میراث‌فرهنگی یادگاری برای فرداهای ایرانیان

همواره پاسداشت هفته میراث‌فرهنگی فرصتی برای پرداختن به شناخت مقوله هویت جمعی است، لکن فراموش نکنیم پرداختن به این هویت جمعی فقط محدود به یک‌زمان مشخص نیست بلکه میراث‌فرهنگی واقعیتی برای زندگانی امروز و فردای ما است.

بی‌تردید واژه میراث در متون تخصصی برگرفته‌ شده از واژه ارث بوده و در مفهوم میراث‌فرهنگی شامل محوطه‌ها، مجموعه‌ها و آثار تاریخی منقول و غیرمنقول است، اما آنچه بیش از هر چیز دیگر به میراث‌فرهنگی مفهوم می‌بخشد، پرداختن به واژه هویت جمعی است.

 واژه هویت در مفهوم لغوی خود به واژگانی همچون هستی، ذات، وجود و آنچه که می‌پنداریم هستیم مفهوم می‌یابد، اما در مفهوم جمعی خود به دستمایه‌های حیات جمعی یک ملت و آحاد یک جامعه در ادوار مختلف تاریخی بازمی‌گردد.

زمینه اصلی حیات میراث‌فرهنگی در تاریخ شکل می‌گیرد، لذا شناخت تاریخ هر جامعه ما را قادر می‌سازد تا یا حیات اجتماعی، فرهنگی و تمدنی مردم یک جامعه در اعصار مختلف آشنا شویم.

امروزه و در سومین دهه از سده بیست و یکم میلادی درحالی‌که جهان تحولات مختلفی را در حوزه‌های اجتماعی و فرهنگی به‌ویژه پس از فروکش کردن نسبی یکه‌تازی سه‌ساله ویروس جهانی کرونا طی می‌کند، به نظر می‌رسد تحولات بشری به‌تدریج به مدار منطقی خود بازمی‌گردد، اما هم‌اکنون فرصتی مناسب برای شناخت هر چه‌بهتر مقوله میراث‌فرهنگی و نقش آن برای فردای ایرانیان فراهم آمده است.

اگر نگاهی گذرا به تحولات اجتماعی چند دهه جهان پیرامون خود داشته باشیم، از یکسو درمی‌یابیم که مفاهیم جدیدی در حیات اجتماعی بشر و تفکرات جهانی به‌ویژه در دهه‌های پایانی سده بیستم میلادی پدید آمده و آن عبارت از سیطره تدریجی تفکر جهانی‌سازی و جهانی‌شدن بر تحولات بشری است و از سوی دیگر توسعه شگفت‌انگیز فناوری ارتباطات به‌ویژه در سده بیست و یکم به پایدار شدن این تفکر سرعت بخشید، به‌گونه‌ای که تفکر جهانی‌سازی هربرت مارشال مک لوهان که در قالب دهکده جهانی بروز یافت با تلفیق آن با توسعه فناوری ارتباطات به‌ویژه با توسعه شبکه‌های اجتماعی به نظر حقیر، چنان گسترش‌ یافته که امروز حتی می‌توان آن را به کلبه جهانی و یا حتی اتاق جهانی تعبیر کرد.

با این وصف با بروز و توسعه تفکراتی ازاین‌دست چند پرسش عمده در این میان مطرح می‌شود و آن اینکه آیا مقوله جهانی‌سازی به یک جریان مستمر تبدیل‌شده و در تمامی جهان به یکسان مطرح است؟ و دیگر اینکه اگر بتوان چنین نظری را پذیرفت، نقش کشورهای بزرگ با تاریخ و تمدنی طولانی و ارزشمند در این فرآیند در کجا است؟

اگر نگاهی گذرا به سیر تطور فرهنگ و تمدن ایران‌زمین داشته باشیم به نیکی درمی‌یابیم که نیاکان خداجویمان از اولین حضور متمدنانه خویش در جهان هستی که گستره فلات بزرگ ایران را در بیش از 7 هزار سال قبل در برمی‌گیرد فرهنگ و تمدنی بزرگ و ارزشمند را پدید آوردند که امروز در قالب میراث ارزشمند فرهنگی یک سرزمین در دو حوزه ملموس و ناملموس در دسترس همگان قرار دارد.

