البته تعلق زیاد از حد نسبت به خانواده، محیط کار و….. آزادی انسان را از بین میبرد و برای او محدودیت ایجاد میکند. مثلا زمانی که فردی بیش از حد به سازمان دلبسته است، اگر به هر دلیلی دیگر شرایط کار کردن در آن سازمان را نداشته باشد، آسیبهای روانی میبیند. احساس تعلق در حد اعتدال به زندگی انسانها معنا میدهد و سطح رضایت را بالا میبرد، اما اگر کمتر یا بیشتر از حد معمول باشد، آسیبزننده خواهد بود.
تعهد سازمانی چیست ؟
یکی از شاخصهای برتری یک سازمان به سازمان دیگر، نیروی انسانی آن است. نیروی انسانی وفادار حاضراست همواره فراتر از ارزشهای سازمانی فعالیت کند و همین امر عامل مهمی در اثربخشی سازمان و ارتقای بهرهوری میشود، تعهد سازمانی عموماً به عنوان خصوصیت مطلوبی است که باید در میان کارکنان یک سازمان رشد یابد.
معمولا کارمندان دارای تعهد سازمانی بالا نسبت به کسانی که تعهد کمتری دارند، عملکرد بهتری دارند. هر سازمان نیاز به اعضایی دارد که وابستگیاش با سازمان بیشتر از قرارداد مبادلهای رسمی باشد. به عبارت دیگر، سازمانها به افرادی نیاز دارند که به نفع سازمان فراتر از وظایف مقرر عمل کنند و این امر به ویژه در مشاغل حساس از اهمیت به سزایی برخوردار است.
متخصصان بر این عقیدهاند که بزرگترین چالش برای مدیران پرسنلی یکپارچه کردن نیازهای سازمان با نیازهای فردی اعضای آن است.
تعهد سازمانی سه عامل را شامل میشود:
الف ) اعتقاد قوی به اهداف و ارزشهای سازمان و پذیرش آنها
ب ) تمایل به تلاش قابل ملاحظه برای رسیدن به اهداف سازمانی
ج ) آرزو و خواست قوی و عمیق برای ادامه عضویت در سازمان
دانشمندان معتقدند که تعهد حالتی روانی است که بیانگر نوعی تمایل، نیاز و الزام برای ارائه خدمت در یک سازمان است. در مدلی که برخی از اندیشمندان در این زمینه مطرح کردند به ترتیب «تعهد عاطفی»، «تعهد مستمر» و « تعهد تکلیفی » نامیده شدند.
وجه اشتراک سه شیوه مذکور این است که تعهد حالتی روانی است که 1) رابطه فرد با سازمان را مشخص می کند، 2 ) تصمیم به ماندن در سازمان یا ترک آن را به طور مخفی در خود دارد.آنچه مسلم است این است که تعهد موجب بهره وری است، زیرا افزایش تعهد در حد مطلوب موجب ارتقای سازگاری فرد با سازمان و عدم مقاومت او در برابر تغییرات، بروز خلاقیت فردی و نیز استفاده کارآمد از منابع انسانی میشود، که این همه خود افزایش بهره وری را در پی خواهد داشت.
مزیتهای تعلق و وفاداری سازمانی:
وقتی احساس تعلق و وفاداری سازمانی وجود داشته باشد، محیطی صمیمی و آشنا در سازمان به وجود میآید. در چنین محیطی که افراد با یکدیگر در طول زمان آشنا شدهاند و احساس تعلق و وفاداری به زندگی در یک گروه را پیدا کردهاند، انجام کارها بسیار سادهتر است و فعالیتهای گروهی به خوبی و با سرعت پیشرفت میکند.
بر اساس نظریههای موجود کارکنان دارای تعهد بالا، انگیزه بیشتری برای حضور در سازمان دارند و برای رسیدن به هدفهای سازمان تلاش میکنند.
محققان مدیریت رفتار سازمانی معتقدند که تعهد سازمانی بر جنبههای ذیل از رفتار سازمانی تأثیر میگذارد: تأخیر، غیبت، ترک خدمت و عملکرد. آنها معتقدند افزایش تعهد سازمانی باعث میشود افراد بیشتر تلاش کنند و در نتیجه عملکرد بهتری ارائه دهند. کارمندان متعهد علاقه چندانی به خارج شدن و یا کناره گرفتن از کار ندارند.
