
برخی سینماگران فعال در حوزه دفاع مقدس معتقدند که جایگاه انجمن از یک مجموعه فعال، اثرگذار و برجسته در تولید آثار ارزشمند در حوزه دفاع مقدس به یک بنگاه اجاره تنزل پیدا کرده است.
متاسفانه این سینماگران فعال در عرصه فیلمهای انقلابی و دفاع مقدسی بر این باورند که از انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس در عمل فقط یک لوگو و یک جمله در این حد باقی مانده است که انتهای هر فیلم از آن تشکر شود. به نظر میرسد با این استدلال کارنامه قابل قبولی از فعالیتهای انجمن نمیتوان یافت.
در اوایل دولت سیزدهم و استقرار وزیر و مدیران فرهنگی دولت جدید وعده ساخت لااقل 25 تا 30 فیلم انقلابی و دفاع مقدسی بر زبانها جاری شد و میزان تحقق این موضوع همچنان در کانون ارزیابیها و رصدها قرار دارد اما تا به اینجا میتوان گفت انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس تا کنون سهم قابل توجهی برای تحقق این اهداف بر نداشته است. این ابهام وجود دارد که آیا آمارهایی که تا کنون در مورد مشارکت ساخت از جانب انجمن ارائه شده از نوع آمارهای مشابه در ماجرای «سووشون» است؟
به دلیل استنادات متعدد و بیانات مختلف سینماگران این گزاره را نمیتوان یک موضعگیری صرف رسانهای عنوان کرد و امکان مرور و رهگیری در سخنان فیلمسازان دارد. مرور گفتهها و تجربه کارگردانها و تهیهکنندههایی که در سالهای اخیر فیلم دفاع مقدسی ساختهاند و احتمالا در روند تولید به سراغ انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس هم رفتهاند، میتواند در راستیآزمایی این موضوع و مدعیات راهگشا واقع شود.
کارگردان فیلم «موقعیت مهدی» یک نمونه است. او بارها در لفافه اظهار داشته که برای ساخت یک فیلم شاخص درباره دفاع مقدس چقدر از طرف انجمن و نهادهای دیگر اذیت شده است و همراهی لازم با او صورت نگرفتهاست. او گفته بود برای ساخت فیلم «موقعیت مهدی» به دلیل همین کارشکنیها مجبور شد یک لوکیشن بسازد تا دیگر لازم نباشد که برای فیلمبرداری در شهرک دفاع مقدس حضور یابد.
حجازیفر در برنامه «پیشگو» در این باره گفت: «علیرغم علاقهام به دوران دفاع مقدس و قهرمانان جنگ، این آخرین تجربه کاری من در این حوزه است. دیگر در این حوزه نه فیلم میسازم، نه بازی میکنم و نه از 10 کیلومتری آن رد میشوم. افراد از بیرون که نگاه میکنند با خود میگویند این فیلم درباره جنگ و دفاع مقدس است و همه دارند به پیشبرد آن کمک میکنند در حالی که اینگونه نیست. همینقدر صادقانه. نه تنها هیچ کس کمکی نمیکند بلکه هر کس میتواند برای ما مانع ایجاد میکند. ما را اذیت میکنند. زمانی که فیلمبرداری شروع شده بود هنوز به ما مجوز نداده بودند، ما ناچار شدیم 35 روز فیلمبرداری را در تهران متوقف کنیم تا مجوز بیاید. در حالی که عملیات فتح و خیبر در زمستان انجام شده اما ما ناچار بودیم در اردیبهشت و خرداد و حتی در مرداد در دمای 52 درجه آبادان با پلیور و کلاه بافتنی و بادگیر سکانسهای مربوطه را فیلمبرداری کنیم. برای هر تیر دوشکایی که شلیک میشود 70هزار تومان از ما پول گرفتند و تا پولش را پرداخت نکنی آن تیر را در اختیارت نمیگذارند.»
محمدجواد موحد تهیهکننده فیلم کوتاه «نوشابه مشکی» دیگر فعال سینمای دفاع مقدس است که در گفتوگو با ایران گفته بود: «همین که در حوزه دفاع مقدس کار می کنید خودش چالش است. «نوشابه مشکی» با اینکه به ظاهر فیلم کوتاهی در این ژانر است اما به واقع مصائبش به اندازه یک فیلم بلند بود؛ از تامین مالی تا اتفاقات سر صحنه و لباس و... فارغ از این موارد کلی، دو موضوع به طور مشخص ما را خیلی اذیت کرد تا جایی که چندین بار در پیش تولید به این نتیجه رسیدیم که قید ساخت کار را بزنیم. وقتی فیلمی در حوزه دفاع مقدس تولید می شود طبیعتا مهمترین بال تولید آن شهرک دفاع مقدس است که هم از منظر لوکیشن مناسب است و هم خیلی از ادوات جنگی در آنجا قابلیت اجرایی دارند. یکی از سختیهای تولید، همین کار در شهرک دفاع مقدس بود. باید فکر اساسی اندیشیده شود که چرا هر کس در قالب فیلم کوتاه یا بلند یا سریال، کار جنگی میسازد فردای آن روز اعلام میکند که پشت دستش را داغ کرده از اینکه سراغ فیلم جنگی رفته است.»