اما آنچه بیش از هر چیز در این میان پرداختن به آن از اهمیت برخوردار است این است که این میراث ارزشمند 7 هزارساله چگونه و در چه بستری مجال بروز و ظهور یافت!

بی‌تردید ایران، حضور متمدنانه خود در تاریخ را متأسفانه یا خوشبختانه دریکی از سوق‌الجیشی‌ترین مناطق جهان آغاز کرد، به‌گونه‌ای که این سرزمین محور ارتباط سه قاره کهن آسیا، اروپا و آفریقا بود، لذا از ابتدای تاریخ تاکنون این سرزمین همواره مورد طمع بیگانگانی بود که در این سرزمین یا از طریق آن قصد داشتند تا به اهداف خود دست یابند، به‌گونه‌ای که در مقاطعی از زمان به‌ویژه در تاریخ معاصر و هم‌زمان با جنگ جهانی دوم درحالی‌که این سرزمین بی‌طرفی خود را در جنگ اعلام کرده بود توسط دول متفق اشغال و پل پیروزی متفقین نامیده شد، و یا در مقطعی دیگر میراثش، پل فیروزه نامیده شد با این وصف با بیش از 8 تهاجم بزرگ بیگانگان به این سرزمین، بیهوده نیست که بگوییم ایران پرفراز و فرودترین تاریخ کل گیتی را به خود اختصاص داده است.

امروزه تمامی دستاوردهای نیاکان در قالب مواجهه با خطرات دائمی و مخاطراتی که همواره حیاتشان را تهدید می‌کرد در قالب میراث ارزشمند ملموس و ناملموس در کنار ما است. حال پرسش دیگر اینکه نسل جوان ما تا چه حد از این تکاپوی دائمی نیاکان برای مانایی و ماندگاری ایران آگاه است.

اگر بپذیریم پیوستگی علی‌رغم تمامی این فرازوفرودها یکی از مشخصه‌های بارز تاریخ ایران‌زمین است، پس آیا حیات امروز و فردای مردم ایران‌زمین از حیات دیروزمان جدا است؟ بی‌تردید پاسخ به این پرسش منفی است، زیرا تمامی مؤلفه‌های ساختار فرهنگی و تمدنی ایران‌زمین در ادوار مختلف و حتی همان مخاطرات دائمی هنوز در امتداد حیات فرهنگی و تمدنی مردم ایران‌زمین تداوم دارند، لذا امروز و درحالی‌که تمامی فناوری‌های روز بشر را در اختیارداریم به نیکی می‌توانیم تمامی آن تلاش‌ها و کوشش‌های نیاکان خداجوی را که با اتکای به قدرت لایزال الهی و رد قالب یک مبارزه بی‌پایان فرهنگی، فرهنگ و تمدنی بزرگ را فراهم آوردند که حتی آوازه آن از مرزهای ایران فراتر رفت را دریافت کرده و در بدو امر به نسل‌های امروز و فردای ایران به زبان روز آموزش داده و سپس در قالب صنعت پاک گردشگری آن را به‌تمامی جهانیان تشنه تنوع و تکثر به نیکی ارائه کنیم.

به نظر می‌رسد امروز بسیاری از کشورهای توسعه‌یافته جهان به نیکی یا استفاده از همین ابزار جهانی‌سازی توانسته‌اند میراث‌فرهنگی خود را که شاید عیارش بسیار کمتر از میراث‌فرهنگی ایران‌زمین است به قیمت گزافی به جهانیان عرضه کنند و ما نه‌تنها هنوز در کلیدواژه‌های ابتدایی آن برای نسل‌های جوان ایرانی در ابتدای راه هستیم، بلکه در مقوله رقابت جهانی هم آن‌طور که بایسته و شایسته است هنوز سهم مناسب خود را در این بازار جهانی به دست نیاورده‌ایم.

فراموش نکنیم که در مقوله جهانی‌سازی رقابت حرف اول را می‌زند و فرصت زیادی برای به دست آوردن بازارهای فرهنگی و اقتصادی جهان در اختیار نداریم. پس تلاش کنیم تا این میراث ارزشمند، بیش از این مهجور نماند زیرا اذهان پرسشگر نسل کنونی و حتی فردای ایرانی را می‌توان با این میراث ارزشمند بیش از این اقناع کرد.

 

انتهای پیام/

کد خبر 1402031823550

برچسب‌ها