هر اندازه درجه تعهد کارمند نسبت به سازمانش بالاتر باشد کمتر مایل به استعفا یا غیبت هستند. کارمندان متعهد، مشتاق به فداکاری برای سازمان هستند، کارمندانی که دارای سطح بالایی از تعهد هستند، به مراتب بیش از حفظ کارشان به سهیم شدن و حتی فداکاری برای پیشرفت سازمان علاقه نشان میدهند.
راههایی که باعث میشود کارکنان دلبسته داشته باشیم عبارتند از:
● استخدام کارکنان که از آمادگی بیشتری برای دل سپردن به کار و سازمان برخوردارند. اگر در فرایند استخدام روی شاخصهای رفتاری و ویژگیهای شخصیتی مثل ثبات عاطفی، وجدانی بودن و مسئولیتپذیری و سازگاری تاکید کنیم و بتوانیم افرادی را استخدام کنیم که به دلیل تناسب با کار و وظیفه مورد نظر از انگیزههای درونی برای کارکردن برخوردار هستند، بیش از نیمی از راه موفقیت در مسیر در اختیار داشتن کارکنانی پر انرژی و عاشق کار و سازمان را پیمودهایم.
● تعهد و وفاداری کارکنان به کار و سازمان تا حدود زیادی به تناسب شخص و شغل و تناسب شخص و سازمان بستگی دارد. توصیه گوگل به مدیرانش این است که کارکنان را نه فقط برای یک شغل یا واحد سازمانی خاص بلکه برای کل شرکت استخدام کنید. به این معنی که در زمان استخدام، علاوه بر بر تناسب فرد با شغل به تناسب او با فرهنگ، ارزشها و فضای عمومی شرکت هم توجه کنید.
● دلبستگی کارکنان به کار و سازمان به معنای دستیابی به قلبهاست. در فرایند ایجاد، حفظ و تقویت چنین پدیدهای ما به جای مدیر به رهبر نیاز داریم، کارکنان به شدت تحت تاثیر شخصیت، منش و سبک رفتار سرپرستان مستقیم خود هستند. در این سبک و منش و برخوردهاست که بر سرمایه رضایت و اشتیاقکاری کارکنان میافزاید یا از آن میکاهد.
● دلبسته کردن و دلبسته نگه داشتن کارکنان فقط وظیفه واحد منابع انسانی نیست بلکه وظیفه مشترک همه مدیران و سرپرستان است و باید به یک الزام استراتژیک در سازمان تبدیل شود و در مورد آن باید هدفگذاری و برنامه ریزی سالیانه داشت.
تعلق سازمانی یعنی کارمندان خود را متعلق به سازمان و سازمان را متعلق به خودشان بدانند. افرادی که چنین احساسی دارند برای رشد سازمان تلاش میکنند و رسیدن به اهداف سازمانی جزو ارزشهایشان تلقی میشود، در نتیجه از پیشرفتی که حاصل میشود احساس رضایت دارد. تعلق سازمانی زمانی ایجاد میشود که کارمند توسط مدیر و همکارانش مورد توجه قرار بگیرد، با آنها ارتباط موثر برقرار کند، تشویق شود و به عنوان یک عضو موثر در سازمان شناخته شود.
این دو مفهوم (تعهدوتعلق) با یکدیگر در ارتباط هستند، کارمندی که به سازمان احساس تعلق دارد، نسبت به وظایفش متعهد است و تلاش میکند آنها را به بهترین شکل انجام دهد. تعلق بیشتر به احساسات و دلبستگی کارمندان بستگی دارد. کارمندان زمانی که سازمانی را دوست دارند و از فعالیت در آن لذت میبرند نسبت به آن احساس تعلق پیدا میکنند. در مقابل تعهد ویژگی است که در ضمیر افراد قرار دارد؛ اگر شما فرد متعهدی باشید، کاری که قبول کردهاید را انجام میدهید، حتی اگر آن را دوست نداشته باشید یا احساس تعلقی نسبت به سازمانی که برایش کار میکنید، نداشته باشید. شما تنها به این دلیل وظایفتان را کامل انجام میدهید که فرد متعهدی هستید.
مزیتهای تعلق سازمانی:
احساس تعلق باید در تعادل باشد تا برای سازمان و کارمندان منفعت داشته باشد، در ادامه به مزیتهای این احساس برای کارمندان اشاره میکنیم.