سال گذشته در همین روزها بود که تهیهکننده سریال «آتش در گلستان» در نشستی گلایهآمیز گفت که بابت هر تانک و جیپ و یا ماشین جنگی که عملا از کار افتاده و هزینهبر است، چقدر به شهرک سینمایی دفاع مقدس پول داده است.
پرویز شیخطادی کارگردان سریال «آتش در گلستان» هم در نشست خبری این سریال در پاسخ به خبرنگار تسنیم درباره حمایت ارگانها از ساخت چنین سریالی گفت: «انجمن سینمایی انقلاب و دفاع مقدس پول گزافی از ما گرفتند! هرچه پول داشتیم برای آهن قراضه دادیم، حدود 700، 800میلیون تومان پول آهن پاره دادیم. ماشینی به ما دادند که نزدیک بود بازیگران با آن به دره بروند! شهرک سینمایی دفاع مقدس کاملاً ناامن است و امیدوارم برایش کاری کنند. امیدوارم تلویزیون هرچه زودتر فکری برای این موضوع بکند یا خودش بتواند در شهرک غزالی یا جایی دیگر فضایی فراهم کند تا فیلمسازان بتوانند به راحتی وارد موضوعات دفاعمقدس یا روایتِ قهرمانان ملی بشوند.»
علی عطشانی کارگردان فیلم «کاتیوشا» که بخشهایی از آن به زمان جنگ میپردازد و لازم بوده برای فیلمبرداری سکانسهای جنگ از شهرک دفاع مقدس استفاده شود، با نگارش نامهای سرگشاده خطاب به مردم از شرایط سخت تولید فیلم و استفاده از امکانات و تجهیزات در شهرک سینمایی دفاع مقدس گفت. او در بخشی از این نامه نوشته بود:
«مردم عزیز، دوستای من توی اینستا و تلگرام، شاید بعضیهاتون بدونین ما تقریبا یک ماه هست فیلمبرداری فیلم «کاتیوشا» رو شروع کردیم. الان ساعت 6 صبحه و من دارم میرم توی بیابونهای تهران. که دو ساعت با تهران فاصله داره تا تنها سکانس جنگی فیلم رو تو بیابون و بدون هیچ امکاناتی ضبط کنیم، بماند که در مقایسه با جاهای دیگه دنیا، شهرک دفاع مقدس هم امکانات ویژهای نداره ولی حداقل یه سری لوازم و تسلیحات اونجا هست. مردم ما داریم توی بیابونهای اطراف تهران و بدون هیچ امکاناتی یک سکانس جنگی رو فیلمبرداری میکنیم. اونم با انفجار. سکانسی که سراسر نشاندهنده صفا و صمیمت و خلوص نیت بچههایی هست که جونشون رو برای ما کف دستشون گذاشتن تا الان…. دوستان من، اگه یه روز همایشی کنفرانسی (خلاصه از این بازیها که برای حروم کردن پول بیتالماله) با نام پاسداشت دفاع مقدس دیدین بدونین دروغ میگن. بدونین اصلا هم دلشون نمیخواد یاد شهدا و دوران جنگ رو زنده نگه دارن. همش الکیه همش شوآف هستش. ما با مجوز رسمی وزارت ارشاد برای فیلم سینمایی «کاتیوشا» فقط و فقط برای یک سکانس ١ دقیقهای حدود دو ماه و نیمه که داریم میریم شهرک دفاع مقدس، روابط عمومی ارتش، شهرک مقاومت و هر جایی که فکر کنین، به خدا قسم پول و حمایت نمیخواستیما ! پول اجاره اون یه روز رو هم میدادیم بهشون. یه وقت فکر نکنین میخواستیم برامون تانک بترکوننا نه اصلا، هیچی نمیخواستیم فقط میخواستیم یه تیکه از بیابون خدا رو (که شده شهرک دفاع مقدس) نشون بدیم که یه ماشین جیپ داره رد میشه. دو تا دونه کلاه خود هم امانت میخواستیم، همین به خدا قسم. ولی هیچکدومشون به ما اجازه ندادن. اینجا وزارت ارشاد واقعا مظلوم شده و حتی دیگه به پروانه ساختش هم اعتنا نمیکنن. هر جایی که میری بدون توجه و اعتنا به پروانه ساخت، خودشون یه شورا تشکیل دادن و تصمیم میگیرن که اجازه بدن یا ندن! شهرداری جدا، ادارات جدا، نهادها جدا.»
انتهای پیام/