- فعالیت در سازمان برای آنها با معنا همراه است و فقط برای حقوق آخر ماه کار نمیکنند.
- وظایفشان را دلسوزانه انجام میدهند و اکثرا بیشتر از آنچه وظیفهشان است را به سازمان ارائه میدهند.
- سطح رضایت شغلی آنها بالاتر از افرادی است که تعلق سازمانی ندارند.
- بازدهی بالاتری دارند.
- میزان وفاداری آنها به سازمان افزایش پیدا میکند و احتمال استعفا دادن کمتر میشود.
تمام این مزایا به نفع سازمان هم هستند، زمانی که سازمان کارمندان حرفهای با سطح رضایت شغلی بالا داشته باشد که برای رشد آن تلاش میکنند، سریع تر به اهدافش میرسد.
۸ راه افزایش تعلق سازمانی:
زمانی که شما کارمندان را به عنوان خانواده کاری خود میشناسید، به آنها اهمیت میدهید و برای کارمندان و سازمان، فارغ از سودی که برایتان دارند، ارزش قائل میشوید، گام اول تعلق سازمانی را برداشتهاید. در ادامه ۸ روش برای افزایش تعلق خاطر به سازمان را توضیح میدهیم.
۱. به رشد کارمندها اهمیت بدهید: انسانها هیچوقت روی یک مسیر صاف حرکت نمیکنند، آنها یا در حال پیشرفت هستند و در مسیر صعودی گام برمیدارند یا پسرفت میکنند. برای کارمندان برنامههای آموزشی بچینید، به رشد آنها اهمیت بدهید و مطمئن شوید با فعالیت در سازمان شما در هر سال چیزی به آنها اضافه میشود.
۲. از اتاق کارتان بیرون بیایید: در سازمانهایی که مدیر پشت میز در اتاق خود نشسته و درب را بسته، احساس تعلق سازمانی به حداقل ممکن میرسد. با کارمندان سازمان صحبت کنید، به آنها توجه کنید، آنها را بشنوید و برای حل مشکلاتشان تلاش کنید.
۳. با کارمندان ارتباط صمیمانه برقرار کنید: نوع ارتباطی که بین شما و کارمندان و کارمندان با یکدیگر وجود دارد، در افزایش تعلق سازمانی نقش مهمی دارد.
۴. شفافیت سازمانی را فراموش نکنید: شفافیت سازمانی یعنی اطلاعاتی که به کارمندان مربوط است را به صورت کاملا شفاف در اختیار آنها قرار دهید. اینکه کارمندان در جریان اهداف سازمان و برنامههای آن باشند، احساس تعلق به همراه دارد و برای دستیابی به اهداف تلاش میکنند.
۵. برای کارمندان یک رهبر باشید: در حال حاضر رضایت شغلی کارمندان در موفقیت سازمانها نقش مهمی ایفا میکند و رفتار مدیر هم یک فاکتور اساسی در میزان رضایت کارمندان از محیط کار است.زمانی که در سازمان مثل یک رهبر رفتار میکنید، به اعضای سازمانتان کمک میکنید، در شرایط سخت با آنها همراه هستید و فقط نظارت نمیکنید.
۶. به ارزشهای فراتر از مادیات توجه داشته باشید: در سازمان شما چند انسان با ویژگی های شخصیتی، ارزشها و خلق و خوی متفاوت کار میکنند. شما به عنوان مدیر باید برای همه این انسانها ارزش قائل باشید.
احترام به ارزشهای کارمندان برای افزایش تعلق سازمانی:. تصمیم به همکاری با شما کافی است تا متوجه شوید چرا نیروی انسانی مهمترین دارایی هر سازمان محسوب میشود.
۷. برنامه های تفریحی بچینید: کارمندان محیطی که در آن لذت میبرند و خوش میگذارنند را دوست دارند. نتیجه دوست داشتن محیط کار احساس تعلق سازمانی است.
۸. بین کارمندان تبعیض قائل نشوید: یکی از رفتارهای سمی در محیط کار این است که مدیر برای گروهی از کارمندان ارزش بیشتری نسبت به دیگران قائل شود. این کار بین کارمندان دو دستگی ایجاد میکند و باعث ایجاد هزاران حاشیه در محیط کار میشود.
انتهای پیام/